English Version
This Site Is Available In English

پایه محبت معرفت است

پایه محبت معرفت است

تکامل چگونه اتفاق می‌افتد؟ چه هنگام رفتارها، کردارها و نگاه‌ها تغییر می‌کند و بسیاری از موارد عوض می‌شوند تنفرها و حسادت‌ها از بین می‌رود؟ در این سی‌دی آقای مهندس می‌فرماید: تکامل بر پایه محبت است و هیچ تکاملی بدون معرفت امکان ندارد انسان در مشکلات است و احساس دلتنگی می‌کند تلاش می‌کند و می‌خواهد مسائلش حل شود باید این را بداند که محبت بسیار مهم است.

هیچ پایانی برای محبت نیست و این مفهوم را بدانیم که ما بوده، هستیم و خواهیم بود و محبت هم تا همیشه وجود داشته، دارد و خواهد داشت و خلقت همه نیروهایش را لازم دارد پس محبت نه آغازی مشخص دارد نه پایان می‌پذیرد و حال که می‌دانیم همیشه هستیم آیا محبت و آرامش را انتخاب می‌کنیم یا تنفر، اضطراب، افکار بیهوده و منفی را؟ چرا انسان‌هایی با محدودیت‌ها و مشکلات و مسائل از تمام لحظات زندگی لذت می‌برند؛ اما افرادی که همه چیز دارند و حال خوبی ندارند این تفکر است که تعیین کننده است، عمق محبت اینگونه نیست که امروز تصمیم بگیریم و فردا محبت به واقع درون ما باشد محبت به لمس نیست در واقع اگر تکامل پایه‌اش محبت است محبت هم پایه‌اش معرفت است و معرفت همان دانایی است و دانایی آموزش، تفکر و تجربه را می‌طلبد.

این سوال پیش می‌آید چه نوع آموزشی، چه نوع تفکری و چه نوع تجربه‌ای؟ در هر سه این موارد  آموزش تفکر و تجربه صحیح غلط و خنثی موجود است و باید بدانیم اگر امروز غلط را از صحیح می‌آموزیم دیگر غلط‌ها تکرار نشود وقتی دانایی به مرحله خوبی برسد پندار صحیح می‌شود گفتار و کردار هم در پی آن صحیح می‌شود دیگر با افکارمان به خودمان لطمه نمی‌زنیم و افکار مثبت می‌شوند هیچکس را نادان نمی‌دانیم و سپس گفتار نیز درست می‌شو زبان‌مان نیش ندارد و کسی را اذیت نمی‌کنیم و دیگران را خورد نمی‌کنیم و در نهایت کردارمان نیز صحیح می‌شود و پایبندیم به پیمان‌ها و تعهداتمان و وقتی پندار، گفتار و کردار سالم شود آرامش و شادی درونی حاصل می‌شود، در واقع همان بهشت و مکانی که همه به دنبال آن هستیم این پله‌ها هستند که ما را به تکامل سوق می‌دهد.

نکته دیگر تفاوتی که در عشق و محبت نهفته است در عام و خاص بودن آن‌ها است محبت عام است شامل: سایه‌ها، جاذبه‌ها و حس‌ها، یعنی ما همه انسان‌ها را دوست داریم همه زمین، درخت، کوه و آسمان را که با آن‌ها زندگی می‌کنیم و آن‌ها را می‌فهمیم و هر لحظه برایشان شکر می‌کنیم و همه چیز برایمان جاذبه دارد و اینگونه نیست که از کنارشان بگذریم و حتی آن‌ها را نبینیم و به واقع همه هستی را حس می‌کنیم و می‌بینیم و عشق در معنای خاص آمده یعنی سایه جاذبه و حس نه در جمع‌ بودن‌شان اینگونه عشق و محبت زاییده همدیگرند و آن عشقی ارزشمند است که از محبت زاییده می‌شود که پایه‌اش دانایی است و اگر غیر این باشد توهم عشق است پس باید محبت واقعی باشد نه به سخن و پای آن ایستاد تا بتوان در پس تمام مشکلات روزنه‌های نور را یافت و راهمان با صراط‌مستقیم همسو شود تا هدف خیر در پس آن باشد که اگر غیر این باشد هدف شر می‌شود و باید با تلاش و حرکت با آگاهی بهتر و بیشتر در آینده به هدف‌های نیکو ختم شود.

نکته دیگر این‌که مراقبت از روح و روان در کنار مراقبت از جسم ارزشمند است چرا که جسم ماشین ماست و ما در کنگره یاد گرفته‌ایم که مرحله به مرحله جسم را بازسازی کنیم. در پایان برای باورها ارزشی نیست تمام این درس‌ها تنها کافی نیست باورها باید به عمل انجامد.

رابط خبری: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .