مشارکت همسفر عارفه:
اصلیترین ارکان کنگره۶۰ نظم، انضباط و احترام به یکدیگر است. تمام مسافران و همسفران با تخریبهای بسیار وارد کنگره میشوند و باید به مهمترین هدف که درمان جسم و روان است برسند. نظم باید در صور پنهان اتفاق بیفتد برای مثال: همسفر که در کنگره یک روز با پوشش سفید و روز دیگر با پوشش رنگی حضور داشته باشد را نمیتوان فرد منظم نامید؛ همچنین اگر رهجو به صحبتهای راهنما بیتوجه باشد و در زمان مشخص شده در کنگره حضور نداشته باشد یا به هر علت کارهای خود را انجام ندهد یا کوتاهی زمان را بهانه کند و سیدی ننویسد از نظم و انضباط برخوردار نیست.
نظم و احترام از پارامترهای مهمی میباشد که باید یاد بگیریم تا در پرتو آن به آگاهی، دانش، تعادل و در نهایت به درمان برسیم و در هر رشتهای که اقدام به انجام آن میکنیم موفق و پیروز شویم. رعایت نظم و انضباط برای همه افراد جزء الزامات است. با خارج شدن نظم از کائنات پدیدههایی مثل زلزله، طوفان، خسوف و کسوف و … بوجود میآید و میبینیم چه ترس و رعبی بین موجودات میافتد. شروع این نظم با کارهای کوچک و جزئی مثل واکس زدن کفش، مرتب بودن یقه، لباس تمیز پوشیدن، آراستن مو و صورت، سر وقت آمدن و رفتن و رعایت قوانین و حرمتهای جلسات است. آقای مهندس دژاکام فرمودند: یک کارتن خواب باادب، بهتر از یک استاد دانشگاه بیادب است.
امیدوارم نظم و انضباط را در رفتارهایمان داشته باشیم تا کمکم به یک فرد منضبط و قابل احترام تبدیل شویم. رهجوهایی که پای به کنگره میگذارند و چهارچوبها و قانونهای کنگره۶۰ را رعایت میکنند، مانند: سر وقت آمدن، لژیون رفتن، رعایت ادب و احترام به جایگاهها، لباس منظم و یک دست پوشیدن، این افراد طی ۱۰ الی ۱۱ ماه سفر به رهایی و حال خوش خواهند رسید. هر شخصی که قانونمند باشد و رعایت ادب و احترام را انجام بدهد و نظم و انضباط داشته باشد در تمام سطوح زندگیاش پیشرفت میکند و به هر آنچه معقول است خواهد رسید و هرچه قدر نظم و احترام داشته باشیم و بیشتر برای خودمان ارزش و احترام قائل باشیم باعث پرورش حسهایی زیبا و جذب انرژی از اطرافمان میشود.
مشارکت همسفر اعظم:
نظم، انضباط و احترام سه رکن مهم در کنگره هستند. در حقیقت این سه رکن رابطه مستقیمی با درمان در کنگره دارند و با وجود نظم است که یک فرد میتواند به اهدافش برسد. شما فردی را تصور کنید که بدون توجه به این پارامترها سرخود داروی خود را کم و زیاد کند یا زمان مصرف داروی خود را عقب و جلو بیندازد، مطمئناً این فرد هیچگاه به درمان نرسیده و حالش خوب و متعادل نمیشود، پس با وجود نظم، انضباط و احترام که در پی آن فرمانبرداری نیز وجود دارد فرد به درمان و تعادل میرسد. به قول آقای مهندس در کنگره ساعت اختراع شده است و رهجو مؤظف است سر ساعت در شعبه حضور داشته باشد و بهطور منظم سیدی بنویسد در کنگره باید رهجو فرمانبردار باشد؛ زیرا اگر رهجویی هرگاه دلش خواست بیاید و هرگاه دلش خواست برود یا گاهی سیدی بنویسد و هرگاه دوست نداشت ننویسد، مطمئناً هیچگاه به حال خوب و تعادل دست پیدا نمیکند.
کنگره پر است از انسانهای فرمانبرداری که خود نمونهای هستند برای من رهجو که به چشم ببینم که آنها افرادی هستند که تنها با فرمانبرداری و رعایت نظم، انضباط و احترام و عمل به این قوانین به حال خوب رسیدهاند. همه برنامهها، جلسات و جشنها در کنگره بر اساس نظم و انضباط خاصی بنا شدهاند و همه جلسات در ساعات معینی آغاز شده و پایان مییابند. وقتی در کنگره حضور پیدا میکنی این نظم و یکپارچگی افراد انسان را به وجد میآورد. اینکه همه مسافران باید لباس سفید بپوشند و همه همسفران باید روسری و شال سفید داشته باشند. شاید روزهای اول برایم سخت و سنگین بود که این چه کاری است، اگر سفید نپوشیم چه میشود؟ یا چرا باید مثل بچه مدرسهایها همه لباس یک رنگ داشته باشیم؟ در ادامه فهمیدم که این نظم و انضباط در کنگره ستودنی است و احترام به معنای ارزش و اعتبار قائل شدن برای افراد است.
همه انسانها شایسته احترام هستند، این احترام در کنگره با یک تفاوت، بیش از هر جایی به چشم میخورد و آن این است که احترام با محبت قلبی همراه است. شاید خیلی از جاها انسانها به هم احترام میگذارند؛ ولی قلبی و از روی حسشان نیست و اینجا همه افراد یکدیگر را دوست دارند و به هم احترام میگذارند و این از روی محبت و عشق است. ما اگر بخواهیم بزرگی و عظمت خداوند را ببینیم میتوانیم آن را در نظم و انضباط آفریدهها و مخلوقاتش ببینیم، پس پی میبریم که هر بنایی برای اینکه پایدار و استوار بماند، باید دارای نظم و انضباط باشد و افرادی باشند که از این قوانین پیروی کنند تا تعادل در سیستم برقرار شود، پس همین نظم و انضباط و احترام است که پایههای کنگره را تشکیل میدهد.
مشارکت همسفر طاهره:
خداوند زیبا است، پس هرچه را که آفریده است، زیبا میباشد. یکی از آموزشهای بسیار زیبا که در کنگره فرا میگیریم همین نظم و انضباط است، در کنگره برگزاری مراسم و جشنها با نظم و ترتیب خاصی انجام میگیرد و نظم یعنی آرامش و ترتیب دادن به امور و آراسته بودن است و انضباط هم به معنی سامان گرفتن کارها است و همین نظم است که باعث میشود مصرفکنندهای که تا به حال هیچ اهمیتی به نظم و انضباط نمیداد اکنون با ورود به کنگره و آغاز سفر به کارهای خود نظم میدهد و یاد میگیرد چه ساعتی باید بخوابد و چه ساعتی باید OT بخورد و همه این کارها را سر ساعت و زمان مشخص خودش انجام میدهد.
پوشیدن لباس سفید برای مسافران و روسری سفید برای همسفران نظم خاصی به شعبه کنگره میدهد. مسافر و همسفر اگر بخواهند به هدف خود برسند، باید فرمانبردار باشند و در همه امور هرچه راهنمایشان میگوید چشم بگویند و هرچه آموزش میدهد، یاد بگیرند و آن آموزشها را در زندگی خودشان کاربردی کنند و بدانند که نظم و انضباط رابطه مستقیمی با درمان جسم دارد، شاید در ابتدا برای یک فرد مصرفکننده نظم و انضباط معنایی نداشته باشد؛ ولی به مرور و با دریافت آموزشها خودبهخود متوجه نظم و انضباط در کارهای خودش میشود و با همین سر ساعت به شعبه آمدن، سر ساعت دارو مصرف کردن، درست صحبت کردن، درست لباس پوشیدن و احترام گذاشتن به راهنمای خود و به همه افراد در شعبه؛ حتی احترام گذاشتن به شالها در هر رنگی که باشند.
نظم و انضباط خاصی به رفتار و کردار و حرف زدن خودشان میدهند؛ حتی بهتر خودشان را کنترل میکنند. خداوند همه چیز را با نظم، انضباط و هدف خاصی آفریده است و همه امور را به نحو شایستهای اداره میکند. حالا که آقای مهندس مجموعه کنگره۶۰ را با این همه نظم و انضباط و احترام بنا نهادهاند و همه اینها بر اساس تدبیر و تفکر ایشان است، پس قدردان باشیم و به همه این امور احترام بگذاریم. باید همه در جایگاه خود نظم و انضباط را رعایت کنیم. همه کسانی که در کنگره وارد میشوند مشکلدار هستند که باید برای نجات آنها تلاش کنیم، یعنی چه؟ یعنی اینکه شخصیت یکدیگر را پایمال نکنیم، در جمع از یکدیگر انتقاد نکنیم، به جایگاهها احترام بگذاریم، به موقع در کنگره حضور داشته باشیم. تکالیفی که راهنمای بزرگوار بر عهده ما گذاشته به خوبی انجام دهیم، در کنگره سیگار نکشیم، در کار یکدیگر تجسس نکنیم، دروغ نگوییم، حال دیگران را خراب نکنیم و چیزی به جز چشم نگوییم.
اگر اینها را رعایت کنیم به نظم و انضباط خوبی دست پیدا میکنیم و میتوانیم در زندگی شخصی خودمان نیز به کار ببریم و رعایت کردن این نکات باعث میشود که به یکدیگر احترام بگذاریم و با عشق یکدیگر را دوست داشته باشیم و با تمرین و تکرار می توانیم اینها را بیاموزیم و در زندگی کاربردی کنیم و از طرف ضدارزشها بهطرف ارزشها حرکت کنیم، پس با تأمل و تفکر در دانش خلقت هستی در مییابیم که باید شاکر خداوند بزرگ باشیم و یکدیگر را دوست داشته باشیم و از خداوند بزرگ میخواهم که به من طاهره کمک کند قدر این نعمتها و خوبیها را بدانم و به آنها احترام بگذارم و در زندگی خودم کاربردی کنم. در پایان تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و راهنمای عزیزم خانم سمیه که همه تلاششان برای بهتر زندگی کردن ما میباشد.
مشارکت همسفر فاطمه.(ی):
نظم معنای روشنی دارد و در مقابل هرجومرج قرار میگیرد و در لغت به معنای گرد آوردن، پیوست نمودن و مقارنت دادن بین اشیاء گوناگون است، به عبارت دیگر نظم مجموعهای است که اجزای آن به نحوی در کنار هم و در ارتباط با هم قرار میگیرند که در مجموع هدفی مشخص را دنبال میکنند. میتوان گفت نظم نوعی پیوند و همکاری بین اجزای یک مجموعه است در راستای تحقق هدفی معین به گونهای که هر جزئی از اجزاء مکمل دیگری بوده و فقدان هر جزء موجب میشود که مجموعه، اثر مطلوبی نداشته باشد. برای ایجاد نظم در زندگی دو عامل وجود دارد: اول خود انسان به عنوان عامل داخلی و دوم دیگران و اطرافیان به عنوان عامل بیرونی یا خارجی. حال، بینظمی یا آشوب یک مفهوم ریاضی و فیزیک کوانتوم محسوب میشود که شاید نتوان آن را به خوبی تعریف کرد؛ اما میتوان آن را نوعی اتفاق همراه با قطعیت دانست.
بینظمی، همعرض کلمه تلاطم و آشفتگی است، این واژه به معنی فقدان هرگونه ساختار منظم است و در محاورات روزمره به معنی سازمان نیافتن و ناکارآمدی است و جنبه منفی دارد. بینظمی و آشوب نوعی بینظمی یا نظم در بینظمی است: بینظمی، از آنجا که نتایج آن قابل پیشبینی است و نظم، بدان جهت که از نوعی قطعیت برخوردار است. بینظمی، از آشفتگی زندگی زاییده میشود در حالی که نظم، بوجود آورنده عادت است. یکی از پیامدهای بینظمی گوش نکردن به حرف راهنما است، راهنما در کنگره به کسی اطلاق میشود که در نتیجه خواست نظم و حرکت به رهایی رسیده و ما میتوانیم الگویی که به دنبالش هستیم را در او مشاهده کنیم.
او همچنین اعماق تاریکیها، سرخوردگیها، ناامیدیها و بیتعادلیها را لمس نموده و راه را قبل از ما پیموده است، او تجربه و تواناییهایش را با ما قسمت میکند تا ما نیز از لحاظ جهانبینی جسم و روان به تعادل برسیم، بر ما واجب است که به دستورات و پیشنهادهای ایشان به دقت گوش کنیم و یاد بگیریم که در ابتدا چگونه یاد بگیریم و سپس چگونه کمک بخواهیم، چگونه گذشت نمائیم، چگونه خدمت نمائیم، ما مشکلاتمان را با راهنما در میان گذاشته و از او راه درست را میآموزیم، ما از او فرا می گیریم که راه رهایی و رسیدن به روشنایی کدام است و او به ما یاد میدهد که زندگی بدون مواد لذت وصفناشدنی دارد و به ما چیزهایی میگوید که هرگز باور نداشتیم، او یاد میدهد که چگونه گذشت کنیم تا چیز بهتری به دست بیاوریم.
در نهایت راهنما چراغ راه و انسان آزادهای است که از سمت تاریکی به روشنایی رسیده و به فرمان عقل نزدیک شده است و ما دنبالهرو او هستیم حال اگر از فرامین او پیروی نکنیم چه اتفاقی در مسیر درمان و زندگی بوجود میآید؟ قطعاً بجز حال خراب، آشفتگی، لغزش و عدم رهایی و ... نیست؛ البته به گمان من اینها کمترین دستآورد نافرمانی از راهنما است، خوشا به حال کسی که گوش به فرمان راهنما است. تمام سعی خود را خواهم نمود تا در مسیر درمان همیشه مانند عقاب حرکت نمایم و راهنماییهای راهنمای خود را در جهت درمان با جان و دل پذیرا باشم. با توجه به گفتههای استادمان آقای مهندس این نظم و انضباط را باید از طبیعت الگوبرداری کنیم «از پدید آمدن روز و شب در ساعات مشخص تا چرخش فصلها و غیره».
زمانی یک ساختار به هدف خود میرسد که نظم و انضباط در آن سیستم برقرار باشد، شاید یکی از شاخصهای مهم رسیدن به هدف همین رعایت نظم و انضباط باشد که این قضیه را به وضوح در سیستم کنگره۶۰ مشاهده میکنیم. همه میدانیم که رعایت همین نظم و انضباط در رفت و آمدهایمان در جلسات سر ساعت مقرر، نوشتن دقیق و منظم سیدیها و بسیاری از کارهای دیگر و احترام گذاشتن به راهنما، مرزبان، نگهبان و دیگر جایگاهها باعث شده که با درست سفر کردن خود به اهداف کنگره کمک کنیم. اینقدر این نظم و انضباط در کنگره به ما گوشزد شده که دیگر بهطور عادت آن را اجرا میکنیم، همه ما این قضیه را حس میکنیم که در زندگی شخصی خود نیز دارای نظم و انضباط شدهایم. یادمان باشد احترام گذاشتن به دیگران نشانه شخصیت ماست، با احترام گذاشتن به دیگران نشان میدهیم که خود ما نیز انسان محترمی هستیم. خدا را شکر که کنگره به جز درمان اعتیاد، درست و شاد زندگی کردن را نیز به ما هدیه کرده است.
مشارکت همسفر معصومه.(ز):
به نام خالق نظم، نظم دهنده کل هستی. همه ما کم و بیش با این واژه و نام یعنی احترام آشنا هستیم هر عقل سلیمی حکم میکند که انسانها باید قوانینی را که در یک سیستم حکمفرماست، محترم شمارند و سرپیچی از یک قانون، کل نظام و سیستم را تحت تأثیر قرار میدهد و به مختل شدن سایر قوانین میانجامد. خداوند مهربان همه قوانینی را که در جهان در نظر گرفته است در حالت عدل و تعادل خود قرار داده است و انسان با توجه به نظم حاکم در جهان شگفتانگیز آفرينش و بر اساس الهام گرفتن از این نظم موجود برای هر سیستم قوانین را وضع نمود تا آن در جهت هدف تعیین شده بدون نقص پیش رود و در نهایت به مقصد برسد.
سیستم کنگره هم با توجه به تفکر و هماندیشی بنیان آن آقای مهندس دژاکام و همچنین دیدهبانان محترم، ایجنت، مرزبانان و راهنمایان و بنا بر وضعیت و شرایط زمان و رهجویان، قوانینی را با همفکری و مشورت وضع کردهاند و به مرور نواقص آن برطرف گردیده است؛ بنابراین هر فردی که در کنگره عضو است، باید حتماً در راستای این قوانین و با احترام به همه جایگاهها و افراد این مسیر را هموار گرداند تا خود را با تمام ملایمات و ناملایمات و همواریها و ناهمواریهایی که مرتب در جریان یک سیستم بوجود میآید سازگار گرداند و به هدف اصلی خود که رهایی همه مسافران از دام اعتیاد و در نهایت رهایی از بند نفس و شیاطین است، پیروزمندانه برسد و جملگی به اوج انسانیت و سعادت و رستگاری رهنمون و نائل شوند.
من همچون یک ذره در کشاکش و سختیهای روزگار هنگامی که به کنگره وصل گردیدم، اولین درسی را که آموختم نظم و انضباط بود اینکه با مرتب کردن اوضاع نابسامان و مدیریت در زمان هزاران هزار گره باز میشود، اینکه یاد گرفتم وقت شناس باشم و خلف وعده نکنم؛ اما شخصیت، هویت یک فرد است که مورد توجه قرار گرفته است و در درجهاعلی باید به آن اهمیت داد، این احترام به جایگاه و مقام، اجرایش لازم است و آن را باید تکریم و اکرام کرد. بیادبی به هر جایگاه درست نیست و شخصیت، شخصیت است فرقی نمیکند هر کس که میخواهد باشد، مسافر یا همسفر یا آنها که در رأس خدمت قرار گرفتهاند.
چرا که همه قوانین برگرفته شده از کتاب و سنت است و این یعنی مداومت، یعنی دوام؛ چون رمز بقاء در هر سیستم وابسته است به اینکه آن قانون از چه چیزی تبعیت میکند و موافق با کدام خواستههای بشری است که به وضوح در اینجا به چشم میآید و احساس میشود و این یعنی آموزش درست زندگی کردن و در مسیر صحیح و مستقیم قدم نهادن است و اما مهربانی، عطوفت و محبت، این اکسیر زندگی و حیات بین همه افراد و اعضاء حرف اول را میزند، اعضاء موظفند که این بذر را در اعماق قلب و جان خود بکارند چرا که از محبت خارها گل میشود و گل، یعنی لطافت، یعنی ظرافت، و در اینجا یعنی سیستم کنگره. من همه انسانیت را با تمام وجود احساس میکنم و در آخر و ختم کلام، انسان در هر کاری باید صادق باشد و در هر جایگاهی صداقت داشته باشد؛ چون این فرض است و لازم است.
رابط خبری و ویراستاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
۱۱۷