English Version
This Site Is Available In English

سلاح راهنمایان عشق و محبت است

سلاح راهنمایان عشق و محبت است

جلسه نهم از دوره سی‌ و هفتم سری کارگاه‌های آموزشی، عمومی کنگره۶۰ نمایندگی شیخ‌بهایی اصفهان‌ با استادی راهنما مسافر حسین، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه «هفته راهنما» پنجشنبه ۳ اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار نمود.

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر. 

تشکر ویژه دارم از گروه مرزبانی و ایجنت محترم شعبه شیخ بهایی و نگهبان عزیز بابت اینکه اجازه دادند امروز من در این جایگاه خدمت کنم و از شما عزیزان آموزش بگیرم. هفته راهنما را خدمت بنیان کنگره ۶۰ آقای مهندس و خانواده محترمشان و همچنین تمامی راهنمایان شعبه شیخ بهایی تبریک عرض می‌کنم.

راجع به این دستور جلسه صحبت نمودن کمی سخت است اصلاً راهنما چه کسی است؟ راهنما کسی است که بلد راه باشد، مراحل راهنما شدن داخل کنگره ۶۰ به سادگی نیست یا مثل "N.G.O" دیگر نیست که شخص یک روز، دو روز مواد مصرف نکند و به او بگویند راهنما و بلد راه.

در کنگره ۶۰ کسی که می‌خواهد در جایگاه راهنمایی قرار بگیرد باید اول مصرف کننده باشد یا در قسمت مسافران برادر، پدر و یا همسر او مصرف کننده باشد. سفر اول را طی کند و به درمان برسد، وارد سفر دوم شود و آموزش ببیند و در امتحان کمک راهنمایی شرکت کند. اگر در امتحان نمره قبولی کسب نمود فیلترهای دیگر نیز باید رد کند؛ باید مورد تایید ایجنت، مرزبانان، ایجنت پارک، مرزبانان پارک قرار بگیرد و در تهران آموزش ببیند، کلاس‌های راهنمایان را شرکت کند و از این‌ مراحل که گذشت شال مقدس راهنمایی را دریافت می‌کند.

امتحان کمک راهنمایی خیلی سخت‌تر از امتحان کنکور می‌باشد؛ شاید باید بیش از ۲۰۰ سی‌دی گوش بدهد و بنویسد، چندین جزوه و کتاب باید بخواند و یاد بگیرد تا بتواند نمره قبولی را دریافت کند. حال در ارگان‌های دیگر یک معلم یا یک استاد برای اینکه بخواهند یک اطلاعاتی را در اختیار دیگران بگذارند چقدر مزد و حقوق دریافت می‌کند؟ یک راهنما در کنگره ۶۰ علمی را که می‌خواهد در اختیار یک رهجو یا یک مصرف کننده بگذارد به صورت رایگان این اطلاعات را انتقال میدهد به خاطر اینکه شخصی که خودش زجر و سختی کشیده است، نمی‌تواند ببیند دیگران نیز زجر و سختی می‌کشند و این از گذشت راهنما است. تمام این اطلاعات و آگاهی را به یک رهجو هدیه می‌دهد.

یکی دیگر از کارهایی که کنگره به من درس می‌دهد تشکر نمودن و شکرگزاری است؛ اگر من شکرگزاری را یاد گرفتم برد کردم، اگر یاد نگرفتم کلاه من پس معرکه است. 

اگر کسی توانست از راهنمای خودش تشکر کند بیرون از کنگره نیز می‌تواند از پدر، مادر، همسر، خواهر و یا برادر خود نیز تشکر کند. اگر در اینجا رهجو نتواند از راهنمایش تشکر کند، بیرون از اینجا نیز نمی‌تواند از کسانی که به گردن او حقی دارند تشکر کند. همان گونه که می‌گویند:

شکر نعمت نعمتت افزون کند

کفر نعمت از کفت بیرون کند

جناب مهندس در یکی از سی‌دی‌های خود می‌فرمایند: «در یک تاکسی هم که می‌نشینید، درست است در مقابل کاری که راننده انجام می‌دهد، شما کرایه می‌دهید؛ اما هنگام پیاده شدن، شما از او تشکر کنید.» ما این کار را به خاطر خودمان انجام می‌دهیم. چیزی که در کنگره وجود دارد به درمان رساندن یک مصرف‌کننده است و کار ساده‌ای نیست. این کار بر عهده راهنما است و بدون مزد و حقوق انجام می‌گیرد. برای حال خود می‌آیند تا به ارتقا و تکامل خود بپردازند و چیزهایی که دریافت کرده‌اند را زکات دهند. پس برای من واجب است که از این افراد تشکر کنم و بتوانم از افرادی که در هر زمینه‌ای به من لطف می‌کنند و خدمت می‌کنند، تشکر کنم. 

شرایط هستی به گونه‌ای است که انسان‌هایی که شکر می‌کنند و سپاس‌گزار هستند، شرایطی دیگر برایشان رقم می‌خورد. انسان‌های ناسپاس که تشکر نمی‌کنند و مدام در حال غر زدن هستند، شرایط آنها متفاوت است. اگر ما در هستی کارمان را درست انجام بدهیم و شکرگزار باشیم، خداوند هر چه بخواهیم به ما می‌دهد و هر خواسته‌ای داشته باشیم اجابت می‌شود. اما اگر کارمان را درست انجام ندهیم و ناسپاس باشیم و نتوانیم از مخلوقاتش تشکر کنیم، برای ما کاری نمی‌کند.

هدف کنگره ۶۰ هم از اینکه جشن‌های متعددی برگزار می‌کنند برای اینکه ما شکرگزاری و تشکر کردن را یاد بگیریم. در هفته راهنما می‌گویند کادو بدهید ولی نیازی به کادوی ما ندارد. من باید آموزش بگیرم که کسی که در قبال من خدمتی انجام می‌دهد، بتوانم از او تشکر کنم. 

بیرون از کنگره می‌گویند مگر می‌شود که راهنما به صورت رایگان خدمت کند؟ بیرون که هیچ، در کنگره هم کسی باورش نمی‌شود. از سفر دومی‌ها در پارک شنیده‌ام که می‌گویند راهنمایان حمایت می‌شوند و خدمت می‌کنند. سفر اولی‌ها نه، سفر دومی‌ها می‌گویند. یک راهنما هفته‌ای سه روز وقت بگذارد و چند ساعت و هیچ هزینه‌ای دریافت نکند! می‌گویند از طرف جناب مهندس حمایت می‌شوند و حقوق دریافت می‌کنند. بله، در خیال خود و هم‌ فکرانش و کسانی که چنین طرز فکری دارند، بله، یک مزد و حقوقی دارند؛ اما سلاح کنگره ۶۰ و سلاح راهنمایان عشق و محبت است. پیمانشان با کسی دیگر است و با شخصی دیگر معامله می‌کنند. این نیست که مزد و پاداش دریافت کنند.

 خودم روز اول که وارد کنگره شدم، گفتم فقط برای جیب خودشان است و اصلاً سررشته‌ای از اعتیاد ندارند و در جریان دردها و تحمل‌ها و سختی‌های یک مصرف‌کننده نیستند که می‌خواهد از اعتیاد بیرون بیاید. گفتند شما باید ده الی یازده ماه دیگر مصرف کنید و گفتم می‌خواهند مرا دوباره معتاد کنند و پول من را برای منافع خودشان به جیب بزنند. بعدها دیدم که نه، قضیه چیز دیگری است.

خدا را شکر می‌کنم که وارد کنگره شده‌ام و این حال خوب و جایگاه‌های متعددی که در کنگره کسب کرده‌ام، از آموزش‌های کنگره و راهنمای خودم، آقای رضا شوشتری است. ان‌شاءالله هر جا هستند در صحت و سلامتی کامل به سر ببرند. همچنین چند سالی در کنار آقای جلال امینی بودم که خیلی از ایشان آموزش گرفتم. انسان اگر در صراط مستقیم حرکت کند، خداوند راهنمایانی سر راهش قرار می‌دهد که بتواند خیلی راحت مسیرش را ادامه بدهد. ان‌شاءالله که ما با فرمان‌برداری از قوانین کنگره در جامعه بتوانیم درست حرکت کنیم و از این راهنمایان بهره‌مند شویم.

تایپ: مسافر جواد (لژیون۲۱)،. مسافر شایان (لژیون۳)

ویراستار: مسافر حسین (لژیون۲۳)، مسافر مهدی (لژیون۱۶)

تنظیم و ارسال: مسافر حمزه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .