با عرض سلام و خسته نباشید ؛ لطفا خود را به رسم کنگره معرفی نمایید.
سلام مجید هستم یک مسافر. خداراشکر میکنم که وارد کنگره شدم.آخرین آنتی ایکس مصرفی:شیره تریاک ؛ روش درمان : DST ؛ داروی درمان:شربت اوتی ؛ به مدت ۱۰ ماه و ۳ روز با راهنمای بسیار خوبم آقای بهزاد بابایی سفر کردم ؛ ورزش در کنگره: شنا و بدمینتون و هماینک ۵ سال و ۵ ماه است که آزاد و رها هستم.
چند سال است که در کنگره حضور دارید و چه جایگاههایی را خدمت کردهاید؟
من از سال ۹۷ به کنگره وارد شدم و خدمت کردن را از جمعآوری سیگارها شروع کردم. در ابتدا، راهنمایم به من گفت که اگر میخواهی حال خوب پیدا کنی، خدمت کن و منتظر نباش که کسی به تو بگوید چه کاری انجام بده. به من گفت: حتی اگر یک سیگار دیدی، بردار و اینگونه است که روز به روز حس و حال بهتری خواهی داشت. همین خدمت کردن بود که کمک کرد تا در کنگره بمانم و مسیر درمان را ادامه دهم.
چه تجربهای از جایگاه مرزبانی دارید؟
من دوره مرزبان پارک چمران را گذراندم و این تجربه برای من بسیار آموزنده بود. آقای مهندس همیشه میفرمایند که خدمت در جایگاه مرزبانی مثل یک گردباد است؛ اگر درست خدمت کنید، بالا میروید و اگر غفلت کنید، از مسیر خارج خواهید شد. مرزبانها نقش مهمی در اجرای قوانین دارند و دوره مرزبانی برای من آموزشهای زیادی به همراه داشت که در زندگی شخصی و خدمت به دیگران مفید واقع شد.
بهترین جایگاه خدمتی که تجربه کردهاید چیست؟
به نظر من، بهترین جایگاه، جایگاه راهنمایی است. این جایگاه حس و حال خاصی دارد. زمانی که رهجوهایی که هیچ امیدی به درمان ندارند، به کنگره میآیند، ما میتوانیم دستشان را بگیریم و آنها را به مسیر نجات هدایت کنیم. این کار نه تنها به حال رهجو کمک میکند، بلکه باعث رشد و تعالی خودمان نیز میشود. برای همین به همه کسانی که در کنگره هستند توصیه میکنم که با آموزش و تلاش، این جایگاه را به دست بیاورند.
چگونه توانستهاید تعادل بین زندگی شخصی و کنگره را برقرار کنید؟
نیروی اصلی که به من کمک میکند، عشق است. عشق به مسیر و به خدمت به دیگران. وقتی در مسیر ارزشها حرکت میکنیم و عمل سالم داریم، هیچ وقت با مشکل در تعادل مواجه نمیشویم. مسیر تزکیه و پالایش آنقدر ارزشمند است که من هیچ مشکلی از نظر زمان در زندگی شخصی و کنگره ندارم.
چه زمانی شال راهنمایی دریافت کردید و چند سال است که لژیون دارید؟
شال راهنمایی را در سال ۱۴۰۰ دریافت کردم و از آن زمان، سه سال میگذرد. همچنین، مدت یک سال است که در جایگاه ایجنتی خدمت میکنم و حدود ۷ ماه به پایان دورهام مانده است.
حس و حال شما از خدمت در این جایگاهها چیست؟
آقای مهندس میفرمایند که زمانی که یک نفر را از تاریکی به روشنایی هدایت میکنید، جان او را نجات دادهاید. برای من، رهایی رهجوها، خود رهایی است. من هر روز رهاییهای رهجوهایم را به یاد دارم و از آن لذت میبرم. این همان عشق است که در خدمت به دیگران احساس میشود.
وظیفه رهجو در مقابل این همه عشق چیست؟
مهمترین وظیفه رهجو این است که درست سفر کند و قوانین کنگره را رعایت کند. نوشتن سیدی، حضور در جلسات، نظم در مصرف دارو و دیگر اصول، همگی برای موفقیت در درمان ضروری هستند. رعایت این مسائل کمک میکند که رهجو به رهایی با کیفیت برسد.
چگونه یک مرزبان میتواند مسئولیت خود را به خوبی انجام دهد؟
مرزبانها باید قوانین را به درستی اجرا کنند. وقتی قوانین به درستی انجام شود، همه چیز به خوبی پیش میرود و هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد.
عشق در پرورش رهجو چه نقشی دارد؟
عشق و محبت برای یک راهنما بسیار مهم است. اگر یک راهنما نسبت به رهجوی خود عشق نداشته باشد، نمیتواند به او کمک کند یا آموزش بدهد. عشق به رهجو، او را به درمان میرساند.
آیا فکر میکنید اگر وقت و انرژی که در کنگره صرف میکنید را در کسبوکار خود خرج میکردید، درآمد بیشتری داشتید؟
با کمال احترام باید بگویم که تمام انرژی و وقتی که در کنگره صرف میکنم، بسیار بیشتر از هرگونه درآمد مالی به زندگیام برکت داده است. باور دارم که اگر کنگره نباشد، هیچیک از این اتفاقات خوب در زندگیام نمیافتد.
در نهایت، از شما تشکر میکنم که فرصتی به من دادید تا تجربیات خود را به اشتراک بگذارم.
مصاحبه کننده:مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
176