English Version
This Site Is Available In English

معرفت، پایه محبت

معرفت، پایه محبت

بحث، بحثِ تقدیر است، زندگی هم برمبنای سه محور استوار است؛ زیرا بعضی‌ها معتقد بودند که زندگی جبر است، بعضی گفتند؛ زندگی اختیار است، بعضی هم گفتند؛ نه جبر است نه اختیار؛ اما در کنگره‌۶۰ به این موضوع پاسخ داده است. جبر، اختیار و فرمان الهی جزء محور استوار‌اند. گفتیم تقدیر، مانند نامه پیشین است، مثل این می‌ماند که گندمی کاشتی، وقتش که برسد گندم رشد می‌کند. ما تلاش و کوشش خود  را می‌کنیم؛ اما بقیه و ادامه‌اش دست ما نیست. خواست، تقدیر و فرمان الهی فقط خواستش مریوط به ما است، تقدیر هم مربوط به ما است؛ ولی یادمان نیست. حال هم یک‌سری چیزها هم تقدیر ماست؛ ولی ما نمی‌دانیم و باید زمانش برسد. گاهی هر چقدر تلاش می‌کنیم و به هر دری می‌زنیم بسته است و گاهی هم نه، به راحتی آن کار انجام می‌شود. ازدواج هم ممکن است یک تقدیر باشد، هرچیزی به وقت و زمانش اتفاق می‌افتد. خواست به عهده ما است؛ ولی تقدیر و فرمان الهی به عهده ما نیست.

همه حال از آغاز خلقت تا خلق دیگری در گردش و چرخش هستیم و چیزی که هست تبدیل است که انجام می‌پذیرد. از آغاز خلقت را که در نظر بگیریم تا زمانی که همه چیز به‌هم می‌ریزد، باز یک خلق دیگری آغاز می‌شود. در این چرخش‌ها تبدیل انجام می‌گیرد. وجود و لذت بردن از حیات است و موضوع دیگر تبدیل است؛ یعنی مرتب در هستی تغییر، تبدیل و ترخیص است. همه ما آغاز خلقت بوده‌ایم تا خلق دیگری. ما وجود داریم به‌خاطر بهره‌برداری از حیات و یکی از اهداف خلقت بودن در حیات است و تا تبدیل انجام نگیرد، هیچ اتفاقی انجام نمی‌گیرد و برای تبدیل شدن، تغییر نیاز است. هر تبدیلی برای خود مراحلی دارد که ما تابع آن هستیم یا می‌شویم و باز ادامه تبدیل در زندگی ما نقش بسیار مهمی دارد؛ مثل تبدیل اسپرم و تخمک. تمام علما و بزرگان می‌خواهند انسان‌ها را تغییر دهند و تبدیل کنند تا انسان‌های نا‌متعادل به تعادل برسند و شرایط تبدیل شدن یک‌سری پارامترهایی دارد. هدف می‌خواهد، زمان می‌خواهد و... تبدیل یک شبه اتفاق نمی‌افتد. نیاز به زمان و هدف دارد. چیزی که دائما در مراحل نقش کلی دارد چیست؟ همین که بین من و تو و کسانی که دوسشان داریم جاری است.(محبت) برای تبدیل یک عامل بسیار مهم وجود دارد که باعث تغییر و تبدیل می‌شود. مثلثی را در نظر بگیریم که پایه محبت، معرفت است و باید برای رسیدن به محبت و معرفت باید دانش‌اش را بیاموزیم. معرفت به معنی دانایی است. این دانش و تجربه و تفکر به سمت منفی باشید از آن نفرت به وجود می‌آید. چیزی که در تمامی روابط انسانی نقش دارد، محبت است و جایی که محبت باشد آن سازنده است. نیروی الهی که همه‌ ما را به هم نزدیک می‌کند، همان امواج مطبوع الهی و امواج عشق هستند.

چیزی که باعث شده ما انسان‌ها از تنهایی رها شویم، محبت است. بعضی از انسان‌ها در خلأ هستند. همه چیز دارند؛ ولی کسی دوستشان ندارد و کسی را هم دوست ندارند، آواره‌اند. بین هزاران نفر هستند؛ ولی تنها هستند. وقتی محبت است، ارتباط هست و آن موقع زبان‌ها و دیدن‌ها یکی می‌شود. گاهی همه فارسی صحبت می‌کنند؛ ولی حرف هم را نمی‌فهمند. این‌که چه زبانی صحبت می‌کنیم، مهم نیست؛ مهم آن است که در درونمان چه هست؛ وقتی محبت باشد؛ اگر دردمندی مشکلی دارد، دردش را حس می‌کنیم و سعی می‌کنیم کمکش کنیم. بعضی انسان‌ها جاهل هستند و مرتب برای خودشان دشمن درست می‌کنند و همه را ناراحت می‌کنند. ما در کنگره محبت را یاد می‌گیریم. انسان‌ها فطرتاً مثبت‌نگر هستند و محبت و عشق را دوست دارند، به شرطی که یاد بگیرند و برایشان ثابت شود. اگر جهان درون را از روز ازل تا امروز نگاه کنیم، می‌فهمیم جهانی که با این عظمت بیرون می‌بینیم، در مقابل جهان درونمان یک گوی کوچک یا یک توپ بیش نیست. در ادامه آقای مهندس فرمودند؛ ما در کنگره درون انسان‌ها را به خودشان آدرس می‌دهیم تا خودشان را پیدا کنند. خیلی از انسان‌ها گم شده‌اند؛ وقتی انسان‌ها خودشان را بشناسند، در دگرگونی‌شان اثر بسیاری دارد؛ یعنی از یک انسان به‌هم‌ریخته و نا‌متعادل به یک انسان کاملاً متعادل تبدیل می‌شوند؛ زیرا نشانی خودشان را پیدا کرده‌اند و جایگاه و ارزش خودشان را درک کرده‌اند‌.


نویسنده: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون نهم)
رابط‌خبری: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون نهم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) دبیر‌سایت
نگهبان‌سایت: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر آذر (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی رودهن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .