English Version
This Site Is Available In English

باید سخاوتمندانه زندگی کنیم تا به برکت برسیم

باید سخاوتمندانه زندگی کنیم تا به برکت برسیم

به نام قدرت مطلق الله

هفتمین جلسه از دوره ششم، جلسات ماهانه لژیون سردار نمایندگی ابوریحان، با استادی مسافر پهلوان مهدی، نگهبانی مسافر مهدی، دبیری مسافر رضا و خزانه داری مسافرحمید با دستور جلسه ( هفته نظم و انضباط و احترام در کنگره ۶۰ )در روز دوشنبه ۲۰ اسفند ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۴:۳۰  آغاز به کار نمود.


سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، خداوند را شاکرم بابت حضور در این جایگاه و از استاد  سردار تشکر می‌کنم بابت اجازه در این جایگاه  برای اینکه خدمت کنم و آموزش بگیرم.این آخرین جلسه سردار در سال ۱۴۰۳ است و امیدوارم که جلسه پر باری را داشته باشیم. اگر در مورد دستور جلسه بخواهم صحبت کنم لذت‌ بخش ترین موضوع در لژیون سردار تغییری است که حاصل می‌شود، ما در زندگی تغییرات متفاوتی را می‌توانیم تجربه کنیم مثل تغییر در لباس و ماشین یا خانه اما هیچ کدام به اندازه تغییری که در لژیون سردار در صور آشکار و پنهان یک مسافر صورت می‌گیرد قابل مقایسه نمی‌باشد.

من خودم حاضر بودم که خانه‌ام را بفروشم تا از شر مصرف مواد رها شوم و معتقدم لذت رهایی از مواد از هر نوع تغییر دیگری لذت‌بخش تر است. اولین نشانه تغییر در صور پنهان و آشکار یک مصرف کننده نظم و انضباطی است که در او ایجاد می‌شود، یعنی وقتی شما می‌بینید که یک رهجو روی نظم سفر می‌کند و گوش به فرمان راهنما است به این معنی است که رهجو تغییر در صور آشکار و پنهان خود را دارد ایجاد می‌کند. از روز اول که مسافر برنامه مصرف داروی خود را از راهنما می‌گیرد اگر از همان ابتدا بر اساس نظم برنامه خود را اجرا کند همین مسیر را تا انتها ادامه می‌دهد اما اگر در مصرف میزان دارو و ساعت مصرف منظم نباشد تغییر کامل و موثر حاصل نخواهد شد. خدمتگزار بودن در کنگره و منظم بودن در حضور جلسات و پارک از نشانه‌های درست سفر کردن است و لذت این تغییر را خود مسافر خواهد برد. برای مصرف کننده نظم و انضباط هیچ معنایی ندارد، زمانی که می‌خواهد به مهمانی برود تازه ساعت ۹ شب تصمیم می‌گیرد که به مهمانی برود یا خیر، چرا که این مواد است که برای او تصمیم گیرنده است اما بعد از تغییراتی که بعد از رهایی ایجاد می‌شود در انتها رهجو از این تغییرات لذت خواهد برد. به یاد دارم اوایل برای تشکیل لژیون سردار دستور جلسه خاصی نداشتیم و به ما گفتند در مورد مسائل مختلف صحبت کنید مثلا اگر کاسب هستید در مورد کسب و کارتان صحبت کنید یا حتی اگر بدهکار هستید در مورد آن صحبت کنید، آقای بابا کوهی هم به یاد دارند که از همان جلسات مشخص کردیم که افرادی عضو لژیون سردار می‌شوند با یک برنامه ریزی مثلا شش ماهه تعهد خود را به لژیون سردار اجرایی کنند و ما توانستیم نظم و انضباط را وارد لژیون سردار کنیم و اول از همه هم خودمان این موضوع را رعایت کردیم و در مدت زمان مشخصی مبلغی را که تعهد داده بودیم برای لژیون کنار می‌گذاشتیم و مدیریت در دخل و خرج را در لژیون سردار با نظم و انضباط برقرار کردیم. ما اگر با نظم و انضباط  به وعده خود عمل نکنیم مانند دانش آموزی هستیم که تازه شب امتحان قصد دارد دو تا کتاب را بخواند. می‌خواهم حکایتی را تعریف کنم که به لژیون سردار هم مرتبط است، یک آقایی در روستایی بوده است که در همه زمین‌های کشاورزی بذر می‌کاشت و بعد از مدتی بیمار می‌شود، بزرگان می‌گویند که تا زمان درمان او صبر کنیم تا به کار خود بازگردد اما جوان تر‌ها می‌گویند که یک مهندس کشاورزی را جانشین او کنیم.

این جایگزینی را انجام می‌دهند و مقدار خیلی زیادی هم بذر اضافه می‌آورند اما زمان برداشت محصول متوجه می‌شوند که یک سوم سال‌های پیش محصول دارند، دوباره پیش همان آقا می‌روند و از می‌پرسند چطور محصول شما اینقدر زیاد می‌شد و او در جواب می‌گوید که من در زمان بذر پاشیدن سهم پرندگان و موجودات دیگر را هم در نظر می‌گرفتم ولی شما فقط برای خودتان کاشتید. این حکایت درس خیلی بزرگی برای من بود که باید سخاوتمندانه زندگی کنیم تا به برکت برسیم، اگر بخواهیم فقط برای خود بکاریم آن برکت در زندگی ما  اتفاق نمی‌افتد. من در این یازده سال همه این مسائل را از نزدیک دیده‌ام و در آخرین دیدارم با آقای مهندس برای کسب اجازه پهلوانی ایشان گفتند اگر خواسته‌ای نداری پرداخت کن. صادقانه بگویم شاید قبلا زمانی که خدمتی می‌کردم خواسته‌ای بابت آن خدمت داشتم اما این بار هیچ خواسته‌ای در دلم بابت این خدمت نداشتم و خیلی راحت تر دارم زندگی می‌کنم و خیلی تغییرات زیباتری را در زندگی تجربه می‌کنم.

من درس بزرگی از بخشش گرفتم و آموختم که همه بذرها را برای خودم نکارم و سهم دیگران را هم در زندگی خود در نظر بگیرم. من به دوستانی که در لژیون سردار خدمت می‌کنند توجه کرده‌ام و می‌بینم که در خارج از کنگره هم انسان‌های بخشنده‌ای هستند. زمانی که ما در زندگی بخشنده باشیم خداوند و کائنات هم با بخشندگی نعمت‌های خود را به ما می‌دهند و امیدوارم همه ما بتوانیم در زندگی با سخاوت و بخشش زندگی کنیم، از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

مرزبان کشیک مسافر محسن
تایپ، خلاصه نویس، ویراستار مسافر علی لژيون ۷
عکاس مسافر رضا
بارگذری مسافر حامد

ویژه ها

دیدگاه شما





۰ دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .