دوازدهمین جلسه از دوره بیست و چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لوئی پاستور با استادی راهنما مسافر مهدی، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه «درختکاری» در روز دوشنبه سیزدهم بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
عرض ادب و احترام خدمت همه عزیزان. ممنونم از خداوند برای اجازه حضور در کنگره و خیلی خوشحالم که در خدمت شما هستم. خدا قوت عرض میکنم خدمت نگهبان محترم، دبیر گرامی و ایجنت محترم، آقا سعید. ماه مبارک رمضان را نیز در رأس به جناب آقای مهندس و همه عزیزان کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم. این ماه، ماهی خوشیمن و پربرکت است، ماه بندگی، و من باید در این ماه یاد بگیرم که در مقابل امر پروردگارم، ربم و مربیام سر تعظیم فرود بیاورم و تسلیم باشم.
کما اینکه فکر میکنم همه مشکلات از نافرمانی و نقض فرمان شروع شد و ماجرا از همانجا آغاز گردید که نقض فرمان انجام شد. یک سفر اولی هم در مقیاسی کوچکتر قرار دارد و باید تحت فرمان مربی خود باشد تا بتواند به نتیجه برسد. شکوه و عظمت کنگره همین اتفاقی است که چندی پیش افتاد و آن، چاپ مقاله مهار متاستاز جناب آقای مهندس دژاکام بود که واقعاً اتفاقی بسیار عظیم است. درمان بیماریها اتفاق کوچکی نیست.
منِ رهجو فکر میکنم اگر به عظمت و شکوه این موضوع پی ببرم، دیگر بیتفاوت روی این صندلی نمینشینم؛ صندلیای که در کنگره برای هر نفر در سال حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان هزینه دارد. وقتی که به این درک برسم، دیگر بیتفاوت نمینشینم و کمترین کاری که میکنم این است که به بهترین کیفیت درمان شوم. کسانی که پهلوان یا دنور میشوند و یا هر نوع خدمت مالی انجام میدهند، در واقع به این درک رسیدهاند و فهمیدهاند که درست است که کنگره رایگان است و از من طلبی ندارد، اما من بدهکار کنگره هستم. خودم را عرض میکنم، همه زندگی من بدهکار کنگره است. این شکوه و عظمت کنگره، نشانگر عظمت ماه مبارک رمضان است.
من نباید بیتفاوت از کنار این مسئله عبور کنم و یا آن را شوخی بگیرم. به خودم عرض میکنم که اگر میخواهم روزه بگیرم، نباید صرفاً به این چشم باشد که یک اتفاق میافتد، بدن ریکاوری میشود، اتوفاژی انجام میگیرد یا یک پاکسازی صورت میگیرد. صرفاً به خاطر اینها روزه نگیرم، چراکه فکر میکنم علت، چرایی و فلسفه روزه این مسائل نیست. اینها اتفاقاتی هستند که با روزه گرفتن ایجاد میشوند، اما چرایی و فلسفه روزه، مسئلهای درونی و مربوط به صور پنهان است که آقای مهندس هم همیشه درباره آن صحبت کردهاند. امیدوارم من هم بتوانم در این ماه، بندگی کردن را یاد بگیرم.
و اما در مورد دستور جلسه که موضوع درختکاری است، هفته درختکاری را نیز تبریک عرض میکنم. هر اتفاقی که در کنگره میافتد، اعم از درختکاری، آبیاری، نگهبانی نظم در پارک طالقانی، پارک لاله و...، همه اینها جزو پارامترهای درمان محسوب میشود. اینطور نیست که ما فقط در پارک حاضر شویم، صبحانهای بخوریم، شنا کنیم یا درختی بکاریم. همه اینها بخشی از درمان است و در صور پنهان تأثیرات عمیقی دارد.
جناب استاد امین روز چهارشنبه صحبتهایی فرمودند که برای من بسیار جالب بود. من همیشه فکر میکردم اگر جایی پوشش گیاهی باشد، باران میبارد. اما کاملاً برعکس است! اگر یک منطقه پوشش گیاهی داشته باشد، طبیعت نیز همکاری میکند و ابرها هنگام عبور، باران خود را همانجا تخلیه میکنند. این موضوع برای من خیلی جالب بود، چراکه ما هرچه داریم از کنگره داریم.

و اما در مورد دستور جلسه روز شنبه، دوستان صحبت کردند و خودم هم مشارکت کردم. دیروز هم در کلینیک سلامت رضوی، خدمت آقا حمید رضا بودیم، آنجا هم صحبت کردیم. احساس میکنم بهترین و بزرگترین درسی که میتوانم از درخت بگیرم، این است که حیات بیانتهاست. زندگی پایان ندارد، بلکه ادامهدار است. من بودم، هستم و خواهم بود و در مراحل بعدی و در ابعاد دیگر زندگی خواهم کرد.
خوش به حال کسی که بذر نیکی میکارد و خوش به حال کسی که خودش به یک بذر نیکو تبدیل میشود. خوش به حال کسی که مانند یک درخت، ثمره میدهد و دیگران از میوههای آن استفاده میکنند و شیرینی آن را احساس میکنند. خوش به حال کسی که کام دیگران را شیرین میکند.
و دقیقاً جناب آقای مهندس دژاکام مصداق این صحبت است. ایشان درختی هستند که ثمره دادهاند و ما از میوههای آن بهرهمند هستیم. ما دائماً شیرینی این میوه را در زندگی خود احساس میکنیم و کام ما از برکت وجود جناب مهندس دژاکام شیرین است. امیدوارم خداوند، سایه ایشان را بر سر ما مستدام بدارد.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، ممنونم.
تایپ: مسافراکبر (لژیون هفدهم)
عکس: مسافر علی(لژیون یازدهم)
ویرایش و بارگزاری: مسافر حسام (لژیون شانزدهم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
200