دوازدهمین جلسه از دوره چهل و سوم کارگاههای آموزش عمومی کنگره۶۰، با استادی راهنما مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» در تاریخ ۱۸اسفند ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶:۳۰ برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر که یکبار دیگر به من اجازه داده شد تا در این جایگاه بنشینم و آموزش ببینم، ماه مبارک رمضان را به همه روزهداران تبریک عرض میکنم.
موضوع جلسه، نظم و انضباط و احترام در کنگره است؛
در این رابطه میخواهم دلی و از تجربه خودم بگویم. زمانی که وارد کنگره شدم، به یاد دارم که به دلیل حس خراب، غرور، منیت یا هر چیز دیگری، احترام را رعایت نمیکردم؛ نه اینکه بلد نباشم، بلکه انجام نمیدادم.
من در سفر خودم منظم بودم و حتی وسواس داشتم. به مرور زمان، یاد گرفتم که در اینجا باید احترام بگذارم، جایگاهها را بشناسم و به خدمتگزارها، دیدهبانها و مرزبانها احترام بگذارم. قسمت نشده تا جایگاه مرزبانی را تجربه کنم، ولی میدانم که کار سختی است.
یکی از پایههای اساسی و ستونهای کنگره، احترام است. اگر احترام نباشد، کنگره پابرجا نمیماند.
من تا به امروز اگر کسی به راهنمای اعتیادم، بیاحترامی کند یعنی حتی کلمه آقا را قبل از اسم ایشان بهکار نبرد، بسیار ناراحت میشوم، حتی به راهنمای سیگار خود، من با این که راهنما شدم هیچ گاه به خودم اجازه نمیدهم که او را به اسم کوچک صدا کنم. همینطور نسبت به سایر راهنمایان کنگره.
ما باید یاد بگیریم که با احترام گذاشتن، در چرخه ماندگار باشیم و از آن خارج نشویم. اگر بیاحترامی کنیم، صددرصد از گردونه حذف میشویم، و من به این جمله ایمان دارم.
در مورد نظم و انضباط هم باید بگویم که من از همان ابتدا بسیار منظم بودم. از هفته اول، نوشتن سیدیها را شروع کردم و همان بار اول که به من گفتند لباس سفید بپوش، این کار را انجام دادم.
وقتی به رهجوها مطلبی میگوییم شاید با خود بگویند راهنما بداخلاق یا عصبانی است، درحالیکه ما سختگیر نیستیم؛ کنگره یک چهارچوب نظم و انضباطی دارد و باید طبق آن جلو رفت و از حاشیه دوری کرد.
رهجو اگر دیر میآید، باید سرپا بایستد، این سختگیری نیست، بلکه دوست داشتن است. راهنما خیر و صلاح رهجو را میخواهد، وگرنه میگوید هر وقت خواستی بیا این موضوع مانند پدر و مادری است که به بچههایشان اجازه میدهند هر کاری دلشان میخواهد انجام دهند. این محبت نیست، بلکه خیانت و ظلم است.
رهجو باید سیدیها را بنویسد، سر وقت و با نظم دارو بخورد، بهموقع در کنگره حاضر شود و برنامه خواب منظم داشته باشد. این یعنی یک رهجوی واقعی کنگرهای.
.jpg)
در کنگره، کسی درد جسمانی ندارد، مگر اینکه سقوط آزاد رفته باشد. وظایف رهجو سخت است اما وقتی از درد خماری به کنگره میآید، حاضر است هر کاری که به او بگویند، انجام دهد.
پس نظم را سرلوحه خودتان قرار دهید.
رهجو میگوید من ده دقیقه دیرتر بیایم چه میشود؟ راهنما میداند که چه میشود، اما او فعلاً در شرایطی نیست که این مطلب را درک کند، شاید شما ندانید که پشت این ده دقیقه چه چیزی است، شما اگر بدانید پشت این پیراهن با یقهسفید چه چیزی نهفته است، دیگر هیچوقت بینظمی به فکرتان هم خطور نمیکند. وقتی این قوانین را رعایت نمیکنید، جرقهای زدهاید که باعث اتفاقات بعدی میشود.
اگر فیلمی از این نبرد بین نیروی منفی و مثبت ساخته شود، یک فیلم اکشن و جنگی خواهد شد که شاید از ترس، خواب به چشمانتان نیاید، پس وقت خودتان را تلف نکنید. نکات مهم را بگیرید و اجرا کنید در غیر این صورت، نیروهای منفی و ضد ارزشی بر شما غلبه خواهند کرد.
تایپ: مسافر حمید(لژیون هفتم)
عکس: مسافر مسلم(لژیون یازدهم)
ویرایش و بارگزاری: مسافر حسام (لژیون شانزدهم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
۱۸۷