English Version
This Site Is Available In English

وظیفه من نسبت به درختکاری

وظیفه من نسبت به درختکاری

اولین جلسه از دور سی و نهمین کارگاه ‌های آموزشی ویژه مسافران کنگره 60، نمایندگی ایمان با استادی راهنما مسافر مصطفی، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه " درختکاری " در روز شنبه 11 اسفند ماه 1403 ساعت  17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم توانستم یک بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم.
در رابطه با درختکاری من توجه کردم در این نمایندگی اطلاعات کافی نسبت به آن داده نشده، اما درختکاری از کارهای مهم و جزء وادی دوازدهم است. هر مسافری که به درمان می رسد باید هر سال تعدادی درخت بکارد. اگر در حوضه کنگره 60 نشد مهم نیست هر جایی که توانست باید این کار را انجام دهد.
برخی افراد می گویند من تخریبی نداشته ام که بخواهم جبران خسارت کنم، اما من اگر به اطراف خود نگاه کنم می بینم که حتما خسارت هایی داشته ام زیرا از زیر شاخه های آن استفاده می کنم. جدیدا تجربه نشان داده است که در هر جایی پوشش گیاهی وجود دارد ابرها بارشان را در آنجا تخلیه می کنند و علت این امر هم می تواند رطوبت موجود در آن مکان یا امواج  باشد. در کشور چندین سال است که خشکسالی وجود دارد و علت آن هم این است که درختان زیادی را از بین برده ایم.
من وظیفه خودم می دانم که درختکاری را انجام دهم و کنگره 60 شرایط آن را فراهم نموده است. من فکر می کنم که به سادگی است و من یک روز می روم و درختی می کارم و برمی گردم در صورتی که تفکر  زیادی پشت این قضیه است.
در این نمایندگی 3 نفر اردوبان داریم که متاسفانه زیاد اطلاع رسانی نشده است و هفته قبل درختکاری یکی از اردوبان ها اطلاعات روز درختکاری را به تمامی اعضاع می رساند، تا هر کس وظیفه خود را بداند تا همه در جریان کار قرار بگیرند. در روز درختکاری ایجنت نمایندگی به عنوان سرپرست و اردوبانان نیز به عنوان دستیاران ایشان هستند و مرزبانان در آنجا وظیفه ای جز کاشت درخت ندارند.

هر فردی که شرایطش را دارد در این روز حضور داشته باشد زیرا حس و حال زیبایی دارد و آن درختی را که می کارم در آینده حال و هوای خوش آن به من خواهد رسید.
من باید حرمت شالی را که دریافت کرده ام را داشته باشم و باید حواسم باشد که به کسی آسیب نرسانم. من باید این را در نظر داشته باشم که اگر قوانینی وجود دارد و می خواهم آن را گوش زد کنم، نمی توانم در کار همکارانم دخالت کنم. تمامی رهجویان در این جا راهنما دارند و من نمی توانم به رهجویان دیگر راهنمایان بگویم که کاری را انجام دهند یا ندهند چون به من مربوط نمی شود. من باید فقط 5 دقیقه ای که در اختیارم گذاشته شده است را صحبت کنم و در موقع مشارکت دیگران صحبت نکم و اجازه دهم دیگران نیز مشارکت کنند. هر کس که خدمتی را انجام می دهد باید حد و مرز جایگاه خود را نگه دارد و اگر عملی انجام می دهد بر پایه محبت باشد  تا بتواند در خدمتی که به او محول شده موفق باشد. اگر اشتباهی از فرد سر بزند ممکن است جبران ناپذیر باشد.
وقتی شالی به گردن دارم باید برخی چیز ها را نادیده گرفت و همچنین برخی صحبت ها را نشنیده گرفت. این طور نیست که بخواهم در باره هر چیزی اظهار نظر کنم. من قبل از این به خاطر مصرف مواد درگوشه خانه افتاده بودم و هم اکنون به لطف گنکره و حمایت شما عزیزان به این جایگاه رسیده ام و اگر این مجموعه حمایت خود را از من بردارد، به عمق تاریکی ها خواهم رفت پس باید حواسم باشد تا خطایی از من سر نزندکه موجب اشکال در سیستم شود. این فرستی است که توسط این مجموعه به من داده شده است و اگر قدر آن را ندانم گرفته خواهد شد.
در پایان امیدوارم بتوانیم به یکدیگر کمک کنیم تا سفر خوبی داشته باشیم.

 

گرد آوری، تنظیم و ارسال : مسافر ابولفضل 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .