دوازدهمین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی امامقلیخان با استادی اسیستانت همسفر سحر ، نگهبانی همسفر مهری و دبیری همسفر پریسا با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» روز دوشنبه 20 اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱6:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را بسیار شکر میکنم که امروز قرار است از این منظر از همه شما آموزش بگیرم و ماه رمضان انشاالله بر شما مبارک و مفید واقع شود، با شناخت و نگاهی که کنگره به همه مسائل به ما داد، از جمله ماه رمضان و شناختی که به این ماه پیدا کردیم، امیدوارم این درهای رحمتی که هست به خوبی بزنیم و استفاده کنیم، آقای امین هم در صحبتهایشان فرمودند: برای اصلاح سیستمایکس روزه بهترین بازسازی کلیدی است؛ یعنی بهترین راه است که ما بتوانیم، سیستمایکس خود را بازسازی کنیم.
در مورد دستور جلسه امروز، اینطور شروع کنم که استاد امین در صحبتهایشان فرمودند: وقتی مسافر و همسفر وارد کنگره میشوند، هردو حالشان خوب نیست، یکی با مواد و یکی بیمواد، پس من متوجه میشوم که به عنوان یک همسفر آن نیروی حالِ خوب نیستم، من هم به واسطه تاریکی و تفکراتم و یک سری مشکلات و بههمریختگیهایی که داشتم؛ باید به کنگره بیایم تا تغییر کنم، پس اینکه احساس کنم، فقط برای مسافرم آمدم، این مسئله نیست و من همسفر اگر به دنبال حال خوب آمدم و در پی این هستم که بههمریختگیهای خودم، چه درونی و چه در زندگی درست شود، راهی ندارم، جز اینکه تغییر کنم و برای تغییر کردن راهی ندارم جز اینکه آموزش ببینم، اولین قدم برای آموزش فرمانبرداری است؛ یعنی اولین پله و اولین شرط آموزش، فرمانبرداری است، فرمانبرداری چه ربطی به این دستور جلسه نظم و انضباط و احترام در کنگره۶۰ دارد؟
ما خیلی تلاش کردیم که احترام و حرمتها، نظم و انضباط را در زندگی داشته باشیم؛ اما آیا با آن حالت بههمریختگی که داشتیم، شد؟ پس آن احترام و نظم و انضباط از درون ما نشات میگیرد، اگر من آمدم، فرمانبردار خوبی شدم، قوانین و حرمتهای کنگره را تسلیم شدم و انجام دادم، یعنی من شروع میکنم به این سه نقطه نظم، انضباط و احترام برسم، اگر این سه نقطه را توانستم به همدیگر وصل کنم و انجام دهم، آنوقت میشود، یک خط که من در آن بتوانم در کنگره به خوبی حرکت کنم؛ بنابراین مسأله خیلی مهمی است و برای اینکه من در جایگاه خود و قالب خودم قرار گیرم؛ باید فرمانبردار خوبی باشم.
در کنگره تنها چیزی که مهم است، جایگاهها هستند، حد و حدودها و اندازهها مشخص است، پس من میتوانم خیلی راحت سرم را زیر بیاندازم و حرکت خودم را داشته باشم؛ حتّی پایم را در کفش مسافرم نکنم، چه انرژیهایی که ما به سبب اینکه بخواهیم، جای مسافرمان فکر کنیم و نظر دهیم و یا در لژیون برای هم لژیونیم فکر کنیم که چرا ایشان زودتر آمدند و چرا زودتر رها شدند، از ما رفت و چه چیزهایی را از دست دادیم؛ بنابراین باید حد و حدود را رعایت کنیم تا به نظم برسیم، آقای مهندس در سیدی تاجر فرمودند: برای باورها ارزش نیست، جمله استاد خطاب به آقای مهندس بود؛ ولی در واقع خطاب به همه ما است، برای باورها ارزش نیست یعنی چه؟ اینجا میخواهد یک چیز را به ما یاد دهد، اهمیت عمل و انجام آن و چقدر عمل کردن مهم است، ما اگر احساس و یا فکر میکنیم که نظم خوب است؛ باید انجامش دهیم، اگر فکر میکنیم و دوست نداریم کسی در کارهایمان دخالت کند و باورمان این است که دخالت کردن درست نیست؛ باید این را رعایت کنیم، پس انجامش مهم است، اینکه فقط باور داشته باشیم، مهم نیست و این مسأله بسیار مهمی است.
