دهمین جلسه از دوره بیست و یکم کارگاههای آموزشی، خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی کلینیک فرشته ،
با استادی مسافر مصطفی،
نگهبانی مسافر مجتبی
و دبیری مسافر رضا
با دستور جلسه «وادی سیزدهم و تاثیرآن روی من» و همچنین تودیع و معارفه مرزبان های دوره قدیم و جدید کلینیک فرشته در تاریخ 20 بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ شروع برگزار شد.
راهنمای تازه واردین کشیک : مسافر فرزام
مرزبان کشیک : مسافر حمید
سخنان استاد:
سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم .
امروز روز تودیع مرزبان های دورهی قبل می باشد و خیلی به این دستور جلسه مربوط است، چون پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است.
این وادی به من می گوید که در تمام مراحل و مقاطع زندگی که قرار داری، به جایی می رسی که آن مرحله به اتمام می رسد و وارد مرحله دیگری از زندگی می شوی.
به عنوان مثال، من یک تازه وارد هستم و وارد پروسه درمان می شوم و پس از طی کردن ۱۱ ماه ، سفر اولم به اتمام می رسد و وارد سفر دوم می شوم، یعنی آن خط خط درمان من است و پایانش کجاست؟ آن جایی که سفر من تمام می شود و وارد مرحله دیگری می شوم.

من باید بدانم که هر جایگاهی که به من داده می شود، یک روزی آن جایگاه تمام می شود و وارد مرحله دیگری می شوم، ولی مهم آن است که زمانی که در آن جایگاه هستم و دارم آن مرحله را طی می کنم؛ به بهترین شکل از آن استفاده کنم و آن را به اتمام برسانم.
در این وادی به سیر مراحل تکاملی اشاره شده است؛تغییر و تبدیل و ترخیص.
ما زمانی که در کنگره ۶۰، درمان خود را آغاز می کنیم، تغییر در ما شروع می شود و حال و هوای ما بهتر می شود و لحظه به لحظه آن تبدیل را در کم کردن پله ها احساس می کنیم و دقیقأ متوجه تغییر خلق و خو و رنگ و رویمان می شویم و زمانی که به رهایی می رسیم، ترخیص برای ما اتفاق می افتد و وارد سفر دوم می شویم.
نکته ای که در این وادی مهم است، این می باشد که ما با چه کیفیتی آن راه را طی کرده ایم؟ این تفکر ماست که در این مرحله به کمک ما می آید.
در این وادی راجع به خط خمر صحبت می شود، که ما به واسطه مصرف مواد مخدر یا افکار منفی، خط خمر خود را ازتعادل خارج کرده ایم و این تفکر ماست که در به تعادل رسیدن خط خمر ما، نقش بسزایی دارد؛ به چه چیزهایی نباید فکر کنیم؟ بنابراین من باید به موضوعاتی فکر کنم که انرژی مرا نگیرد و حال مرا بهتر کند.
.jpg)
من هر چقدر که به سمت کارهای ارزشی حرکت کنم، خط خمر من فعال تر و بهتر می شود.
در این وادی راجع به انسان تک بعدی و ۲ بعدی و ۳ بعدی صحبت می شود و وقتی فکر می کنم متوجه می شوم که من در زمان مصرف، تک بعدی بودم، یعنی فقط می توانستم یک کار را انجام داده و روی آن تمرکز کنم و جالب اینجا بود که همان کاری را که انجام می دادم هم سرانجام خوبی نداشت و در آن واحد نمی توانستم خیلی از کارها را با هم به انجام برسانم! ولی در این وادی یاد می گیرم که انسان تک بعدی نباشم.
ممنون که به صحبت های من توجه کردید.
تنظیم و ارسال: گروه خبری کلینیک فرشته
- تعداد بازدید از این مطلب :
2465