به نام قدرت مطلق الله
اگر به باورها و اعتقاداتمان جامع عمل نپوشانیم هیچ ارزشی ندارند. باور سه ضلع دارد: ۱. باور ۲. عمل به باور ۳. ارزشِ باور. معمولاً انسان اگر یک کار بَد را خودش انجام دهد، از آن چشم پوشی میکند اما اگه فردی دیگر آن اشتباه را انجام دهد به او اعتراض میکند، مشکلترین مسؤلیت انسان این است که به آرمانها و باورهایی که دارد جامع عمل بپوشاند. در بسیاری از موارد انسانها با اعمال تصمیمات اشتباه، بر اثر عدم تفکر درست و غیرمنطقی، مشکلات بزرگی را برای خود بوجود آوردهاند.
بهعنوان مثال: شریک شدن در یک سرمایه گذاری یا تجارت (بدون مشخص کردن تمام و کمال حد وظایف و شرایط هر شخص) با اعضای فامیل یا دوستان نزدیک که ممکن است با کوچکترین سوءتفاهمی کل روابط دوستی و خانوادگی آن اشخاص را برهم بریزد و برای خودشان مشکل ایجاد کنند. انسانی که مصرف کننده است با فقدان دو پارامتر روبرو است:۱. ضعف در سرعت عمل ۲. ضعف در قدرت، ولی این عوامل نباید مانع حرکت شخص مصرف کننده شود و در فرد مصرف کننده اهمالگری بوجود آورد، شخصی که در مسیر صراط مستقیم باشد ترس و ناامیدی را به وجود خود راه نمیدهد.
وجود یک راهنمای ماهر یا استادی راه بلد در زندگی هر کسی لازم و ضروری است تا راه درست را به او نشان دهد. کسی که به کنگره ۶۰ میآید با رضایت و خواسته خویش این عمل را انجام میدهد و هیچ چیز در کنگره ۶۰ اجباری نیست، در کنگره ۶۰ نگهبان به معنای ساختن یا حافظ است و در هر قسمت کنگره ۶۰ یک نگهبان وجود دارد که برای محافظت و رسیدن به اهداف، فعالیت و تلاش میکند. لازمه توانستن و دانستن در هر امری، این است که انسانها بهصورت صحیح و حساب شده تفکر نمایند.
مادیات در زندگی نقش بسیار مهمی دارد. همانطور که معنویات مهم است به همان میزان مادیات نیز تاثیرگذار میباشد و ما برای رفاه و زندگی به مادیات نیز نیازمندیم اما افراط و تفریط در هر عملی بسیار مضر و خطرناک میباشد و باید همواره تعادل را درنظر بگیریم. انسان برای کمک کردن و یاری رساندن به نیازمندان، ابتدا باید خود غنی باشد تا بتواند کمک کند، بنابراین انسان باید پایههای مادی خود را مستحکم سازد. همچنین انسان بایستی با تمام توان در مقابل مشکلات قرار گرفته و نباید از سختی ها بگریزد، زیرا با فرار کردن شکست را به راحتی میپذیرد و باید جسم و روانِ انسان در تمام شرایط در تعادل و هماهنگی باشند. نیروهای منفی در تمام لحظات اطراف انسانها فعال و جاری هستند ولی با بیتفاوتی وبیتوجهی انسان، نیروهایشان کمرنگ و قدرت وسوسه ای که دارند به مرور زمان از بین میرود.
برداشت بنده از این مطلب این است که انسان باید با تفکر درست و عقلانی به آنچه باور دارد و گزینه صحیحتری میباشد، عمل نماید زیرا ترس و ناامیدی آفتی میباشند که مانع پیشرفت و موفقیتهای انسانها میشوند، لیکن انسان باید باقوت بخشیدن به پایههای مادی و معنوی خود با توجه به اهداف خویش برای تحقق بخشیدن به خواستههای صالح خود با نیروهای بازدارنده وارد جنگ شود و مهمترین سلاح برای از بین بردن نیروهای منفی و ضد ارزشی، بیتوجهی به افکار پوچ و بازدارندهای است که آنها بهوسیله القا برای از بین بردن تعادل در امورات انسان انجام میدهند.
به قلم: مسافر صالح لژیون چهارم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر حجت لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
154