English Version
This Site Is Available In English

راه نما

راه نما

سلام دوستان زهره هستم همسفر


هفته راهنما را در رأس به جناب مهندس و خانواده  محترمشان و همچنین به راهنمای عزیزم خانم نوریه و همه راهنمایان دلسوز و مهربان کنگره ۶۰ تبریک و شادباش عرض می‌کنم؛ گاهی که به گذشته برمی‌گردم و خاطراتم را مرور می‌کنم به یاد روز اولی که با کنگره آشنا شدم می‌افتم؛ زمانی‌که راهنما تازه واردین با خوشرویی و مهربانی با صبر و حوصله به من مشاوره می‌دادند و من با حال خراب و پریشان به حرف‌هایشان گوش می‌کردم، در آن لحظه فکر می‌کردم؛ یعنی ممکن است یک روز واقعا مسافرم درمان شود؟ یا زمانی می‌رسد که بدون هیچ نگرانی و استرسی زندگی کنیم؟ چقدر می‌شود به این روش درمانی اعتماد کرد؟ و جواب همه سوال‌هایم را با توضیحاتی که خانم زهرا راهنما تازه واردین به من می‌دادند، می‌گرفتم.


اما اطمینان کامل نداشتم با خودم گفتم: مسافرم که همه روش‌های دیگر را تجربه کرده است، این روش را هم امتحان می‌کنیم؛ بلاخره بعد از سه جلسه مشاوره زمان آن رسیده بود که راهنمایم را با حس قلبی خودم انتخاب کنم سخت بود، همه راهنماها خوب و دوست داشتنی بودند؛ اما باید یک راهنما را انتخاب می‌کردم و من خانم نوریه عزیز را انتخاب کردم، روزهای زیادی با حال خراب به شعبه می‌آمدم؛ گاهی گریه می‌کردم؛ گاهی لبریز از خشم و ناراحتی؛ گاهی دل سرد و ناامید بودم و راهنمایم با دلسوزی و مهربانی مرا به صبوری و آرامش دعوت می‌کرد و از تجربیات خود برایم می‌‌گفت: با شنیدن مشارکت‌های دوستان حالم بهتر و بهتر می‌شد.


چقدر خوب است کسی باشد، که بی‌توقع و بی‌ریا پای حرف‌ها و درد دل‌هایم می‌نشیند و مرا مورد قضاوت قرار نمی‌دهد با آرامشی که در کلامش است‌؛ تمام وجودم را آرام می‌کند، غصه‌هایم را به دوش می‌کشد و در نگرانی‌هایم سهیم می‌شود، غم‌هایم را از چهره‌ام می‌خواند؛ حال بدم را با تمام وجودش احساس می‌کند. خودش را در جایگاه من قرار می‌دهد تا بهترین‌ها را به من آموزش دهد، راهنمایم همچون فرشته‌ای مهربان با قلبی بزرگ دنیا کوچک و تاریک مرا روشن و زیبا کرد او مرا با دنیا جدیدی آشنا کرد نوید یک زندگی خوب و تازه را به من داد.


در قبال همه زحمات و دلگرمی‌هایش زبانم قاصر است؛ فقط می‌توانم بگویم از صمیم قلبم دوستشان دارم و قدردان زحماتشان هستم؛امیدوارم که بتوانم برای کنگره و هم‌نوعان خود خدمتگزار لایقی باشم، تا بتوانم گوشه‌ای از زحمات راهنمایم را جبران کنم. من با تمام وجودم از جناب مهندس و راهنما عزیزم سپاسگزارم، که با آموزش‌هایشان به من جان تازه‌ای بخشیدند و همچون نوری بر زندگی من تابیدند. از خداوند بزرگ برایشان بهترین‌ها را طلب می‌کنم، سایه‌شان مستدام باد.

 

نویسنده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر نوریه (لژیون دوازدهم)
ویراستاری: همسفر ملیکا نگهبان سایت
ویرایش و ارسال: همسفر کلثوم دبیر سایت

همسفران نمایندگی دانیال اهواز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .