عشق و محبت برای رسیدن به ارامش است

این سی دی حدود سی ویک سال پیش و صحبتی است بین اقای مهندس واستادشان. که در ادامه سی دی مسیر می‌باشد. انسان همه تلاش اش را می‌کند تا بتواند مسیر تکاملی را طی کند. وبرای رسیدن به تکامل باید مراحل تغییر و تبدیل و ترخیص را پشت سر بگذاریم، هیچ تبدیلی صورت نمی‌گیرد؛ مگر انکه تغییرات را در خودمان به وجود بیاوریم وتغییر کردن بسیار سخت است. پایه هر تبدیلی محبت است، شخصی که محبت در وجودش باشد، در رفتار وکردار وگفتار شخص می‌توانیم ببینیم انسانی که محبت در وجودش نباشد به سمت منفی پیش می‌رود و از مسیر تکاملی خود دور می‌شود.
محبت به لمس وسخن نیست، محبت درسی است که انتها واغاز مشخص و پایانی ندارد. ما از روز ازل بودیم و هستیم وخواهیم بود وانسان هیچ وقت از بین نمی‌رود. محبت درسی است که تا انسان فرا نگیرد به ارامش وتکامل نمی رسد. افکار واندیشه ما بسیار تعیین کننده است که ما در ارامش وخوشبختی باشیم و یا در بدبختی وسختی و عذاب.
اول از همه باید بدانیم که محبت چه هست؟ بر چه پایه‌ای استوار است؟ که امروز بسیار این رواج پیدا کرده‌است. که فرد تصمیم می‌گیرد مثلا از فردا با همه با محبت رفتار خواهم کرد. به همه چیز از فردا لبخند بزنم وغیره. . . که به این صورت نمی‌شود. اقای مهندس فرمودند: وقتی که محبت می‌کنی حتما باید دلیل اش را بدانی. باید دوست داشته‌باشی که بتوانی محبت کنی، به زور نباید باشد، نباید محبت کردن فقط جنبه احترام داشته‌باشد. یا محبت کردن جنبه خدمت داشته‌باشد. که این نمی‌شود وکار خراب می‌شود. پایه محبت معرفت ودانایی است.
اگر دانایی انسان در جهت خیر باشد معرفتی که کسب می‌کنیم در جهت خیر ومحبت است واگر دانایی واگاهی انسان در جهت شر باشد معرفتی هم که فرد کسب می‌کند در جهت شر می‌باشد. همه چیز در هستی بر مبنای سه قسم است؛ مثلا طول وعرض وارتفاع یا جسم وروان وجهان بینی ویا تفکر وتجربه واموزش. . . اموزش هم بر سه قسم است؛ اموزش صحیح، اموزش غلط و اموزش خنثی. اموزش غلط یعنی یک سری اطلاعات و اگاهی را به دیگران منتقل می‌کنیم که از پایه غلط است. مانند اعتیاد که همه ان را به عنوان یک بیماری پیش رونده ومرموز ولا علاج می‌شناختیم. که امروز ما در کنگره متوجه شدیم که چنین چیزی نیست واطلاعات غلطی می‌باشد. اموزش خنثی هم که هیچ اثری ندارد واموزش صحیح هم باعث بالا رفتن دانایی واگاهی در فرد می‌شود. تفکر هم بر سه قسم می‌باشد، تفکر می‌تواند در جهت صحیح و غلط وخنثی باشد. تجربه هم به همین صورت در سه قسمت صحیح وغلط خنثی باشد. گاهی مواقع انسان با تفکر غلط واموزش‌های غلطی که دیده‌است تجربه‌های بدی را کسب می‌کند که منجرب به شکست می‌شود. بعضی افراد از شکست‌ها درس می‌گیرند وان‌ها را تبدیل به اتفاق خوب می‌کنند، گاهی اقات هم بعضی از تجربه‌ها باعث اسیب و تخریب به فرد می‌شود.
وقتی دانایی به مرحله خوبی رسید، پندار وگفتار وکردار درست و سالم وصحیح می‌شود. ان چه در افکار واندیشه و پندار ما است به روی زبان مان می اید وبعد در عمل خود را نشان می‌دهد، انسانی که پندار سالمی‌داشته‌باشد در تفکرات خود برای دیگران نقشه نمی ریزد و با زبان خود باعث ناراحتی وحال خرابی کسی نمی‌شود وبه اصطلاح زخم زبان نمی‌زند. و در عمل وکردار او ارامش را می‌بینیم وبه مرحله‌ای رسیده‌است که تشخیص می‌دهد که عمل سالم انجام دهد. در واقع این شخص به ارامش واسایش درون رسیده‌است.
پایه محبت وعشق دانایی است. محبت عام وعشق خاص است. مثلث عشق از سه ضلع سایه و جاذبه وحس تشکیل شده‌است. مثلت محبت هم از سه ضلع سایه ها، جاذبه‌ها وحس تشکیل شده‌است. از اوج محبت عشق زایئده می‌شود. اگر شما در درون محبت داشته‌باشید همه سایه‌ها را دوست دارید، همه ادم ها، درخت ها، گل ها، کوه ها، صحرا‌ها همه را دوست دارید و همه برای شما جاذبه دارند. اگر از محبت عشق، ساطع بشود بسیار خوب وعالی است ولی اگر عشقی از محبت ودانایی نباشد ان موقع توهم است.
در پایان سی دی اقای مهندس اشاره به این موضوع می‌کنند که همان طوری که به روح مان اهمیت می‌دهیم باید به جسم مان هم توجه کنیم.

نویسنده: راهنما همسفر ساناز، لژیون اول
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر ساناز، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کیش