English Version
This Site Is Available In English

الفبای دوست داشتن

الفبای دوست داشتن

همسفر مریم
سپاس خداوندی را که مهر و محبت بی همتای خود را بی‌منت به ما بخشید.» 
به‌ مناسبت هفته راهنما یک به گذشته برمی‌گردم، اين‌که چه‌قدر روز شماری کردم تا در کنگره و کنار استاد عزیزم قرار بگیرم، روزی که انتظار آن را می‌کشیدم، ۱۴۰۳/۰۵/۲۹، که خداوند اذن ورود به کنگره را برای من صادر کرد، بهترین روز زندگی من بود، چرا که درد فراق لذت وصال را زیاد می‌کند؛ خداوند را هزاران بار سپاس که من را در مسیر عشق و اگاهی قرار داد؛ اکنون شش ماه است که با افتخار در کنار استاد عزیزم و دوستان با محبت قرار گرفتم و آموزش‌های نابی که دریافت می‌کنم زندگی را بر کام من شیرین‌تر از هر شیرینی کرده است، کلمات در وصف تلاش، وقت، انرژی و عشقی که یک راهنما در کنگره می‌گذارد، نمی‌گنجد، چه‌قدر هدف شما که احیای انسانی است، والا و ارزشمند است؛ این هفته، هفته قدردانی است من معتقد هستم، قدردانی از راهنما نباید فقط در هفته‌ راهنما صورت بگیرد، بلکه در تمام طول سال باید منِ رهجو با فرمانبرداری و رعایت قوانین و حرمت‌ها بتوانم بهترین قدردانی از زحمات راهنمای خود را انجام دهم؛ هیچ‌گاه لحظه ورود به لژیون پانزدهم و نگاه مهربان و آغوش پرمهر راهنمای عزیزم که باعث جذب و ماندگاری من در کنگره شد، را فراموش نخواهم کرد و بسیار تا بسیار خوشحال هستم که در روز انتخاب لژیون بدون اندکی تأمل لژیون پانزدهم را انتخاب کردم امیدوارم سزاوار این‌همه عشق و محبت از سوی پروردگار باشم‌ و بتوانم رهجوی خوبی برای راهنمای عزیزم و کنگره باشم.

همسفر الهه
(یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات والله به ما تعملون خبیر)
که ایزد مقامی ببخشد بلند، بر آنان که در بحر دانش درند، به سر ضمیر همه هست آگاه خدای خبیر، راهنما یعنی بارانی که بی‌منت همه را سیراب می‌کند و جانی دوباره می‌بخشد؛ راهنمای مهربان همسفر فاطمه جانم واژه‌ سپاس در برابر از خودگذشتگی‌ها و ایثار شما ذره‌ای بیش نیست، تنها دارایی من برای شما، دعای خیری است که به‌ پاس تمام لطف و مهربانی‌های‌ شما می‌توانم، بدرقه راه شما کنم، تا پایدار باشید، بمانید برای من و برای هزاران هزار انسان دیگر، خداوندا شکر بابت درک این روز و شکر بابت داشتن چنین راهنمای با عشق و دوست داشتنی که مربی و استاد من در رسیدن به مسیر درست زندگی کردن می‌باشد، پایدار باشید که روی سپید من به تلاش و زحمت‌های شما شکل گرفت؛ راهنمای خوبم دوست‌دار شما هستم، هفته بسیار زیبا راهنما را به شما و همه راهنماهای کنگره۶۰، تبریک و شاد باش عرض می‌کنم؛ خدا یار و یاور شما باشد.

همسفر زینب
فدای نامت، که بر جان دلنشین است؛ استاد عزیزم همسفر فاطمه جان به پاس تمام زحمت‌هایی که بی‌دریغ نثار ما می‌کنید، سپاسگزارم، از صمیم قلب دوستت دارم ای مهربان بانو و برای شما آرزوی موفقیت روزافزون دارم و امیدوارم همواره درپناه ایزد منان هم‌چون ستاره‌ای در آسمان زندگی بدرخشید.

