چهارمین جلسه ازدوره پنجاه و ششم کارگاههای آموزشی عمومیکنگره ۶۰ نمايندگی پروين اعتصامیاراک، راهنمای محترم مسافرجواد نگهبانی مسافر ولی اله و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه “درختکاری” پنجشنبه ۱۶اسفندماه ۱۴۰۳ساعت۱۷ آغاز به کارنمود
خلاصه سخنان استاد؛
.jpeg)
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر ؛
از اقای مهندس وخانواده محترمشان سپاسگزارم از راهنمای خوبم آقا رضا تشکر میکنم وخدارا شکر میکنم که یکبار دیگر به من فرصت داد تا در کنگره۶۰ حضور داشته باشم ویکبار دیگر ماه رمضان را در کنگره۶۰ تجربه کنمواز این فرصت زیبا استفاده کنمدستور جلسه امروز درختکاری ودر ادامه اولین تولد آقای محمدحسن را جشن میگیریم.واما دستور جلسه این هفته موضوع درختکاری.من در کنگره۶۰ بعد از رهایی اولین چیزی که یاد گرفتم ویا بدست آوردم نعمت دیدن بود شاید خیلی از بچهها بگویند من آمدم کنگره۶۰ روزگارم خوب شدویا خیلی چیزها خوب شد.من به اینها کاری ندارم.وفکر میکنم بزرگترین چیزی که من یاد گرفتم دیدن است .دیدن خودم ،دیدن خانواده، ویک چیز قشنگتر دیدن فصلهاست .احساس کردید در این چند روز گذشته دارد بوی بهار میاید .اگر احساس کردهاید زنده هستید واگر احساس نکردید متأسفانه باید بگویم که زنده نیستید .آدم زنده نشانههای دارد من خودم زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم برای ترک آمدم با واژهای به نام درمان کاملا بیگانه بودم آمدم اینجا درمان را یاد گرفتم واینجا به من یاد دادند درمان فوق ترک است و یک چیزی هست بالا تر از درمان که تعادل است که باید در سفر دوم به تعادل برسی .در ادامه در خدمت کردن به چیزی بالاتری برسی که در همه نمایندگیهای کنگره۶۰نوشته جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ وقرار هست من اینجا زنده بشوم انسانی که سالها در اثر مصرف مواد مخدر مرده بود.باید بپذیریم که ما مرده بودیم اگر نپذیرفتی یعنی اعتیاد بلایی سر شما نياورده است من این را پذیرفتم که در زمان مصرف مرده بودم وامدم در کنگره۶۰ زنده بشوم احیا بشوم .آدم زنده نشانههای دارد آدمی که نفس میکشد میگویند زنده است بعض وقت ها که میگویند فلانی مرد، من می گویم من که زندگی ندیده بودم مگر زنده بود .اما ما در کنگره۶۰ زنده هستیم کارهای دسته جمعی زیاد انجام میدهیم پارک میرویم ورزش میکنیم نگاه ما به زندگی عوض شده ویکی از این کارها همین درخت کاری است انسان زنده به طبیعت اطرافش نگاه میکند .یکی از نشانههای زنده بودن همین کاشتن درخت است که آقای مهندس نسبت به مناسبت های بیرون از کنگره۶۰ مناسبت های هم در داخل کنگره ۶۰ انجام میدهد که هر سال بهتر از سال دیگر داریم این کار را انجام میدهیم که الان در کنگره۶۰ دارد به بیابان زدایی فکر میکند .این خیلی قشنگ است واین خیلی کار بزرگی است .به نظر من در بحث درختکاری که در وادی دوازدهم آمده است از دوازده وادی رد شده باید دوازده وادی من آموزش گرفته باشم تا بتوانم درختکاری را انجام بدهم .من فکر میکنم در درختکاری همه وادیها هستند در وادی دهم داشتیم این وادی به سان شمشیر برنده ای استکه هم هشدار میدهد هم بیم میدهد ودر ادامه می گوید هم مرده را از دل زنده بیرون میکشد وهم زنده را از دل مرده بیرون میکشد .در آیه قرآن آمده است که خداوند شکافنده دانه هست مرده را از دل زنده بیرون می کشد وزنده را از دل مرده .آیا این اتفاق برای ما نیفتاده؟آیا این جوادی که الان دارد صحبت میکند مردهای نیست که از دل زنده بیرون آمده در این وادی به من یاد دادند اگر جواد قرار است زنده بشود باید بمیرد. همین طور که استاد امین میفرمایند؛ نگاه کنید به درختان در فصل زمستان چطور خشک میشوند اینها مردن ولی چند ماه پیش سبز بودند زنده بودند الان مردن خشک شدن تا دوباره بتوانند زنده بشوند این یک راز است که من در کنگره۶۰ یاد گرفتم که شخصیتی که ما در زمان مصرف داشتیم مرد تا یک شخصیت جدید از دلش بیرون بیاید اصلا باید اینطور باشد .نمیشود من همان شخصیت قبلی دروغ ،غیبت ،کينه همه اینها را داشته باشم و مواد مصرف نکنم غیر ممکن است باید شخصیت قبلی اجازه بدهیم مثل تصویر کتاب ۶۰درجه تنه پوسیده کم کم از بین برود تا یک درخت جدید ازآن رشد بکند .این اتفاق در کنگره۶۰ به راحتی می افتد به شرطی که ما بتوانیم روی این صندلی ها بشینیم گوش به فرمان راهنما باشیم واین زندگی دوباره تولد دوباره در ما صورت میگیرد که از طبیعت الگو برداری شده .خیلی موضوعات در کاشتن درخت هست خوب خیلی از ماها شاید بگویم قبلا کشاوز بودیم زمین داریم باغ داریم ویلا داریم خیلی هم درخت کاشتیم اما این بحث درختکاری امروز خیلی فرق دارد . من در زمان آزمون خیلی چیزها یاد گرفتم از اقای منصور برایش فرقی نمیکرد مسافری که در کلاس آموزش شرکت میکند از کدام نمایندگی یا لژیون است با جان ودل برای آموزش دادن تلاش میکرد .
ما این را یاد می گیریم و می رویم در طبیعت درخت را میکاریم وکاری نداریم که چه کسی میخواهد از این درخت استفاده بکند این میشود آن نشان در بینشان . در کتاب ۶۰درجه آمده قله وفتح آن آنقدر مهم نیست اما نشانی از خود باقی گذاشتن مهم است نه برای تفاخر بلکه نشانی در بی نشانی
و از همه عزیزانی که شرایط حضور در اردو درختکاری را دارند حتما ثبت نام کنند چون خیلی لذت دارد ویک کار دلی است فرصت من فکر میکنم همیشه نیست وتا زمانی که در کنگره هستیم از بهترین فرصتها استفاده کنیم . یک موضوع که ما همیشه می شنویم که می گویند درختان مثمر؟ وغیر مثمر ؟منظور شاید این باشد که درختان میوه و غیره میوه ولی ما درخت غیر مثمر اصلا نداریم همه درختان مثمر هستند همه درختان مفید هستند و ما در جلسات گذشته صحبت کردیم در مورد همه خاصیت های که درختان دارند
در ادامه اولین تولد محمد حسن عزیز بعضی وقتها رهجو های وارد لژیون می شوند که نمی شود فهمید که این ها رها میشوند یا نه در مورد محمدحسن من کار زیاد سختی نداشتم .با اینکه مواد مصرفی صنعتی داشت و تنها چیزی که داشت فرمان پذیر بود . نویسنده هست کتاب نوشته و من کتابش را مطالعه کردم ولی راجب این موضوع اصلا منیت نداشت . به رهایی رسید ودر ادامه هم زود خدمتگزار شد خدمت های زیادی در کنگره داشته حالا چه از نظر مادی وچه عملی در ساختمان سیمرغ در کنار آقای مجدیان خدمت دارد و خستگی نا پذیر است .از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم
اعلامسفرمسافرمحمدحسن
آنتی ایکس مصرفی تریاک ،گل
۱۰ماه و ۵روز سفرکردم به روش DSTبا داروی OT با راهنمایی آقای جواد مدت رهایی یکسال و ۱۲ روز .
آنتی ایکس بعدی سیگار با راهنمایی آقای مهدی حسنی رهایی ۱۰ماه و ۱۰روز
.jpeg)
آرزوی مسافرمحمدحسن
نوری که درون همه اعضا هست درکنار همدیگر تبدیل به یک مَشعل شود تاباعث رشد و پیشرفت همدیگر بشویم
سلام دوستان محمدحسن هستم یک مسافر
شاکر خداوند هستم که الان این جایگاه را تجربه میکنم، از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان و شورای دیدهبانان تشکر میکنم، این عزیزان برای کنگره خیلی زحمت میکشند، به قول آقای منصور غفاری درب آسمان شکافته شد و روش دیاستی از بالا به زمین افتاد، و اینکه آقای مهندس میگوید:بشکافید آنچه شکافتنی نیست.
ازراهنمای موادم آقای جواد و راهنمای درمان ویلیامم آقای مهدی و راهنمای تازه واردینم آقای محمد تشکر میکنم و دستشان را میبوسم و امیدوارم یک روزی بتوانم زحمات شما را جبران کنم.
آقای محمد راهنمای تازه واردینم یک فرد آرام و با شخصیتی هست و با متانتی که داشت باعث شد پیوند محبت بین من و کنگره شکل بگیرد. من که به عنوان یک مصرف کنندهای که از اسب افتادهام وقتی که از درب کنگره وارد شدم ،اینقدر با من و امثال من خوب رفتار میکنند ، و میگویند که اشکال ندارد میآیید در اینجا به درمان میرسید، این چیزی نیست شما یک انسان هستید و یک ربات نیستید،آنقدر خوب با من برخورد کردند که من جذب کنگره شدم.چطور میشود که در دوره و زمانهای که عصا را از کور میدزدند،یک جایی باشه که دور هم جمع بشویم و بگوییم که ما نمیخواهیم آدم قبلی باشیم، شاید در خانواده اگر پدر یا مادر من میفهمید که من سیگار میکشم شاید تا دو سه روز با قهر با من صحبت میکردند، ولی اینجا روبروی راهنمای خودت مینشینی و میگویی که من اعتیاد دارم، من فلان کار را کردم و فلان...راهنما میگوید که ایرادی ندارد اینها را درستشان میکنیم ، فقط نیاز به آموزش دارد.
من در اوایل سفرم اینطور فکر میکردم که چرا من یک مرتبه وارد کنگره شدم و ماندگار شدم، به این نتیجه رسیدم که کنگره تلفیقی از چند جهان با هم است، انگار از چند همه طرف تو را جذب میکند، اینکه میگویم تلفیق چند تا جهان هست، یکیش این است که وقتی من با بچههای کنگره صحبت میکنم انگار از مرگ نمیترسند، همه میخواهند وارد یک زندگی جدید دیگری بشوند، خوب اینها همه نیاز به آموزش دارند، اینها همه را در کنگره به ما آموزش میهند، به اصطلاح مصرف کنندهای که جایزه بگیر است میآید در کنگره و با هر آنتی ایکسی هست به درمان میرسد و حتی از مرگ هم نمیترسد و با اشتیاق از هر موضوعی استقبال میکنند.
.jpeg)
در ساختمان سیمرغ با آقای رضا ترابخانی داشتم صحبت میکردم، میگفت که معنی و مفهوم زندگی این است که من خودم را در درون تک تک اعضای ببینم، وقتی که میخواهم بایکی رفتاری کنم خودم را درون آن شخص ببینم، و این باعث میشود که من پیشرفت کنم، باعث میشود که من جلو بروم، فکر نکنم که دارم با یک فرد غریبه دارم رفتار میکنم. من این حرف آقای ترابخانی را همیشه مثل چکش در ذهن خودم میکوبم، در بیرون با دوست فامیل با هر کس که برخورد میکنم، هرچند سخت است سعی میکنم که خودم را در درون آن شخص ببینم،وقتی که خودم را درون آن شخص ببینم راحتر باهاش رفتار میکنم،هر اتفاقی افتاده باشد اصلاً تنش به او وارد نمیکنم و هیچ بار منفی به آن ایجاد نمیکنم، به دلیل اینکه من و شما ویا شما ومن یک رابطه دو طرفه داریم، وقتی اینطور رفتار میکنم واقعا زندگی برایم جای بهتری میشود.
بطور کوتاه بیان کنم همیشه از خدا میخواهم که آدم خوبی باشم، حتی در لحظه دعا آخر جلسه که چهارده ثانیه سکوت میکنم همیشه از خدا خواسته ام که آدم خوبی باشم. انگار به خاطر این خوب بودن گاهاً بعضی جاها اشتباه رفتهام ، مثلاً فکر میکردم اگر دوستانم میگفتند که فلان چیز رو به من بده یا فلان کار را برایم میکنی، این خوب بودن یعنی اینکه هرکس هر چیز خواست من انجام بدهم، یا فکر می که اگر بخوام آدم خوبی باشم باید بروم مسجد نماز بخونم، دو طرف آن را داشتم، تا اینکه فهمیدم که خوب بودن اصلاً این نیست، خوب بودن نیاز به آموزش و آگاهی دارد. وقتی که میآیی توی کنگره و مسیر برایت باز میشود و آموزش و آگاهی را کسب میکنی و به تعادل میرسی تو تبدیل به یک انسان خوب میشوی و همیشه دنبال زیباییها میگردید.
و در آخر اینکه تمام خدمتگزارانی که در کنگره زحمت میکشند برای این است که ما انسان کاملتری بشویم، خداوند در قرآن میفرماید که اگر یک نفس را احیاء کنید انگار که کا دنیا را احیاء کردهاید.
از همه شما عزیزان که در جشن ما شرکت کردید و با تبریکات خودتان به من انرژی دادید تشکر و سپاسگزاری میکنم.
در ادامه توجه شما را به تصاویر مراسم پنجمین روز ماه مبارک رمضان جلب مینماییم:







.jpg)
.jpg)


.jpg)
تایپسخناناستاد؛مسافرابراهیملژیون۱۷
تایپسخنانمربوط به جشن؛مسافرمحمدلژیون۶
تنظیم؛مسافرمهدی لژیون۱۵
«مسافرانوهمسفرانشعبهپرویناعتصامیاراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
537