English Version
This Site Is Available In English

کتاب 60 درجه زیر صفر شروعش از ماه مبارک رمضان است

کتاب 60 درجه زیر صفر شروعش از ماه مبارک رمضان است

سیزدهمین جلسه  از دوره شصت و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی، خصوصی کنگره۶۰، به نمایندگی ابن‌سینا به استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه (الهام از رمضان) در روز دوشنبه 6 اسفند 1403 ساعت 17 آغاز بکار نمود.


سخنان استاد: سلام دوستان مجتبی هستم مسافر
ابتدا خدای خودم را شکر می کنم بابت حضورم در کنگره 60 و بابت همه ی اتفاقاتی که در مسیر زندگی من افتاد، در تاریکی و به اعتیاد دچار شدم؛ در نهایت با کنگره 60 آشنا شدم، امیدوارم آموزش ها ادامه دار باشد و از پیشکسوت ها و همه اشخاص که در کنگره 60 هستند آموزش بگیرم.
از نگهبان جلسه، ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر می کنم که اجازه دادند این جشن برگزار شود و بنده در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم.
در رابطه با دستور جلسه (الهام از رمضان)،  همانطور که در کتاب 60 درجه زیر صفر جناب آقای مهندس می گویند که این جرقه درمان اعتیاد در ماه رمضان خورد، و این منظم کردن مصرف و کم کردن مواد القا بود که به ایشان شد که در نهایت به جایی ختم می شود که آقای مهندس به خانم آنی می گویند: مواد مصرف نکرده ام و حالم هم خوب است؛ در ادامه در کتاب 60 درجه جناب آقای مهندس می گویند که تا روزی که زنده هستم در خدمت همه شما هستم، از آن روز تا به امروز جناب آقای مهندس هر روز به فکر کنگره 60 و همه ما بوده و زحمت زیادی کشیده تا کنگره 60  به نقطه امروز رسیده است.
به دلیل اینکه در ماه رمضان این اتفاق افتاده ماه رمضان را  در کنگره 60 مبارک می دانند و اصلی ترین جشن در کنگره 60 همین جشن ماه رمضان است که مراسم افطاری برگزار می شود که همه ما باید آن را حمایت کنیم.
من مثالی را همیشه در لژیون خودم می زنم که اگر در مراسم عروسی ها دقت بکنید می بینید که هرکس کاری را انجام می دهد شخصی فیلم می گیرد، شخصی آواز می خواند، دیگری میرقصد و شادی می کند ولی اشخاصی هستند که فقط می نشینند و کاری نمی کنند و در نهایت از مراسم عروسی هم لذت نمی برند، به دلیل اینکه کاری انجام نمی دهند انرژی لازم را دریافت نمی کنند و فقط منتظر تمام شدن و رفتن از مراسم هستند، اما افراد دیگر به دلیل اینکه کاری انجام میدهند انرژی لازم را از آن مراسم و جشن می گیرند؛ البته مراسم عروسی را نمی شود با کنگره 60 مقایسه کرد اتفاقی که در کنگره 60 میافتد قابل مقایسه با چیز دیگری نیست اما مثالی است که زده می شود برای بهتر متوجه شدن موضوع که آقای مهندس هم مثال های زیادی را به کار می برد.
کنگره 60 هم همینطور است اشخاصی هستند که فقط می نشینند و بازیگر نیستند و فقط تماشاچی هستند، خود من ازاین موضوع ضربه خوردم و بازیگر نبودم و فقط تماشاچی بودم وانرژی نمی گرفتم، وقتی انرژی لازم را نمی گرفتم بیرون از کنگره 60 نمی توانستم تغییر کنم، جناب آقای مهندس در سی دی ها می فرمایند که برای تغییر کردن باید تغییری صورت بگیرد و بعد تبدیل بشود و در نهایت ترخیص اتفاق بیافتد؛ برای تغییر باید بذری باشد که تغییر بکند، من مجتبی مصرف کننده، خواسته درمان اعتیاد را دارم اما کود و آب لازم به من نمی رسد و انرژی لازم را نمی گیرم چگونه باید تغییر کنم؟
شخصی که  می آید کنگره و صندلی نمیچیند، زمانی می آید و یک زمانی نمی آید، مانند این است که به بذر یک زمانی آب می دهیم و زمان دیگری آب نمی دهیم، بذر و خواسته از بین می رود.
من آن زمان متوجه شدم که کنگره 60 نمی تواند حال من را خوب کند این موضوع به دلیل نوع نگاه من بود که نمی توانستم انرژی بگیرم و همیشه بقیه را مقصر میدانستم به غیر از خودم، با خودم فکر میکردم که اینجا ام جواب نمیدهد، زمانی که با خودم تفکر کردم متوجه شدم که فرمانبرداری کردن ازراهنما می تواند به من کمک بکند.
این ماه هم یک بستر مناسب است، جایگاه های متفاوتی هست برای بازی کردن و کار انجام دادن، امیدوارم همه ما از این ماه استفاده بکینم، استفاده کردن هم با کار انجام دادن، کار انجام دادن به صورت مالی هرکس به اندازه توانش، جشنی هست برای خودمان و البته اگر تازه واردی وارد کنگره60 شد بتواند استفاده کند، خود من در ماه مبارک رمضان وارد کنگره 60 شدم؛ شخصی کمک مالی می کند و دیگری در پخت و پز کمک می کند و فردی هم از خوردن افطاری لذت میبرد.
دررابطه با بخش دوم دستور جلسه تولد علی حسین و احمد، تبریک میگویم به علی حسین در اوایل سفر در لژیون آقا مجید بودند آقا مجید باعث شدند که علی حسین جذب کنگره 60  بشود و ماندگار شود در ادامه سفر سیگار خودش را شروع کرد و رها شد؛ خدمتگزار شدند در کلینیک مبصر بودند الان هم انباردار پارک عطر یاس هستند؛ احمد هم خدمت میکند و در لژیون حضور داشت والگو بود برای سفر اولی هایی که منظم نبودند، تغییراتی که در روند حالش بود باعث شد که رهجو های دیگر انرژی بگیرند، سفر سیگارش را هم احمد شروع کرد و رها شد امیدوارم این تغییرات باعث بشود که به دیگران هم سرایت بکند زمانی بدبخت ترین آدم ها نسبت به ما خانواده های ما بوده اند به دلیل اینکه بیشترین ضربه را در اعتیاد خانواده می بیند، در اعتیاد اینگونه بود زمانی که از اعتیاد بیرون آمدم همیشه تا جایی که در توانم بوده سعی کردم آسیبی به خانواده نرسد و سعی کردم هر کاری که از دستم بر می آید برای خانواده انجام دهم و سعی می کنم تخریب های گذشته را جبران بکنم.
کاملا درسته که در کنگره 60 خدمت می کنیم اما به نظر من اگر این خدمات در خانه وخانواده جاری نباشد مسیر را اشتباه رفتیم، امیدوارم همه ما به جایگاهی که باید برسیم برسیم.
از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما متشکرم.


سخنان مسافر احمد: سلام دوستان احمد هستم مسافر
ابتدا خدای خودم را شکر میکنم.
از ایجنت و مرزبان ها محترم سپاسگزارم که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم، زمانی که من وارد کنگره 60 شدم دوستی داشتم که باهم مصرف می کردیم ایشان ده ماه سفر کردند زمانی که به سه دهم رسیدند از کنگره 60 رفتند، یادم می آید زمانی که استاد جلسه بودم دعا کردم برگردد خیلی ایشان را دوست داشتم ایشان  من را به کنگره 60 دعوت کردند؛ مجددا آمدند و برگشت خوردند امیدوارم بیاید  و به درمان و آرامش برسد.
از آقا مجتبی عزیز تشکر می کنم که با آن حس و حال خوبش من را به درمان رساند، از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می کنم.
انسان ها در مسیر زندگی یا در مقابل انسان های بد قرار می گیرند یا انسان های خوب، امیدوارم در مسیر زندگیتان  انسان های خوب قرار بگیرد، در مسیر من هم لژیون های خوبی قرار گرفت که کمکم کردند؛ در سفر دوم خدمتگزار شدم در قسمت حضور و غیاب و اوتی خدمت کردم، از دوستان عزیزم در قسمت اوتی تشکر می کنم.
از اینکه به صحبت های من گوش کردید ممنونم.

 


سخنان مسافرعلی حسین: سلام دوستان علی حسین هستم یک مسافر
ابتدا خدا را شکر می کنم که به این جایگاه رسیدم، از ایجنت محترم و مرزبان ها تشکر می کنم و از مرزبان ها و خدمتگزاران گذشته تشکر می کنم که برای حال خوب ما زحمت کشیدند که ما به سفرمان ادامه بدهیم.
از آقا مجید تشکر می کنم، از آقا مهدی تشکر میکنم و از آقا مجتبی عزیز تشکر می کنم خدارا شکر مکنم که اینگونه انسانهایی را در مسیر راه من قرار داد.
با حرکت راه نمایان می شود
زمانی پله های آکادمی را بالا می رفتم و امروز تولدم را جشن می گیرم خدارا شکر می کنم.
زمانی که با آگاهی و دانایی حرکت بکنیم نیرو ها به کمک ما می آیند و به ما کمک می کنند، من هر آنچه که از دست دادم در کنگره 60  به دست آوردم، به درستی به دست آوردم.
از همه شما سپاسگزارم که به صحبت های من گوش کردید

 


نگارنده: مسافر یوسف لزیون هشتم
تنظیم و ارسال: مسافر محمد لژیون بیست یکم (نگهبان سایت)
تایپ و عکس: همسفر سجاد لژیون نهم (دبیر سایت)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .