معجزه‌ای که در زندگی من رخ داد، حضورم در کنگره۶۰ بود

سلام دوستان جواد هستم یک مسافر.
به نام خداوندی که نورِ زمین و آسمان‌ است و با سپاس از راهنمای گرامی‌ام که پرتوی از آن نور (علم و آگاهی‌) را به ما تاباند.
قبل از ورود به کنگره۶۰، چندین بار تصمیم به ترک مواد مخدر گرفتم، اما موفق نشدم.
حتی یک‌بار به بیمارستان مراجعه کردم جهت روش شوک درمانی. در این روش با دادن شوک به مغز، حافظه کوتاه مدت شما را پاک می‌کنند و سپس با دادن دارو ریکاوری می‌شوی و در ادامه با قرص‌های آرام‌بخش فقط علائم را سرکوب می‌کنند.
پس از گذشت مدتی از این‌کار، علائم به اصطلاح سرکوب شده، سر باز می‌کنند و دوباره روز از نو روزی از نو.
همیشه از خداوند می‌خواستم راهی به من نشان دهد که یک‌روز صبح از خواب بیدار شوم و دیگر خمار نباشم، ولی همیشه می‌دانستم، راهی نیست که یک شبه اعتیاد درمان شود.
همه انسان‌ها فرصت‌هایی در زندگی برای‌شان به وجود می‌آید که شاید بعضی از آن‌ها مثل معجزه است، معجزه اعداد حیات.
معجزه‌ای که در زندگی من رخ داد، حضورم در کنگره۶۰ بود.
با ناامیدی وارد کنگره شدم، صحبت‌های استاد جلسه عمومی که برگرفته از کلام حق بود به دل من نشست و متوجه شدم، این‌جا مکانی است که می‌توانم درمان شوم و گم کرده‌ام که همان سلامتی‌ام بود را به‌دست آورم. لژیون‌ها به‌خاطر شلوغ بودن و حجم تازه‌واردین به نمایندگی، بسته بود، اما صبر کردم.
پس از مدتی لژیون انتخاب کرده و سفر خود را آغاز نمودم. با تلاش و کوشش و فرمانبرداری پس از ۱۲ ماه به رهایی رسیدم.
حضرت مولانا می‌گوید:
کین طلب در تو گروگان خداست
زانکِ هر طالب به مطلوبی سزاست
یعنی همه ما که به کنگره آمده‌ایم و رها شده‌ایم، یک‌روزی در جایی یک‌کار خوب انجام داده‌ایم و این پاداش همان کار خوب است.
در ادامه باید با خدمت‌کردن در کنگره برای به آرامش رسیدن خود و دیگران تلاش کنیم.
از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم‌شان به خاطر فراهم نمودن چنین بستری سپاسگزارم، همچنین از راهنمایان گرانقدرم به خاطر زحماتی که برای من کشیدند، کمال تشکر و قدردانی را دارم.

تایپ: مسافر جهانشاه لژیون هفدهم
تنظیم و ارسال: مسافر نوید لژیون بیست و یکم

نمایندگی خواجو