English Version
This Site Is Available In English

اساس کار هستی بر پایه نظم است

اساس کار هستی بر پایه نظم است

چهاردهمین جلسه از دوره اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی خواف، با استادی  مسافر علیرضا ، نگهبانی مسافر محمد، دبیری مسافر احمد با دستور جلسه "نظم،انظبات و احترام در کنگره" روز یکشنبه 19 اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد :
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر...
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که دوباره توفیق حاصل شد که وارد شعبه خواف شوم و همه عزیزان را دوباره ببینم و از انرژی که در شعبه خواف حضور دارد استفاده کنم، از آقای فلاح، آقای سجادی، آقای راجع و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادن تا استادی این جلسه را به عهده بگیرم. دستورجلاسه: نظم،انضباط و احترام در کنگره ۶۰؛داشتم به این فکر می‌کردم که تمام سیستم‌ها و می‌شود گفت که تمام گروه‌های مختلف در دنیا یک‌سری قوانین و حرمت‌هایی  درونشان است این قوانین و حرمت‌ها چه هستند؟و چرا هستند؟کلاً سیستم به یک مجموعه گفته می‌شود که یک اجزایی دارد و آن اجزا برای یک هدف مشخص تلاش می‌کنند، دقیقاً مانند کنگره ۶۰ که اجزا و اعضایش ما هستیم که برای هدفمان که رهایی است تلاش می‌کنیم و این قوانین و حرمت‌ها گذاشته می‌شوند که اعضا و کسانی که درون آن گروه و آن سیستم در حال فعالیت هستند با تمام توانشان بتوانند به هدفشان برسند و این هم هیچ فرقی نمی‌کند که چه در گروه‌های مثبت باشد و چه در گروه‌های منفی ،شما هر جایی را که بخواهید نگاه کنید این قوانین و حرمت‌ها وجود دارند ،از کوچکترین سیستم‌ها تا بزرگ‌ترین سیستم‌ها؛ شما   به خانه فردی هم اگر بخواهید وارد شوید باید در بزنید یا الله کنید کفش‌هایتان را در بیاورید و هزاران قوانین و حرمت‌هایی که شما باید اجرا کنید تا وارد خانه آن فرد بشوید ،یا یک بازی قدیمی به نام هفت سنگ که استاد امین هم می‌فرمایند شما وقتی که وارد بازی یا وارد زمین بازی می‌شوید اگر قوانین و حرمت‌های بازی را بلد نباشید  از کسانی که قوانین و حرمت‌ها را بلد هستند می‌پرسید که این بازی قوانینش چیست؟  چگونه اجرا می‌شود؟ و این سوالات ‌می‌شوند همان قوانین و حرمت‌های آن بازی و آنها توضیح می‌دهند که این گونه باید بازی کنی اینگونه باید توپ را پرتاب کنی و قوانینی از قبیل این‌ها و نمی‌شود وقتی که قوانین را یاد گرفتید بگویید خیر من می‌خواهم توپ را با پایم پرتاب کنم و به گونه‌ای قوانین را زیر پا بگذارید اگر این کار را انجام بدهید قطعاً  جای بازی خودشان را عوض می‌کنند یا شما را درون بازیشان راه نمی‌دهند و خود به خود از بازی حذف می‌شوید و آن اعضا شاکی می‌شوند و حالا اگر زورشان برسد حذفتان می‌کنند و اگر نرسد که گفتم جای بازیشان را عوض می‌کنند .کنگره ۶۰ هم از این قضیه مُستثنا نیست چون یک جمعیت خیلی بزرگی است مثل زمان قدیم نیست که دو یا سه شعبه وجود داشته باشد در حال حاضر ۱۵۰ تا ۱۷۰ شعبه وجود دارد و در کل کشور در حال فعالیت هستند و باید یک سری قوانین و حرمت‌هایی درون این زمین داشته باشید که اعضای مختلف کنگره ۶۰ بتوانند به راحتی از این قضیه استفاده کنند مخصوصاً برای اعضای کنگره ۶۰ که این قضیه خیلی صدق می‌کند من همیشه برای تازه واردین این مثال را می‌زنم که،اولین چیزی که برای یک انسان در زمان مصرف گرفته می‌شود خواب است و نظم چون مصرف مواد فقط وابسته به آن دود یا آن قرص نیست یک سری صفات بدی در کنار آن مصرف کم کم به انسان اضافه می‌شود و همینطورگسترش پیدا می‌کند و بزرگ می‌شود. یکی همین خواب است یکی نظم است یکی دروغ گفتن یکی غیبت کردن است درون همه این زمینه‌ها اکثراً این صفات را دارند من خودم وقتی که داشتم نگاه می‌کردم دیدم که وقتی برای دروغ گفتن داشتم فکر می‌کردم نه اینکه دروغ‌های بزرگ بلکه همین دروغ‌های کوچک که اصلاً به هیچ کار انسان هم نمی‌آید برای مثال من وقتی مادرم با من تماس می‌گرفت که کجا هستی به دروغ بهش می‌گفتم دم در هستم ولی اصلاً اینگونه نبود و معلوم نبود که کجا بودم و حداقل نیم ساعت طول می‌کشید تا برسم خانه و در این مسیر حداقل ۲۰ بار با من تماس می‌گرفت و باز هم به دروغ گفتن ادامه می‌دادم و این دروغ گفتن‌ها آنقدر بزرگ و بزرگ می‌شد که می‌رسید به آنجایی که اصلاً ربطی به موضوع نداشت ولی اگر همان اول می‌گفتم که فلان جا هستم خیلی راحت‌تر بود تا اینکه صد تا دروغ بگویم و یا نظم هر جایی که من می‌خواستم بروم به هیچ وجه سر و وضع مناسبی نداشتم و حالا بعضی وقتا پدرم به من می‌گوید که  یا رومی روم بودی یا زنگی زنگ می‌گوید که تو در زمان مصرف سال به سال حمام نمی‌رفتی و چرا الان هر روز حمام می‌روی و به همین گونه حمام رفتن آرایشگاه رفتن و مسائلی از قبیل این‌ها چیزهایی بود که در زندگی من جایی نداشتند و به هیچ وجه حضور نداشتند یعنی اگر خیلی می‌خواستم به خودم برسم سرم را زیر شیر آب می‌گرفتم  و موهایم را یه خورده صاف و مرتب می‌کردم و این جزئی از بزرگترین نظمی بود که من در زمان مصرف داشتم و یا مسئله خواب اولین چیزی که برای بنده از تعادل خارج شد در اثر مواد مخدر همین خواب بود زمانی که همه می‌خواستند بخوابند من تازه بیدارمی‌شدم  دنبال پول می‌گشتم و یا مواد خریده بودم و دنبال این بودم که بروم و این مواد را مصرف کنم و یا اینکه مواد مصرف کرده بودم و درگیر مواد مخدر بودم به هیچ وجه نظمی درون زندگی من وجود نداشت به همین دلیل است که مهندس تاکید کرده است که قوانین و حرمت گذاشته است و دوبار هم در طول جلسه قرائت می‌شود تا من و شما به راحتی سفرمان را انجام بدهیم و به رهایی یا به درمان برسیم.

همه ما می‌دانیم که همه چیز در زندگی دو صور آشکار و پنهان دارد اینکه به تکرار می‌گویند نظم داشتن  زمینه یک سفر خوب است (چون بنده خدمتم راهنمای تازه واردین در شعبه شفای مشهد است) بچه‌های انضباطی یا کسانی که سفر مجدد دارند و برمی‌گردند وقتی که من از آنها می‌پرسم که دلیل برگشتتان چی بوده است و اگر معیار این باشد که بنده از ۱۰۰ نفر پرسیده باشم عین این صد نفر گفتند که رعایت نکردن نظم و انضباط و قوانین و حرمت‌های کنگره ۶۰ بوده است مثلاً در کوچه قدم می‌زدن و در حال سیگار کشیدن بودند و یا سی‌دی‌ها را مرتب نمی‌نوشتند و قوانینی از قبیل این‌ها که شاید به نظر شما کوچک و پیش پا افتاده باشد ،زمانی که من پیراهن سفید را پوشیدم راهنمایم به من گفت که تو دیگر نماینده کنگره ۶۰ هستی وقتی که پیراهن سفید را پوشیده‌ای و دیگر این در شان و شایستگی تو و کنگره ۶۰ نیست که بخواهی سیگار در دست بگیری و درون کوچه قدم بزنی ، ناس مصرف کنی و همه تو را ببینند یا بلند بخندی ، بد چشمی کنی و هزاران هزار مسائل دیگر که می‌شود پشت این‌ها گذاشت، با پوشیدن لباس سفید با عمل کردن به قوانین وحرمت‌های کنگره ۶۰ می‌توانم عمل کنم در سی دی نوشتن باید نظم داشته باشیم من اوایل سفرم که داشتم سی دی می‌نوشتم فکر می‌کنم که اولین سی‌دی‌ام ۳ یا ۴ هفته به طول انجامید تا سی دی را کامل بنویسم ذره ذره که جلو آمدم به روش دی اس تی توانستم به کارم و زندگی ام نظم بدهم با روزی ۵ الی ۱۰ دقیقه‌ای نوشتن یا صبح که برای مصرف دارو بیدار می‌شدم و حالا صبحانه میل می‌کردم و یا در ماه مبارک که سحری می‌کردم می‌نشستم و ۵ دقیقه سی دی می‌نوشتم و اگر این نظم‌ها باشد و من هر روز ۵ دقیقه بنویسم قطعاً آخر هفته ۵۰ یا ۶۰ دقیقه نوشته ام و به راحتی یعنی تمام ابعاد کاری ما هم به همان روش دی اس تی مطرح می‌شود و میتوان از کوچک شروع کرد و به بزرگ رسید ولی در نهایت همه این‌ها می‌رسد به آن نظم و انضباط که در مورد دستور جلسه است احترام است مطلب آخری که در مورد دستور جلسه هست احترام است زمانی که بنده نظم و انضباط داشته باشم و کارهایم را به درستی انجام بدهم خدشه‌ای به کارم وارد نشود و به هیچکس نمی‌توانم اجازه بدهم که به بنده بی‌احترامی  کند یعنی احترام را خودم برای خودم می‌سازم زمانی که کارم ایراد داشته باشد یک نفر می‌آید و اظهار نظر می‌کند و یا یک نفر به اصطلاح می‌آید و به من گیر می‌دهد شده تا به حال توی خیابون راه بروید و فردی به شما حرفی بگوید و با آن دعوا کنید؟خیر اینگونه نیست ولی اگر شما به آن فرد چپ چپ نگاه کنید و یا به آن ناسزایی بگویید و یا یک کار بدی انجام بدهید قطعاً درگیری ایجاد می‌شود و هزاران اتفاق دیگر رخ می‌دهد در، درمان هم این است قطعاً کسانی که از ما جلوتر هستند پیشکسوتان ما هستند حالا که یک روز و یا چه صد سال فرقی نمی‌کند چرا این اتفاق می‌افتد من فکر می‌کنم چون کسانی که یک پله از ما جلوتر هستند به خاطر این می‌شود گفت پیشکسوت که چون ما درون لحظه زندگی نکردیم برای مثال فردی درون یک ماشین گران قیمت در حال حرکت است و در آن لحظه زندگی کرده است، آن لحظه را کاملا درک می‌کند و می‌داند که حس و حال آن لحظه چیست، مراحل رسیدن به آن لحضه چیست قطعاً می‌تواند به ما مشورت بدهد و به ما کمک کند تا ما هم به آن حالت و آن لحظه برسیم در کنگره هم به همین گونه است کسی که یک روز بیشتر رها شده است یک روز جلوتر از ما رها شده است قطعاً در آن لحظه زندگی کرده است و می‌تواند به ما یک چیزی یاد بدهد حتماً حتماً یکی از حرمت‌ها و قوانین ما است و جز نظم و انضباطی است که ما داریم احترام گذاشتن  به پیشکسوتان است و اول از همه به خودمان است این حرفی که گفتم واقعاً در زندگی خودم خیلی تغییر کرده است و چون بنده در زندگی انسان شری بودم و توی همه مسائل هم دخالت می‌کردم اوایل سفرم بود که جواد آقا در هر مطلبی که صحبت می‌کردند من اظهار نظر می‌کردم بعد یک جایی رسید که به من گفتند برو و سی دی بستن دهان را بنویس و آنقدر وارد حرف‌های دیگران نشو، خوب وقتی  آمدم و نگاه کردم و حالا خشم استاد به شاگرد محبت است ولی وقتی که داشتم بیرون را نگاه می‌کردم دیدم که تمام ضرباتی که به بنده وارد می‌شود تمام بی‌احترامی‌هایی که به بنده می‌شود به خاطر همین لودگی بی حساب کتاب صحبت کردن است و قطعاً کسی به من احترام نمی‌گذارد تا زمانی که پایم را از گلیمم بیشتر دراز کنم و بیشتر از این صحبت نمی‌کنم و بقیه جلسه را به مشارکت‌های دوستان واگذار می‌کنم ممنونم از اینکه به حرف‌های من گوش کردید متشکرم.

عکس و تایپ : مسافر امیرحسین لژیون
ارسال و ویرایش : مسافر رضا لژیون اول


ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .