انسان در هر برهه زمانی بدون راهنما نبوده

امروز پنج شنبه ٠٢/١٢/١۴٣ جلسه هفتم از دوره دوم سری کارگاههای خصوصی مسافران کنگره ۶٠ زاهدان با استادی راهنمای محترم آقای جواد، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر اسحاق ، با دستور جلسه «هفته ی راهنما» ساعت ١٧ آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد

خدارا شاکرم از این که توفیق حضور در کنار شما عزیزان و خدمت کردن و آموزش گرفتن را به من داد.
خدارا شکر میکنم که اجازه راهنما بودن در کنگره ۶۰ به من داده شده و همچنین سپاسگزارم از جناب مهندس و تبریک عرض میکنم به تمام راهنمایان کنگره 60 که خدمت میکنند.
بعضی وقت ها با خودم فکر میکردم که عنوان راهنما از کجا آمده یا جناب مهندس چرا در کنگره راهنما قرار داده‌اند.
فلسفه راهنما چه هست؟
اگر یک بررسی کلی و کوچک داشته باشیم می‌بینیم که خداوند انسان را آفرید و با یک نقض فرمان به زمین فرستاد و گفت باید اکنون یک سختی هایی را تحمل کنی تا بتوانی دوباره به جایگاه خودت برگردی . در آخر امر ، امر اول اجرا می شود .
بعد از فرستادن انسان‌ها به زمین برای آنها راهنمایانی تعیین کرد تا انسان‌ها را راهنمایی کنند و راه را از چاه نشانشان دهند.
پس خداوند انسان را بدون راهنما ، رها نکرد .
راهنمایانی که خداوند انتخاب کرد چه کسانی بودند؟ از همین انسان های معمولی، کسانی بودند که با خداوند پیمان بستند .
هیچکدام از راهنمایانی که خداوند برای انسان‌ها قرار داد در ناز و نعمت نبودند و اکثراً در سختی زندگی می‌کردند.
بودن راهنمایان در این سختی باعث شد بتوانند انسان ها را بهتر هدایت کنند و بعد از آن پیروانی پیدا کردند که آنها نیز کمک کردند برای بازگشت انسان به اصل خویش.
اکنون و در این بُعدی هم که من و شما زندگی می‌کنیم باز هم این قاعده حکم فرما است.
جناب مهندس اساتیدی داشتند که کمک کردند ایشان از مسئله اعتیادشان خارج شوند و به درمان برسند، و بعد از آن این مسئولیت را به جناب مهندس دادند. از او خواستند تا ایشان نیز ادامه دهنده راه باشند و به انسان های درمانده در مبحث اعتیاد کمک کنند . چیزی که همه انسان ها و علم پزشکی در حل این مسأله درمانده و عاجز بودند و هستند.

جناب مهندس وقتی پیمان را بستند همه سختی‌ها را با جان و دل خریدند ولی از آن ایمان و باورشان دست بر نداشتند.
ایشان با تمام سختی های ابتدای راه توانستند ساختاری را ایجاد کنند که انسان های دیگر بیایند و آموزش بگیرند و به دیگران آموزش دهند واین چرخه آموزش ادامه پیدا کند.
و این راهنمایان کنگره 60 مصداق این قاعده هستند.
راهنمایان کنگره 60 با سختی بسیار فراوان، یک سری پروتکل‌های بسیار زیادی را باید بگذرانند و آموزش بگیرند و آزمون بدهند و نمره قبولی را دریافت کنند تا بتوانند شال نارنجی را بگیرند و به عنوان راهنما پذیرفته شوند. ولی در NGO های دیگر اینگونه نیست، یک فردی که شاید یک مدت کوتاه مواد مصرف نکرده حالا می تواند راهنما بشود و رهجو بگیرد.
راهنما در کنگره ۶۰ آنچه در تجربه خود از مصرف دارد و آنچه آموزش گرفته است را به رهجو انتقال می‌دهد .
من نیز راهنما دارم، جناب مهندس هم راهنما داشتند و انشاالله راهنمایان بعدی کنگره 60 زاهدان شما عزیزان هستید و رهجویانی خواهید داشت که الان در کف خیابان ها هستند.
همینطور این چرخه رهجو و راهنما ادامه پیدا می کند تا ابد، چراکه راه برای خروج از تاریکی ها همین راه است.
طبق فرمایش جناب مهندس وقتی راهنما پیمانی می‌بندد باید پایبند این پیمان باشد .
تا هر وقت که پیمان بسته باید بیاستد و به پیمان خود عمل نماید.
رهجویان نیز وظایفی نسبت به راهنمایشان دارند مثلاً  اینطور نیست که کسی بگوید من دین اسلام را قبول می‌کنم ولی نمی‌توانم نمازهایم را بخوانم.
قوانین در کنگره همین گونه است و باید اجرا شود . وقتی رهجویی کنگره 60 را پذیرفت باید قوانین آن را نیز رعایت کند .
من زمانی که می خواستم بروم کنگره 60 برای درمان، چون در زاهدان شعبه ای نبود، رفتم مشهد و آنجا ثبت نام کردم ، بعد از یازده ماه به من زنگ زدند که الان می توانید بیایید .
رفتم آنجا و راهنما انتخاب کردم و ایشان عشق و محبتی که به رهجویان مشهدی و همشهری اش داشتند نسبت به من زاهدانی هم همان گونه رفتار می کردند و آن خدمت و عشق که در راهنمایم دیدم باعث شد من هم بخواهم راهنما شوم .

اما منِ رهجوی کنگره 60 یک وظیفه دارم و آن وظیفه ، تشکر کردن و قدردانی کردن هست.
قدرشناسی بودن یکی از قوانین الهی است و جناب مهندس می فرمایند قدر دانی در زبان و در دل و در عمل هست . وقتی اینگونه قدر دانی انجام شود یعنی منِ رهجو از آموزش های کنگره و از آن دانایی برداشت کرده ایم.

قدرشناسی بودن یکی از قوانین الهی است و جناب مهندس می فرمایند قدر دانی در زبان و در دل و در عمل هست . وقتی اینگونه قدر دانی انجام شود یعنی منِ رهجو از آموزش های کنگره و از آن دانایی یک چیز درست برداشت کرده ام.
قطعاً همه آن عزیزان که آمدند و قدردانی کردند مطمعناً از سیستم خمر کامل و سالمی برخوردارند.
خیلی ممنون و سپاسگزارم که به صحبت های من گوش کردید.

تایپ : مسافر احسان (لژیون یکم راهنما آقای جواد)

عکس و ارسال: مسافر رامین (لژیون یکم راهنما آقای جواد)