دهمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز به استادی مسافر بهمن، نگهبانی مسافر حجت و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه "درختکاری" یکشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که امروز هم به من اذن و اجازه داد تا به کنگره بیایم. از راهنمای خودم آقای احمد تشکر میکنم که به من اجازه دادند تا در این جایگاه بنشینم، خدمت کنم و از شما دوستان آموزش بگیرم.
«دستور جلسه این هفته درختکاری است»
فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را به همه شما دوستان تبریک میگویم، امیدوارم که طاعات و عبادات شما مورد قبول درگاه خداوند بزرگ قرار بگیرد.
خداوند وقتی خواست هستی را خلق کند و بسازد به یک نیروی عظیمی احتیاج بود که بتواند ذرات را در کنار یکدیگر جمع کند و آن نیروی عظیم چیزی جز عشق نبود، خداوند با گذاشتن عشق در دل ذرات توانست ذرات را کنار یکدیگر جمع کند و هستی را به وجود بیاورد، همینطور اگر روزی بخواهد که هستی از بین برود احتیاج به یک کار عجیب و غریب نیست فقط کافی است خداوند عشقش را از هستی پس بگیرد تمام هستی فرو میریزد و نابود میشود.
یک نیروی عظیم دیگری بر هستی حکومت میکند و آن نیرو، نیروی اضداد است، نیروی سیاهی و سپیدی، نیروی تخریب کننده و نیروی سازنده، نیروی تاریکی و نیروی روشنایی.
زندگی یک مسافر با ورود در کنگره به دو قسمت تقسیم میشود، یکی، زمانی که تخریب ایجاد میکرد و در دل تاریکیها بود و دوم، زمانی است که شروع به سفر میکند و قدم در راه روشناییها میگذارد.
زمانی که من درون تاریکیها بودم و به واسطه مصرف مواد مخدر برای انسانها، گیاهان و حیوانات تخریب ایجاد میکردم. مانند ریختن آشغال در طبیعت، من زمانی که میرفتم در طبیعت تفریح میکردم و از طبیعت استفاده میکردم. یک باره بسیار سنگینی را با خودم میبردم در دل طبیعت استفاده میکردم، وقتی میخواستم برگردم نمیتوانستم نیم کیلو یا یک کیلو زبالههای خودم را با خودم بیاورم و در سطل زباله بریزم و آنها در طبیعت و رودخانه رها میکردم.
یکی دیگر از تخریبهای ما شکار حیوانات بود حیوانات را برای تفریح و سرگرمی یا اسیر میکردیم و یا شکار میکردیم زیرا من سرباز تاریکیها بودم، در زمان مصرف مواد مخدر تخریبهای زیادی به انسانها، حیوانات، گیاهان، طبیعت و به هستی میزدم.
زمان مصرف، من فکر میکردم که انسان چون قدرت عقل و اختیار را دارد خداوند تمام هستی را برای این خلق کرده است که در خدمت انسان باشند، حیوانات را خلق کرده است که انسان آنها را شکار کنند و هر طور که دوست دارند از آنها استفاده کنند، طبیعت و درختان را خلق کرده است که انسان هرگونه دوست داشت از آنها استفاده کند، آنها را از بین ببرد، آتش بزند و تخریب ایجاد کند و آب را خلق کرده که انسان هر موقع و هر جور دوست دارد از آن استفاده کند.
با ورود به کنگره و شروع سفر و آموزش گرفتن دید من عوض شد و فهمیدم که انسان نه تنها این قدرت را خداوند به او داده است که تخریب ایجاد نکند، بلکه قدرت عقل و اختیار را به انسان داده است که انسان بتواند خدمتگزار طبیعت باشد، یعنی، من بتوانم با قدرت عقل و اختیاری که دارم به انسانهای دیگر، طبیعت، حیوانات و گیاهان خدمت کنم.
مثل یک پدری که در خانواده نسبت به افراد خانواده از قدرت بیشتری برخوردار است و قدرت اختیار بیشتری دارد، چون این قدرت و اختیار را دارد قرار نیست که به همسر و فرزندانش زور بگوید، خداوند این قدرت عقل و اختیار را در من پدر گذاشته است که بتوانم به فرزندانم خدمت کنم و راه درست زندگی کردن را به فرزندانم نشان بدهم و بتوانم مهر و محبت را به همسرم هدیه کنم.
وقتی من در دل طبیعت قدم میزنم گیاهان و حیوانات هیچ نیازی به من ندارند و من اگر به طبیعت نروم گیاهان کار خودشان را میکنند. همانگونه که هزاران سال و میلیونها سال بودند، همینطور حیوانات هم هیچ نیازی به من ندارند، من اگر هیچ کاری با حیوانات نداشته باشم و هیچ آزاری به آنها نرسانم حیوانات هیچ احتیاجی به من ندارند پس من هستم که به حیوانات احتیاج دارم از نظر تغذیه، خوراک و هرگونه که حساب کنی من به حیوانات و به گیاهان احتیاج دارم که در مصارف مختلف از آنها استفاده کنم.
پس من محتاج طبیعت هستم و طبیعت محتاج من نیست من نیاز دارم که طبیعت را سالم نگه دارم تا خودم بتوانم زندگی کنم. یکی از مؤلفههای قدردانی از طبیعت همین درختکاری است که آقای مهندس دژاکام به خوبی در دستور جلسات گنجاندند.
من با کاشت درخت میتوانم نشان بدهم که میخواهم تغییر کنم و این یک شروع است.
آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: مهمترین مسئله در درختکاری حفظ همان درخت است اینگونه نباشد که من یک درخت بکارم و آن را به امان خدا رها کنم تا سال دیگر یا تا هر موقعی که گذرم افتاد بروم نگاهش کنم من وقتی این درخت را کاشتم باید از آن محافظت کنم و حافظ طبیعت باشم. من در مقابل آن درخت مسئول هستم که آن را آبیاری کنم و از آن مواظبت کنم
ما در کنگره یاد گرفتیم که نتیجه تمام اعمالمان به خودمان برمیگردد اگر به طبیعت خسارت بزنیم، اگر حیوانی را از بین ببریم، اگر درختی را قطع کنیم، مسلماً ضرر این کار به خودمان برمیگردد و اگر کار خوبی در طبیعت انجام بدهیم، ثمره و نتیجهاش به خودمان برمیگردد، اگر دانهای را جایی بکاریم مطمئن باشیم با اولین باران آن دانه رویش میکند و نتیجه کار ما مشخص میشود.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر همت
ویرایش: مسافر حجت
عکس: مسافر مصطفی
تنظیم و ارائه: مسافر احمد
مسافران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
۱۳۷