آقای مهندس در سیدی مسیر میفرمایند: زندگی ما بر پایه سه محور استوار است، اما برخی آن را جبر میدانند، برخی دیگر اختیار درحالیکه کنگره ۶۰ پاسخ این مسئله را داده است: زندگی هم جبر است، هم اختیار و هم فرمان الهی. خواست و فرمان الهی مشخص است، تقدیر نیز همان نامه پیشین است؛ هرچه کاشتهایم، وقتش که برسد، برداشت خواهیم کرد. اما این بدان معنا نیست که دست روی دست بگذاریم و بگوییم تقدیر ما این است. تلاش و کوشش وظیفه ماست، اما تقدیر در اختیار ما نیست. گاهی میخواهیم کاری انجام دهیم اما هرچه تلاش میکنیم، جور نمیشود؛ این همان تقدیر است و باید صبر کنیم تا گشایشی صورت گیرد. بنابراین، خواست به عهده ماست، اما تقدیر و فرمان الهی خارج از اراده ما است. اگر صبر کنیم، به آنچه باید، خواهیم رسید.
از آغاز خلقت تا قیامت، که خلقتی دیگر آغاز میشود، ما بودهایم و خواهیم بود و این چرخشها همان تبدیل را رقم میزنند. یکی از این چرخشها، بودن و لذت بردن از حیات است و دیگری تبدیل. در هستی، همواره تغییر، تبدیل و ترخیص رخ میدهد، زیرا جهان انرژی و نیروهایش را هدر نمیدهد. تا زمانی که تبدیل صورت نگیرد، هیچ اتفاقی نمیافتد. هر تبدیلی نیازمند شرایط خاصی است که یا تابع آن هستیم یا میشویم.
یکی از مهمترین پارامترهای تبدیل، زمان است. برای هر تبدیلی، باید شرایط آن ازجمله «زمان تبدیل، عناصر تبدیل و هدف از تبدیل» را در نظر بگیریم. اما مهمترین عامل تبدیل، محبت است؛ تنها محبت میتواند تغییر و تبدیل را ممکن کند. اگر معرفت را درک کنیم و بدانیم چرا باید همه را دوست داشته باشیم، متوجه میشویم که اساس آن دانایی است. استاد امین این را در قالب مثلث دانش، تجربه و تفکر بیان کرده است. اگر دانش مثبت باشد، محبت ایجاد میشود، اما اگر منفی باشد، نفرت به دنبال دارد. جایی که محبت باشد، سازندگی هست، اما جایی که محبت نباشد و همهچیز از روی اجبار باشد، نتیجهای نخواهد داشت.
محبت همیشه سازنده است. اگر میخواهیم محبت داشته باشیم، باید دانش و آگاهی کسب کنیم. وقتی کسی را دوست داریم، حتی اگر خطایی کند، میتوانیم از آن بگذریم، اما اگر از کسی بدمان بیاید، حتی اگر هیچ اشتباهی نکند، باز هم نگاه ما به او منفی است. کسی که قلبش سیاه باشد، میتواند احتکار کند، اما از روی محبت، احتکار ممکن نیست. آنچه ما را در کنگره گرد هم آورده، محبت است و برای تبدیل شدن، نیاز به دانش و آگاهی داریم.
بعضی انسانها در خلأ زندگی میکنند در میان هزاران نفر هستند اما احساس تنهایی میکنند. وقتی محبت باشد، زبانها یکی میشود، اما گاهی باوجود همزبانی، زبان یکدیگر را نمیفهمیم. مهندس در کنگره، آدرس ما را به خودمان میدهد، زیرا ما خود را گم کردهایم و نمیدانیم چه استعداد و ارزشی داریم.
برداشتی که من از این سیدی دارم؛ زندگی هم جبر است و هم اختیار. ما باید تلاش خود را بکنیم، اما آنچه فرمان باشد، انجام خواهد شد. هرچه کاشتهایم، باید با صبر برداشت کنیم و یادمان نرود که از کنار هم بودن، از زندگیای که داریم، لذت ببریم و خودمان را دوست داشته باشیم.
منبع: سیدی مسیر(مهندس حسین دژاکام)
نویسنده: همسفر شادی رهجوی راهنما همسفر آمنه(لژیونسوم)
رابطخبری: همسفر شادی رهجوی راهنما همسفر آمنه(لژیونسوم)
عکس: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیوناول)
ویرایش: همسفرالین رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیوناول)
ارسال: همسفر لیلا دبیر سایت
همسفران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
57