همسفر صفیه عضو لژیون سردار در خلاصه سیدی «تاجر» چنین نوشت؛ شما را به خواندن این مطلب دعوت میکنیم و از شما همراهان همیشگی سپاسگزاریم.
.jpg)
محبت به لمس و سخن نیست؛ محبت دری است که انتها، آغازی مشخص و پایانی ندارد. در رفتار ما اختلالاتی رخ داده که برای دیگران کاملاً روشن بوده است. محبت و علاقه انسانها به یکدیگر قابل بیان نیست، بلکه به انجام عمل است.
برای باورها ارزشی نیست و این طرز فکر ما میباشد که به باورها ارزش میدهد؛ مثلاً در دین به ما میگویند که اگر نماز نخوانیم چنین و چنان میشویم و ما نیز این را باور کردهایم؛ اما حال فهمیدهایم که چه فوایدی برای ما دارد. پس باورها در زندگی ما نقش کلیدی دارند؛ اما باز هم گاهی اوقات این اشتباهات را انجام میدهیم.
برای اینکه مسئله را خوب درک کنیم، باور را یک مثلث در نظر میگیریم که یک ضلع آن باور، ضلع مقابل انجام باور و قاعده این مثلث ارزشی که ما به آن باور داشته باشیم، است؛ ولی اگر به باور خود عمل نکنیم دو ضلع مثلث را نداریم و مثلثی به وجود نمیآید؛ مثلاً میگوییم دروغگویی بد است، ولی آن را انجام میدهیم و یا آشغال ریختن بد است و باور داریم؛ ولی خود ما این کار را انجام میدهیم.
مشکل اکثر انسانها این است که موضوعی را باور دارند، ولی قادر به انجام آن نیستند یا نمیخواهند انجام بدهند؛ پس برای باورها هیچ ارزشی نیست و باور داشتن و عمل کردن دو مقوله کاملاً جدا از هم است و تمام سختیهای بشر این میباشد که باور را بتوانند به عمل در بیاورند. برای مثال دوستی داریم که نیاز به کمک دارد و باور داریم که کمک کردن خوب است، آیا به او کمک میکنیم و دست او را میگیریم؟ در اینجا باور داریم که کمک کردن امری درست است؛ اما باورها موقعی ارزش پیدا میکند که این مثلث کامل شود و ضلعهای آن درست به هم متصل شوند. ما بیشتر کارها را باور داریم و انجام میدهيم؛ ولی این اصلاً درست نيست و ارزش آن را نمیدانیم.

مسئله دیگر این است که خود انسانها برای خود مشکل درست میکنند؛ مثلاً دو نفر ممکن است دوست خیلی خوبی برای هم باشند؛ ولی شریک خوبی برای هم نباشند و دوست خوب بودن با شریک خوب بودن کاملاً دو مقوله جدا از هم است و با هم تفاوت دارد. شما ممکن است که سی سال با هم دوست باشید، ولی اگر شراکت بکنید اصلاً شریک خوبی برای یکدیگر نباشید یا ممکن است که خواهر و برادر خوبی باشید؛ ولی شریکهای خوبی نباشید. بنابراین اگر میخواهید دوست شما برای شما دوست بماند با او شریک نشوید و یا اگر میخواهید خواهر و برادری شما به هم نخورد، با هم شریک نشوید.
اگر در کارهایی که تخصص نداریم، وارد شویم آن وقت برای خود مشکل درست میکنیم و اگر بخواهیم شریک شویم باید مسائلی را در نظر بگیریم. در شراکت هدف از شراکت و مسئولیتها را بدانیم، وظایف و سود و سرمایه را با هم تقسیم کنیم، به یکدیگر اعتماد داشته باشیم تا به درستی انجام شود و مشکل به وجود نیاید.
شاگرد میگوید: با ورود به جهان معنویات من برای مال دنیا هیچ ارزشی قائل نیستم، پول مانند چرک کف دست ارزشی ندارد و معنویات ارزش دارد. استاد میفرمایند: شما تاجر نیستید؛ اما اگر کاروان با همه تجهیزات از اینجا برود و هفتهها و ماهها در آفتاب و گرما باشد، ولی کالای خود را خوب حفظ نکند و بسیار بیارزش بفروشد، دچار سقوط مالی میشود؛ پس مادیات در زندگی ما نقش خیلی مهمی دارد، حائز اهمیت است، یکی از پایههای اساسی زندگی ما میباشد و حیات ما در همه مسائل به مادیات بستگی دارد. بنابراین همانگونه که معنویات ارزشمند هستند، مادیات هم خیلی ارزش دارند؛ ولی افراط و تفریط درست نیست و اگر در معنویات و مادیات افراط کنیم، مانند سم میباشند.
ویراستاری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اکرم (عضو لژیون سردار)
ارسال: همسفر شهربانو رهجوی راهنما همسفر زهرا (عضو لژیون سردار) دبیر سایت
همسفران نمایندگی رضا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
240