English Version
This Site Is Available In English

احترام یعنی رعایت حرمت‌ها

احترام یعنی رعایت حرمت‌ها

جلسه دوازدهم از دوره سیزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی اردستان با استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر لیلی با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰» روز دوشنبه ۲۰ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از آقای مهندس سپاسگزارم که این بستر آموزشی را فراهم کردند تا من بتوانم بذر خودم را محکم‌تر کنم و آگاهی بیشتری به دست آورم و همچنین از راهنما خودم همسفر مرضیه‌، به خاطر تمام آموزش‌های نابشان که علم ماندن و خدمت کردن را به من آموختند، سپاسگزارم. از تمامی خدمتگزاران شعبه، همسفر زهره ایجنت شعبه‌، مرزبانان و همه‌کسانی که در این شعبه زحمت می‌کشند، قدردانی می‌کنم. از نگهبان جلسه، همسفر معصوم که استادی جلسه را به من سپردند، سپاسگزارم. دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام» چرا این دستور جلسه در کنگره مطرح‌شده است؟ زیرا نخستین چیزی که دنیای تاریکی و اعتیاد از انسان‌ها می‌گیرد، نظم، انضباط و احترام است؛ وقتی زندگی نظمی نداشته باشد، انضباطی در کار نخواهد بود و درنتیجه، احترام نیز از بین می‌رود. اولین چیزی که با ورود به کنگره و قرار گرفتن در مسیر آموزش به انسان بازمی‌گردد، همین نظم و انضباط است. اگر نگاهی به زندگی خود بیندازید، چه در سفر اول باشید، چه در سفر دوم و چه در جایگاه راهنما، متوجه خواهید شد که قبل از کنگره، اعتیاد تا چه اندازه نظم زندگی شمارا مختل کرده بود؛ دیر آمدن‌ها، دیر از خواب بیدار شدن‌ها، قرص خوردن‌ها و بی‌نظمی‌هایی که در تاریکی اعتیاد رخ می‌داد.

نظم؛ یعنی وقت‌شناسی و هماهنگی، انضباط؛ یعنی رعایت قوانین و مقررات و احترام؛ یعنی محترم شمردن افراد و جایگاه‌ها. در کنگره، نظم و انضباط یعنی رعایت قوانین و احترام؛ یعنی رعایت حرمت. اگر یک رهجو، چه در سفر اول و چه در سفر دوم، این دو را رعایت کند، به هدفش خواهد رسید. هدف چیست؟ هدف یک سفر اولی رهایی و هدف یک سفر دومی خدمت کردن است. اگر نظم و انضباط، چه در کنگره و چه در زندگی شخصی، رعایت شود، فرد به هدف خود خواهد رسید. اگر به کل هستی نگاه کنیم؛ می‌بینیم که تمام عناصر طبیعت، از باران و برف‌گرفته تا کوه و دریا بانظمی خاص شکل‌گرفته‌اند؛ حتی یک دقیقه تغییر درحرکت شبانه‌روز می‌تواند کل هستی را دچار اختلال کند. در ساختارهای منفی نیز نظم به‌شدت رعایت می‌شود؛ به‌عنوان‌مثال، در سازمان‌های مافیایی کوچک‌ترین بی‌نظمی تحمل نمی‌شود. کنگره ۶۰ نیز بر پایه نظم شکل‌گرفته است. آقای مهندس بیست‌وهشت سال پیش در ماه مبارک رمضان برای نظم دادن به مصرف موادشان اقدام کردند و درنهایت به درمان رسیدند، این نشان‌دهنده این است که وقتی با نظم و برنامه‌ریزی پیش برویم، مسیر برایمان هموارتر می‌شود.

اگر یک سفر اولی از ابتدا نظم و انضباط را رعایت کند، سفر بهتری خواهد داشت. بسیاری از افراد سفر را طی می‌کنند؛ اما برخی باوجود رسیدن به رهایی، هنوز گره‌هایی در زندگی‌شان دارند؛ زیرا نظم و انضباط را رعایت نکرده‌اند. اگر از کسانی که بازگشت خورده‌اند و دوباره مصرف را شروع کرده‌اند، سؤال کنید، متوجه خواهید شد که علت اصلی آن بی‌نظمی در مصرف دارو بوده است. اگر نظم اهمیتی نداشت، آقای مهندس تأکید نمی‌کردند که دارو را سر ساعت‌های مشخص مصرف کنید. بدن انسان بسیار هوشمند است؛ اگر به آن نظم بدهیم، به‌صورت خودکار عمل خواهد کرد. اگر صبح‌ها ساعت ۷ بیدار شویم، پس از مدتی بدنمان به این ریتم عادت می‌کند. اگر هر شب ساعت ۱۰ بخوابیم، هورمون‌های خواب در همان ساعت ترشح می‌شوند؛ اما اگر یک‌شب ساعت ۸، شب دیگر ساعت ۱۱ و گاهی اصلاً نخوابیم، بدن دچار اختلال می‌شود.

برای ورود به مسیر آموزش، انسان ابتدا باید وجود خود را از آشفتگی‌ها و ضد ارزش‌ها پاک کند. کسی که پر از کینه، خشم، دروغ و تجسس باشد، نمی‌تواند چیزی را جذب کند. اگر یک همسفر با کینه و ناراحتی در کنار مسافرش باشد؛ اما این احساسات را رها نکند؛ حتی با نوشتن سی‌دی‌ها و گوش دادن به صحبت‌های راهنما، حالش خوب نخواهد شد. برای تغییر، ابتدا باید خود را از احساسات و افکار منفی خالی کنیم؛ وقتی ذهنمان آرام شد، نظم و انضباط وارد زندگی‌مان خواهد شد و در این مرحله، پذیرش آموزش برایمان آسان‌تر خواهد شد. آقای مهندس همیشه احترام را در صحبت‌هایشان رعایت می‌کنند. ابتدا سلام و احوال‌پرسی می‌کنند، درباره آب‌وهوا صحبت می‌کنند، از دبیر جلسه می‌خواهند که خلاصه گزارش را ارائه دهد، این‌ها همه نشان‌دهنده نظم و احترام در کنگره است. مسافران ما زمانی که مصرف‌کننده بودند، جایگاهی نداشتند و احترام نمی‌دیدند؛ اما در کنگره، احترام  را با رفتار و کردار خود به دست می‌آورند. زمانی که آقای مهندس در تلویزیون خود را به‌عنوان یک معتاد معرفی کردند، از او پرسیدند: «نمی‌ترسید که دیگر به شما احترام نگذارند؟» و ایشان پاسخ دادند: «من طوری رفتار می‌کنم که به من احترام بگذارند.»

تصاویری از مراسم افطاری اسفندماه سال 1403

 

مرزبانان کشیک: همسفر سمیه و مسافر محمدرضا
تایپ: همسفر آزاده لژیون راهنما همسفر مهرو (لژیون سوم)
عکس و ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت

همسفران نمایندگی اردستان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .