در سیدی عقل و ایمان نکات بسیار مهمی را آقای مهندس دژاکام بیان میکنند که من تاکنون نشنیده بودم. یکی از نکاتی که مرا از تاریکیها نجات داد این بود که درون اطرافیانم فقط نقاط منفی میدیدم و هزاران بار تکرار میکردم و با انجام این عمل نه تنها بهتر نمیشدم؛ بلکه حالم روز به روز بدتر میشد به طوری که این رفتار من باعث شده بود که عزیزانم از من فراری باشند.
من مرتب با خودم تکرار میکردم که با این همه گذشت و مهربانی من، چقدر انسانها ناسپاس هستند؛ زیرا که خودم را در آیینه حقیقت نگاه نکرده بودم. فکر میکردم من یک قربانی بیشتر نیستم و اصلا گره ضدارزشی در وجودم ندارم در صورتی که من هم سیستم ایکس خراب و ناقصی داشتم.
خودم الگویی پر از نقص بودم که برای آرامشدن و حال خوب بهانههای مختلفی میآوردم. همه جا مرتب بساط قلیان بود و من مصرف میکردم و نمیدانستم که خودم در قعر چاه و در تاریکیها هستم تا اینکه وارد کنگره۶۰ شدم و دیدم راهنماها مانند فرشتههایی زیبا با لبهایی متبسم و در کمال آرامش آموزش میدهند. همانجا بود که کولهبار سنگینی را روی زمین گذاشتم و مشتاقانه دنبال این بودم که من هم مانند آن فرشتهها بشوم.
وقتی کتاب عبور از منطقه۶۰درجه زیر صفر را مطالعه کردم و سیدی عقل وایمان را گوش کردم، متوجه این موضوع شدم که چقدر رفتارهایم نازیبا بوده و به همین دلیل، اطرافیانم حضورشان را ازمن مخفی میکردند، اینجا بود که در سفر اولم فرمانبرداری کردم و هر آن چه راهنمایم میفرمود، اجرا میکردم. در سفر دوم با ورودم به لژیون ویلیاموایت متوجه شدم که نیاز به انجام سفر دارم تا بتوانم جسمم را به بهبودی کامل برسانم. اتفاقی که برای من افتاد واقعا تولدی دوباره بود؛ زیرا دنیا را اصلا مثل قبل نمیدیدم و همه چیز برایم زیبا بود.
ناگفته نماند در اوایل ورودم این رفتار نادرست را فقط میدیدم و به خودم گوشزد میکردم که دوباره از این کار ضدارزشی استفاده کردی! به طوریکه با مشاهده عملم حالم بد میشد و این حس خودش یک آلارمی بود که به خودت بیا، فکر کن و با تفکر صورت مسئله را پیدا میکرد و متوجه حل مسأله میشدم؛ ولی انجام این امر زمان زیادی برد تا به آگاهی برسم.
با آموزشها به این نتیجه رسیدم که خودم و اطرافیانم نقاط مثبت بسیاری داریم؛ ولی ما روزگار خودمان را با انگشت شمارترین نقاط منفی سیاه میکردیم و البته روزگار برایمان غیرقابل تحمل میشد. در کنگره۶۰ و سفر ویلیاموایت این را آموختم که اگر روی نقاط مثبت تمرکز کنم، ناخوداگاه منفیها کمرنگ میشوند که البته انجام این امر نیاز به زمان دارد و با صبر و طی زمان مورد نیاز درست خواهد شد.
نکته بسیار مهم این است که قدم گذاشتن در هر مسیری ایمان، اعتقاد و اعتماد نیاز دارد تا محصولی پر بار بدهد. در پایان از خداوندی که حی و قیوم است سپاسگزارم که مرا لایق این مسیر دانست.
رابط خبری: راهنمای ویلیاموایت همسفر زهره (نمایندگی شیخبهایی)
ویراستاری و ارسال: راهنمای ویلیاموایت همسفر فاطمه (نمایندگی امام قلیخان)
گروه همسفران ویلیاموایت کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
30