سلام دوستان لیلا هستم همسفر علیاکبر
جناب مهندس درسی دی معرفت اینگونه گفتند تکامل در جهت مثبت موقعی انجام میشود که قاعدهاش حتماً محبت باشد. امکان ندارد کسی در مرحله انسانی به آن تکامل بالا برسد و فاقد محبت باشد.
محبت به لمس و سخن نيست، درسی است که حتی انتها و آغاز مشخصی ندارد و برای ما رویین بوده و هست که محبت علاقه انسانها به یکدیگر است. همچنين فرمودند در مثلث عشق و محبت پایه و شالوده حس را دانایی به وجود میآورد و پایه محبت برمبنای معرفت و دانایی است
وقتی میخواهید محبت کنید باید علتش را بدانید و واقعاً دوست داشته باشید که محبت کنید.این کار بازور اجبار انجام نمیگیرد.
حال سؤال پیش میآید که چرا انسان باید تکامل پیدا کند ؟برای اینکه به آرامش درون و آسایش برسد، اگر کسی اطلاعات و آگاهی داشته باشد اگر در جهت شر باشد معرفت در جهت شر میشود و اگر در جهت خیر باشد معرفت در جهت خیرمی شود که همان دانایی است
در ادامه فرمودند: پایه محبت همان آموزش، تفکر و تجربه هست یا همان دانایی. وقتی دانایی به مرحله خوبی رسید، چه اتفاقی میافتد؟ پندار صحیح میشود، گفتار صحیح میشود و کردار هم صحیح میشود و افکار مثبت شکل میگیرد.
وقتی پندار صحیح شد، دیگر به کسی لطمه و صدمه نمیزنیم و این خودش ایجاد محبت میکند. اگر گفتار صحیح شد، دیگرکسی را با زبان آزار نمیدهیم و اگر کردارها صحیح و اصلاح شد، مثلاً اگر شخصی چیزی را به ما به امانت سپرد، خیانتدرامانت نمیکنیم و به او برمیگردانیم.
پس وقتی معرفت و دانایی باشد، گفتار و رفتار و کردارها اصلاح میشوند و وقتی تصحیح شدند، شما به آرامش شادی درون میرسید.
نکته مهم اینجاست که اگر کسی آرامش و شادی درونی ندارد، یقین بداند که پندارها و گفتارها و کردارهایش صحیح نبوده و دلیل مهمتر آنکه داناییاش صحیح و کامل نیست. در هستی همه به دنبال آرامش هستند، چه انسانها و چه حیوانات و حتی گیاهان.
حتی خداوند برای کسب آرامش و شادی درون، مکانی همچون بهشت برین را وعده میدهد و این نکته بسیار ارزشمند و قابلتأمل هست.
زرتشت میگوید: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک. یعنی اگر پندار نیک باشد، گفتار هم متقابلاً نیک خواهد شد. همهچیز از ذهن و افکار ما شروع میشود و آنچه در افکار و اندیشه انسان هست، به گفتار و کردارش انتقال مییابد.
همچنین فرمودند: عشق خاص هست که شامل، جاذبه و سایهها و حس هست و از اوج محبت زاییده میشود.
وقتی شما محبت دارید؛ یعنی همه انسانها و هر چیزی را دوست دارید. مثل کوهها و درختان و گلها و...
حال سؤال اینجاست که دلیل دوست داشتن چیست؟ برای اینکه بدون آنها نمیتوانید زندگی کنید و ادامه حیات دهید.
برای ما روشن بوده و هست که محبت و علاقه انسانها به یکدیگر، به بیان نیست؛ بلکه بیشتر به انجام آن عمل است و باید در رفتارها و کردارها مشخص و پدیدار شود.
راه مستقیم انسان را به هدف میرساند. در هر مسیری که حرکت میکنیم، اگر با قوانین و در جهت صراط مستقیم باشد؛ مانند راهی که خداوند مشخص کرده، به نتیجه قطعی خواهیم رسید. اما اگر خلاف این باشد، به راه و مسیر اشتباه خواهیم رفت. هرچه آگاهی بیشتر باشد، بهتر حرکت خواهیم کرد و به هدفهای نیکوخواهیم رسید.
در پایان فرمودند که مراقبت از روح و روان خوب و پسندیده است؛ ولی جسم هم نیاز به مراقبت بیشتر دارد و اینیکی از ارکان کنگره ۶۰ هست.
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی لژیون یکم راهنما همسفر نیره
ارسال مطالب همسفر ساناز
همسفران نمایندگی معدن فیروزه نیشابور
- تعداد بازدید از این مطلب :
78