من همسفر به عنوان یک عضو و شاگرد در لژیون قرار میگیرم و عملکرد من میتواند در کل لژیون اثر بگذارد؛ یعنی رعایت کردن نظم، انضباط و احترام، این را واقعا فکر میکنم تجربه کردید، همسفرهایی که میآیند و میگویند، دوستت دارم، همسفری که هزار تا سیدی نوشته است؛ اما وقتی میبینید احترام نمیگذارد، آن ارزش نوشتن میرود، پس چه چیزی یاد گرفته؟ وقتی به راهنمای خود میگوید: خیلی برای من ارزشمند هستید و احترام نمیگذارد و مسولیت کارهایش را نمیپذیرد، نظم و انضباط ندارد، این چه ارزشی دارد؟ اگر هزاران سیدی بنویسد؛ اما احترام را یاد نگرفته باشد چه ارزشی دارد؟
ما همیشه یاد گرفتیم که طبیعت برای ما الگوی خوبی است؛ اما چیزی که برای من خوشایند است و شاید خود شما هم تجربه کردید که چرا طبیعت برای ما الگو است؟ چون با نظم و انضباط کارش را انجام میدهد، خورشید به وقت میآید و میرود، درختها کار و وظیفه خودشان را انجام میدهند، من چه نتیجهای میتوانم، بگیرم؟ نتیجه منشأ خیر و رحمت در هستی برای ما انسانها میشود، پس من همسفر اگر غیر از این انجام دهم، نتیجه عکس میشود، اگر میخواهم، منشأ خیر داشته باشم، نظم و انضباط داشته باشم و احترام بگذارم، شخصی که اینها را رعایت می کند، در یک سیستم میتواند تاثیر بگذارد.
آقای امین میفرمایند: یک نفر خوب برای یک شعبه کافی است؛ یعنی اگر خوب حرکت میکنید، ناامید نشوید که چرا لژیون ما اینطوری است یا شعبه ما اینطوری است؟ نه! یک نفر خوب هم تاثیرگذار است و این بسیار مسأله مهمی است، در پایان این را بیان کنم که اگر کنگره خروجی دارد، اگر موفق است و اگر حرفی برای گفتن دارد، اگر میبینید که پوششها، نوشتارها و قوانین درست هستند و همه نتیجه میگیرند، به خاطر درونی است که دارد که باعث میشود، اتفاقها به درستی انجام شود، از بنیان است که ما داریم، آقای مهندس و تکتک حرکتهای اعضا است که به آن نقش میدهد، پس در بیرون جلوهگری میکند؛ یعنی بیرون نظم و ساختار خوبی دارد؛ ولی از درونش که تکتک ما همسفران و مسافران و تمامی اعضای کنگره۶۰ هستیم، نشات میگیرد، حواسمان باشد که با تمام آن نظمی که سعی میکنیم، آموزش بگیریم و دستور جلسات را اجازه ندهیم که تکرارهایش برای ما تکراری شوند؛ چون اینها نقاط تاریکی که به واسطه آنها خیلی بههمریخته شدیم را نشانه گرفتند و به ما نور میدهند و از نورش برای حرکت کردن استفاده کنیم؛ اما یک مسأله مهم که در نظم، به بینظمی نرسیم؛یعنی خیلی وقتها میخواهیم خانه تمیزی داشته باشیم، لژیون و شعبه منظمی داشته باشیم، مادر منظمی باشیم؛ اما همه چیزمان به هم میریزد و زوم میکنیم روی مسائلی که باعث بههم ریختگی میشود؛ ولی بایستی تعادل را برقرار کنیم.

بازدید از دفاتر راهنمایان توسط اسیستانت همسفر سحر:

مراسم افطاری همسفران نمایندگی امام قلی خان:


مرزبانان کشیک: همسفر سمیرا و مسافر حامد
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امام قلی خان
- تعداد بازدید از این مطلب :
447