English Version
This Site Is Available In English

محبت و معرفت

محبت و معرفت

تکامل زمانی  در جهت مثبت اتفاق است که پایه مثلث و قائده مثلث محبت باشد‌، ممکن نیست فردی به تکامل برسد ولی فاقد محبت باشد. پس بنابراین می‌شود گفت وقتی محبت وجود داشته باشد ذره ذره تکامل صورت خواهد گرفت، آنگاه کلمات فرد، گفتار فرد، رفتار او همه و همه تغییر خواهد کرد. در اعتیاد فردی که در سفر اول است ذره ذره درست خواهد شد و هرگز تکامل و تغییر اون یک شبه اتفاق نمی‌افتد‌. انسان زمانی که دچار مشکلات می‌شود دلتنگ می‌شود و می‌خواهد به سرعت حل مشکل نماید ولی کار سخت و دشوار است. ما گفتیم حتی محبت آغاز و و پایان مشخصی ندارد یعنی معنا و مفهوم را باید یافت و درک کرد. همان‌طور که گفتیم ما از روز الست از روزی که خداوند فرمود من پروردگار شما هستم بوده‌ایم تا به امروز که هستیم ولی نباید یادمان باشد زیرا دچار مشکل می‌شویم. از محبت گفتیم محبت به دوستت دارم گفتن و لمس کردن نیست محبت بین دو نفر از روز ازل بوده است، محبت درس است و آموزش دارد.با محبت تکامل بوجود می‌آید و حالا می‌گوییم چرا باید تکامل پیدا کنیم؟ برای اینکه به آرامش درون و آسایش درون برسیم؛ و در این راه افکار ما تعیین کننده است. پول تعیین کننده است؟ خیر، تنها افکار و اندیشه ماست که تعیین می‌کند.

محبت به لفظ و سخن هم نیست محبت به معرفت است یعنی همان دانایی، همان آموزش ، تفکر و تجربه می‌باشد؛ که در اینجا هر کدام از این اضلاع مثلث دانایی به سه بخش تقسیم می‌شود یعنی آموزش خودش یک مثلث است به اضلاع آموزش صحیح ، آموزش غلط و آموزش خنثی می‌باشد، همان‌طور تفکر و تجربه نیز به همین سه بخش می‌باشند. در نهایت وقتی آموزش صحیح، تفکر صحیح و تجربه صحیح باشد ما به دانایی می‌رسیم. برای مثال ما برای رسیدن به اینکه مشخص کنیم که کدام‌یک از راه‌های ترک اعتیاد درست است نیامدیم پرسشنامه از معتادین را مطرح کنیم  کاری که بقیه انجام دادند. ما موش‌ها را به چند گروه تقسیم کرده و معتاد کردیم و سپس هر کدام را به یک روش ترک دادیم. یک متادون، دومی b۲، سومی سقوط آزاد، چهارمی DST، پنجم نالتروکسان و نالوکسان که نتایج بعدا به طور کامل توضیح داده می‌شود ولی این یعنی تحقیق و بررسی صحیح؛ نه اینکه چند پرسش‌نامه از چند معتاد به مواد مخدر پر کنیم و بگوییم تحقیقات صحیح است. کاری که کنگره ۶۰ انجام می‌دهد همیشه بر مبنای تحقیقات دقیق و صحیح می‌باشد. ما در تحقیقات به آسیب‌های سقوط آزاد رسیدیم که:
۱ _ برگردان سلولی آسیب می‌بیند
۲_ فاکتور رشد فعال می‌شود
۳_ رگ‌زایی یا متاستاز قوی می‌شود
این را ما طی تحقیقات کسب نمودیم، که این روش بیشتر در کمپ‌های ترک اعتیاد و اردوگاه‌ها اجرا می‌شود. پس وقتی دانایی به مرحله خوبی برسد پندارسالم، گفتار سالم و کردار سالم می‌شود و این باعث ایجاد محبت است، که آرامش درون در گرو این می‌باشد.

اگر آرامش درون نداریم مطمئن باشیم که گفتار یا پندار یا کردار ما سالم نیست و این سه جدا از هم نیستند بلکه باید هر سه با هم باشند. در مبحث عشق وادی ۱۴ گفتیم مثلث عشق شامل این سه ضلع حس، جاذبه و سایه‌ها است و وقتی از محبت به عشق می‌رسیم پس محبت هم شامل این سه می‌باشد. تفاوت در این است محبت این سه ضلع به صورت عام ولی عشق به شکل خاص است. ما به تنهایی و بدون انسان‌های دیگر نمی‌توانیم زندگی کنیم و حتما نیاز هست که انسان‌ها در کنار ما باشند تا به تکامل برسیم. عشقی که از محبت نباشد، یعنی دانایی نیست و این عشق وحشتناک و خطرناک است. پس هر چه دانایی ما بیشتر آگاهی ما بیشتر می‌شود و بهتر قدم برمی‌داریم. ما دائما با معلول می‌جنگیم در حالی که علت را باید جست وبرای یافتن علت دو نکته مهم است:
۱_ چگونگی و نحوه آن موضوع
۲_ هدف از آن
و در این مسیر مطمئن شویم که در انتها به صراط مستقیم منتهی می‌شود. در انتها به این نتیجه می‌رسیم که انسان‌هایی که محبت دارند خودشان آرامش بیشتری دارند و بیشتر لذت می‌برند .

 

منبع: سی‌دی معرفت
نویسنده: همسفر امینه رهجوی راهنما همسفر آرزو(لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





۰ دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .