دومین جلسه از دور دهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رضا مشهد به استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مجید با دستورجلسه " هفته راهنما " پنجشنبه 2 اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر

به نام خداوند بالا و پست_که مجذوب اویند هوشیار مست
رهی را که زاهد به سالی رود_به یک گام شوریده حالی رود
سلامی همه خوش همه عاشقانه_همه مست می سراپا ترانه
سلامی طرب زا چنان دیدن تو_سلامی شکوفا به خندیدن تو
سلامی چنان من سلامی چنان او_سلامی چو چشمت پر از ذکر هو هو
سلامی که دریا به ساحل فرستد_سلامی که یک دل ،به یک دل فرستد
فرستادم اما علیکی نگفتی_علیکی برایم به پیکی نگفتی
علیکی نگفتی فدای نگاهت_به گوشم نیامد صدای نگاهت
تشکر میکنم از ایجنت محترم، گروه مرزبانی نگهبان و دبیر عزیز که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم، خدا قوت عرض میکنم خدمت ایجنت دوره قبل، تبریک میگویم به ایجنت دوره جدید آقای تلگردی و مرزبانان عزیز، امیدوارم همه ما لایق جایگاهی که خدمت میکنیم باشیم.
هفته راهنماست این هفته را تبریک عرض میکنم به راهنمای بزرگ همه ما آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان، تبریک عرض میکنم به راهنمای درمان مواد، نیکوتین، جونز و خدمت آقای کاظم نوروز پور، خیلی خوشحالم که در این هفته قشنگ در کنار شما عزیزان هستم.
در ادامه چند سؤال مطرح میکنم که در صحبتها به جوابهایش میرسیم و مفهوم این جشنها که در کنگره برگزار میشود را بدانیم.
در این هفتهها خیلی خوب است که ما به یاد بیاوریم بهواسطه و زحمات چه کسانی امروز در این مکان حضور داریم و به این جایگاه رسیدهایم.
سؤال اول من این است که راهنما چه کسی است؛ ضرورت دارد که اول من بگویم انسان از چه چیزی تشکیلشده است.
انسان از سه وجه نفس، جن و روح تشکیلشده است.
نزدیک ماه مبارک رمضان هم هستیم ماهی که متد دی اس تی از این ماه الهام گرفتهشده است و با نزدیک شدن به ایام شب قدر باید به معنی و اهمیت قدردانی پی ببریم، ابتدا باید ببینیم راهنما چه کسی است که ما باید دست در دست آن در این مسیر به راهمان ادامه دهیم.
در اصل راهنما روح نمای ماست که ما را هدایت میکند به سمت گوهر پاک وجودیمان، در بعد فیزیکالش هم میبینید که راهنما مثل شمعی که جلوی استاد جلسات روشن میکنند مراحل تغییر، تبدیل و ترخیص که در وادی سیزدهم صحبت شد را بهخوبی طی میکند، در پارافین سفر اول از نخی که در دلش به شکل خدمت کشیده شده و شکلگرفته شده و نخ خدمت و سفر دوم را در دل خودش پذیرفته تا روزی که تغییر و تبدیل به شمع شد تا زمانی که میرسد به رخصت یافتن و هدایت کردن تا زمانی که میرسد که فرمان مشتعلشدن به او داده میشود تا شمع این جمع باشد و نوردهی کند به سایر درماندگان، دردمندان و درراه ماندگانی مثل خودش.
درنهایت با قبولی در آزمون راهنمایی اجازه و رخصت و ترخیص حرمت راهنما شدن و نوردهی به دیگران را مییابد، راهنما این لطفها را برای ما دارد، وظیفه ما هم قدردانی کردن است.
من همیشه به بچهها میگویم کفر بدتر از کوری است اما کفر یعنی خود را به ندیدن زدن یعنی نعمت را دیدن و روی برگرداندن اولازهمه برای اینکه قدردان باشیم باید نعمتی که در اختیار ما است ببینیم، مثالی که من برای بچهها میزنم اینکه شما کنار خیابان داری رد میشوی یک کیسه اسکناس افتاده، اولازهمه باید کیسه اسکناس را ببینید در مرحله بعدی یا ضلع بعدی اینکه این شیء یا نعمتی که پیداکردهای، همین نعمتی که به شکل سفر، صندلیهای زیر پا، همین راهنمایی که بیمزد و منت خدمت میکند را به شکل نعمت دیدیم، خدمتش را دیدیم و فهمیدیم، مرحله بعدی و ضلع بعدی برای قدردانی اینکه آن شی را بعد از دیدن، ارزشمند بدانیم، ممکن است شما یک الماس را ببینید و با خر مهره اشتباه بگیرید و هیچ توجهی به آن نکنید، خیلیها در کنگره وارد شدند، سفر را هم دیدند، الگوهای مناسب و نعمت رهایی را هم دیدند اما چه شد که قدردان نشدند چون آن کیسه اسکناس را باز کردند فکر کردند کاغذ باطله است، شما هرگز شروع به شمردن کاغذ باطله نمیکنید مگر اینکه بدانید اسکناس ۱۰۰ دلاری است و شروع کنید به شمردن، پس اول دیدن آن نعمت و چشمباز کردن به نعمت است، دوم فهمیدن و ارزشمند دانستن آن است، بعد ضلع سوم آن میرسد به اینکه تازه برویم سراغ قدردانی کردن و اندازه دانی که این چیزی که در اختیار ما هست چقدر هست، این راهنمایی که در اختیار ما است و هر خدمتی که میکند بیمزد و منت است درواقع دارد چهکار میکند که من قدر این نعمت راهنما داشتن را بدانم، ضرورت داشتن راهنما چیست.

گفت: انا انزلناه فی لیله القدر گفت: ما نفس را با ملازمت و همراهی روح و ملائکه در شب قدری فرو فرستادیم، شب قدر همان شب خلقت ماست، شب آفرینش و زمینی شدن ماست که از اوج تاریکی حیات زمین باید نور هفتآسمان را پیدا کنیم، ملازمت ملائکه و روح با ما کمک میکند که برسیم به جایگاه اصلی انسانی، کمک میکند که احیا شویم در فرم انسانی، باید قدردان باشیم، نعمتهایی که در اختیار ما است اندازهاش را باید بدانیم تا بتوانیم خودمان نقش اصلیمان را که در هستی هست پیدا کنیم، من در کنگره بارها به بچهها گفتهام حتی در جلسات، راهنمایان لطف کردهاند و گفتهاند شما صحبت کنید، صحبت کردند و گفتند: ما مشغول ساختن قالبیم اما قالبساز نیستیم، ما قالبهای شماها و قالبهای خودمان را درست میکنیم تا قطعات خوبی به این هستی اضافه کنیم، راهنما دارد این کار را میکند، ضرورت داشتن راهنما اینجاست، گفت: قل الروح من امر ربی، تحت امر رب بودن ما را کمک میکند تا برسیم به فرمانهای روحمان، کمک میکند از راهنما و روح نما کمک بگیریم تا برسیم به جایگاه هستی، این شخصی که در این حالات دارد خدمت میکند انسان ارزشمندی است از مراتب مختلف و مقاطع مختلفی، از سختیها خودش گذر کرده، از عقبههای مختلف و سختیها، کوههای بلند و قلل مرتفع عبور کرده و این توان را پیداکرده تا شمارا هدایت کند قدر این نعمات را بیشازپیش بدانید، در پیام عزیزان که خوانده شد گفت: اساس کار ما بر مبنای محبت عقل و ایمان است.
هرساله میخوانیم اینکه ما راهنمایان کمر خم کردهایم و سجدهای آغاز نمودیم این سجده در درگاه حضرت الله همه باید بدانیم به همه تبریک میگویم که بدون دستوپا سر بر سجده الله بسیار آسان است.
از اینکه سکوت کردید و به صحبتهای من گوش کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
تایپ: مسافر قربان لژیون پانزدهم
ویرایش: مسافر علیرضا لژیون سوم
ارسال خبر: مسافر علی لژیون نهم
تأیید خبر: مسافر داود لژیون سوم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
480