جلسه پنجم از دوره شصتم به استادی و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری مسافر لیل در تاریخ ۱۴۰۳/۱۱/۰۲ راس ساعت ۸ صبح آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
به مبحثی که درباره محبت بین استاد و شاگرد داشتیم ادامه میدهیم.
ما همیشه برای باورها ارزشی قائل نمیشویم. برای باور مثلث (باور-انجام آن باور- ارزش) را در نظر بگیرید. اگر باور داشتهباشیم و انجام ندهیم این مثلث کامل نمیشود. تمام سختی بشر همین است که بتواند به باورهایش عمل کند.
ما خیلی اوقات بر اساس احساسات تصمیماتی میگیریم که اصلا منطقی نیست و دچار مشکلات بسیار زیادی میشویم. مشکلات انسانها را خودشان ب ای خود درست میکنند. برای مثال، رفیق خوب بودن یا خانواده خوب بودن، با شریک کاری خوب بودن فرق میکند و ممکن است شراکت، رفاقت را هم از بین ببرد. اگر بدون تفکر و برنامهریزی عمل کنیم، مشکلاتی برای خود بوجود میآوریم.
شخص مصرفکننده دو چیز همیشه کم دارد. یکی نیرو و دیگری سرعت عمل انجام کار. وجود مشکلات مختلف در شخص، مانند تزکیه نفس و مصرف مواد مخدر و سیگار، نباید باعث شود از هدف دست بکشد و باید این موارد و برنامه درست در زندگی داشتن را حل نماید.
کسی که در صراط مستقیم باشد، از هیچ موضوعی نباید به خود ترس راه دهد.
گاهی اوقات ما در زندگی به دلیل نداشتن استاد و راهنما، با وجود تلاش زیاد، مسیر اشتباه را رفتهایم. اگر استادی وجود نداشتهباشد انسانها خود را به نابودی میکشانند. امروزه ما در کنگره راهنمایی داریم که مسیر درست را به ما نشان میدهد.
در مسئله آموزش هیچ اجباری وجود ندارد و فرد به خواست خود در این مسیر قرار دارد، اما وقتی در این مسیر باشد، باید قوانین را اجرا نماید.
در ادامه استاد فرمودند که در جهان خاکی، اگر در یک جا ساکن بمانید، جسم از بین خواهد رفت؛ اما در جهانهای دیگر در هر حالتی که باشید، هیچ تغییری نمیکنید و نه کم میشوید و نه زیاد.
شاگرد از استاد درباره نگهبان میپرسد و استاد میگوید نگهبان یعنی حفظکننده و در هر دو حال ساختن است. یکی ساختن خود و بعد ساختن دیگران. در کنگره نیز ما رئیس نداریم و فقط نگهبان است.
تا زمانی که انسان خود را پیدا نکند نمیتواند دیگران را پیدا کند. در صورت پیدا کردن خود آرام و قرار میگیریم.
برای دانستن، قدرت تفکر و توانستن لازم است. به عبارتی باید بتوانیم درست فکر کنیم تا در نهایت به دانستهها برسیم.
در ادامه گفته شد که مادیات در زندگی ما نقش بسیار مهمی دارد و نباید گفت که ما به مادیات اهمیت نمیدهیم. همه چیز در جهان مادی به مادیات ربط دارد و نباید گفت که پول چرک کف دست است. همانقدر که معنویات مهم است، مادیات هم مهم است. باید دانست که در هر دو مقوله افراط و تفریط اشتباه است و باید تعادل را حفظ کرد.
هرکس بخواهد کمک کند و دست کسی را بگیرد باید خودش دارا و ثروتمند باشد. برای بودن در راه معنویات نیازی نیست که حتما انسان فقیر باشد.
اگر انسان با ذرهای فشار و رنج و درد میدان نبرد را خالی کند، آرزوی دشمن را برآورده کردهاست. در واقع بدون جنگ و خونریزی نبرد را باختهاست.
قدرت جسم و روان باید در تعادل باشد و با هم هماهنگ باشند. باید سعی کنیم تحرک لازم را داشتهباشیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
نیروهای منفی اطراف ما فراوان هستند و همیشه فعال هستند. هدف آنها خاموش کردن ما است ولی اگر به آنها توجه نکنیم ستونهای آنها فرو خواهد ریخت.
تهیهوتایپمتنوبارگزاری: مسافرمحمدحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
3977