نظم در کنگره من را وابسته به کنگره کرد

جلسه یازدهم از دوره بیست‌ونهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نیمایوشیج بهشهر با استادی همسفر میترا، نگهبانی همسفر محبوبه و دبیری همسفر نصیبه با دستور جلسه «نظم، انظباط و احترام» روز دوشنبه ۲۰ اسفندماه ۱۴۰۳ آغاز به ‌کارکرد.

خلاصه‌ سخنان‌ استاد:                                                       

به‌نام خداوندخوبی‌ها و زیبایی‌ها و آن‌که من را آفرید تا بیاموزم. زندگی با همه پیچ‌و‌خم‌هایش زیباست و قدر این زیبایی‌ها را بدانیم؛ چون خداوند زیباست. به‌رسم ادب از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم از ایجنت و مرزبان‌ها تشکر می‌کنم از دبیر و نگهبان جلسه سپاسگزارم همچنین یک تشکر و قدردانی ویژه از استاد عزیزم دارم که به من اجازه دادن خدمت کنم و آموزش بگیرم.  دستور جلسه در مورد نظم، انضباط و احترام در کنگره است. در جهان همه چیز برمبنا نظم، انضباط و احترام است. ما همه قبل از اینکه به کنگره بیایم به خاطر مشکلاتی که با مسافرهایمان داشتیم در تاریکی به سر می‌بردیم و من خودم همیشه فکر می‌کردم که ته چاه هستم و اصلاً هیچ چیزی برای من معنی نداشت، اصلاً نظم و انضباط از زندگی من رفته بود. وقتی‌که برای اولین بار وارد کنگره شدم و دیدم که همه من را با آغوش باز و لب خندان در آغوش می‌گیرند و نظم که در آن حاکم بود من را وابسته کنگره کرد و با اجرا درآوردن آن در زندگی خودم باعث شد خیلی هم در زندگی موفق‌تر شدم. باوجود مشکلات زیاد در زندگی همیشه دلمان می‌خواست که همه چیز خوب پیش برود؛ ولی با وجود مشکلات هرگز نمی‌شد که این خواسته ما برآورده شود.

با آمدن به کنگره آموختم که باید اول ذهنم را نظم و انضباط دهم، فکرم را آزاد کنم، وقتی به فکرم نظم دادم همه چیز خوب پیش می‌رود و به آرامش می‌رسم. نظمی که در کنگره برقرار است هیچ جا وجود ندارد. یادمان باشد وقتی می‌خواهیم به جای برویم چه کنگره و چه بیرون از کنگره همیشه نظم را رعایت کنیم تا همه جا رنگ آرامش را بگیرد تا خوشی‌ای که دلمان می‌خواهد در زندگی‌مان استوار شود. من نظم و انضباط را با آمدن مسافرم در کنگره و مرتب شدن و سر ساعت رفتن و آمدن دیدم و همین من را ترغیب کرد که به کنگره بیایم وقتی به کنگره آمدم و دیدم همگی شال سفید، لباس مرتب، قرارگرفتن صندلی‌ها کنار هم، نظم، انضباط و احترام تک‌تک اعضاء را دیدم واقعاً من را پایبند کرد. وقتی می‌دیدم استادم سر لژیون با دو دست ما را بغل می‌کرد برایم جای سوال بود که چرا با دو دست دفترهایمان را تحویل می‌گیرد؛بعداً متوجه شدم که این یک احترام بود که برای‌مان قائل می‌شد و همین نظم و انضباط را در زندگی خودم به‌اجرا در آوردم و موفق هم شدم. ما با توجه به همین نکات ریز می‌توانیم زندگی بهتری داشته باشیم. آن‌قدر مسئله نظم، انضباط و احترام برای آقای مهندس مهم بود که یک دستور جلسه هفتگی را به آن اختصاص دادند و همین نکته باعث شده که کنگره روز به روز موفق‌تر شود؛ پس ما هم یاد بگیریم و در زندگی خودمان بیشتر از قبل به آن توجه کنیم.

در ادامه تصاویری از افطاری ماه رمضان نمایندگی همسفران نیما‌یوشیج بهشهر

مرزبانان کشیک: همسفر ریحانه، مسافر کاظم
تایپ: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر الهام ( لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
نمایندگی همسفران نیما‌یوشیج بهشهر