همسفر شقایق 
من هم این هفته زیبا و قشنگ را به راهنماهای کنگره۶۰، تبریک عرض می‌کنم، هدف از برگزاری این جشن‌ها این است که ما قدردانی را یاد بگیریم و خدمت‌ها دیده بشوند، قدردان انسان‌هایی با محبت از جنس عشق، هم‌چون فرشتگان پاک، بی‌توقع و بدون ذره‌ای منت که تلاش می‌کنند، تا منِ همسفر به حال خوش و رهایی برسم و به نوعی بهترین درمان کننده‌ها برای مسافران و همسفران هستند که از دل و جان وقت می‌گذارند، من که با حال خراب و ناامیدی وارد کنگره شدم و راهنمای عزیزم با آغوش باز و لبخند زیبای خود در مسیر درست زندگی کردن من را هدایت کردند، هرچند که محبت ایشان جبران ناپذیر است، اما بهترین راه سپاسگذاری از راهنما فرمانبرداری  و رعایت قوانین کنگره است؛ از راهنمای عزیزم همسفر فاطمه ممنونم که من را در این مسیر با آموزش‌های ناب خود همراهی کردند، کنار من بودند و باخوشحالی من خوشحال و با ناراحتی‌ام ناراحت شدند، بهترین‌ها نصیب قلب مهربان شما ای راهنمای عزیزم.

همسفر تکتم
زیبایی از نگاه تو آغاز می‌شود/
گل با امید دیدن تو باز می‌شود/
می‌بارد عشق از نفس تازه زمین/
با یک سلام ساده سرافراز می‌شود/
احساس می شکفد، اشک می‌چکد/
سوز صدای تو کوک‌ترین ساز می‌شود/
تا ناز می‌کنی و نگاهم نمی‌کنی/
مشتم برای اهل زمین باز می‌شود/
زیباترین ستاره دنباله‌دار من/
عشق از نگاه تو آغاز می‌شود/
از صمیم قلب به روزی که برای اولین بار با عشق و احساس شما را انتخاب کردم، افتخار می‌کنم و خوشحال هستم که از میان همه خوبان شما راهنمای رهایی من بودید و کنار شما عشق و امید را مشق کردم و پس از عبور از تاریکی‌ها الفبای دوست‌داشتن ِ زندگی را یاد گرفتم؛ آموختم آن‌چه را که آموختنی است و دوست دارم، آن‌چه ‌را که دوست‌داشتنی است، قلب من برای محبت بی‌اندازه شما عاشقانه می‌تپد، از قدرت مطلق رفیع‌ترین جایگاه‌ها را برای شما عزیز خواستنی خواستارم.

  همسفر آتنا
گاهی اوقات خداوند می‌خواهد، با بنده‌های خود صحبت کند، با نشان دادن نشانه‌ها یا از زبان بعضی از بنده‌ها راه را برای تو هموار می‌کند و مسیر را به تو نشان می‌دهد؛ منِ آتنا یک سالی می‌شد که راه خود را پیدا کرده بودم، اما آخر آن مسیر برای من روشن نبود، یکی از پازل‌های تکمیل شدن مسیر من کم بود، اما چه؟ نمی‌دانم؛ تا این‌که مسافرم وارد کنگره۶۰، شد و من با او همراه شدم، محیطی غریب اما آدم‌های هم‌دل؛ جالب بود در این دنیای پر هیاهو جمعی هم‌صدا، هم‌فکر، هم‌درد و هم‌زبان و بین همه آن‌ها جذب یک نفر شدم، که در نگاه اول چیزی نفهمیدم، اما به مرور فهمیدم که آن انسان مشتاق‌تر از من برای آرامش من است، برای موفقیت و رسیدن من به جایی که چراغ راه شوم، برای کسی که خلق شدم، آری! درست است مسیر را من با شما پیدا می‌کنم، راهنمای عزیزم همسفر فاطمه ممنونم از این‌که فقط دنبال آرامش من نیستید برای موفقیت من هم تلاش می‌کنید و چراغ راه من شدید و مشق عشق را به‌ من یاد دادید، نتیجه زحمت‌های شما را با تلاش خود جبران می‌کنم؛ این هفته زیبا را به شما و‌ تمام خدمت‌گزاران تبریک عرض می‌کنم‌.

همسفر کبری
راهنمای خوبم از‌ صمیم‌ قلب دوستتان دارم‌ و هفته‌ راهنما‌ را به‌ شما‌ تبریک‌ عرض‌ می‌کنم‌‌‌‌.
خداوند را شاکر هستم که‌ راه‌ کنگره‌ را به‌ من نشان داد تا با آموزش‌های ناب شما و شنیدن سخنان نغز جناب مهندس، رو‌ی خودم‌ کار‌ کرده و زندگیم را تغییر بدهم؛ همه‌ این‌ آرامش‌ را مدیون‌ شما راهنمای با عشق هستم.
از‌ خداوند‌ برای‌ شما‌ سلامتی‌ و حال‌ خوش‌ خواستارم.

همسفر زینب 
«تو صمیمی‌تر از آنی که دلم می‌پنداشت /
دل تو با همه آینه‌ها نسبت داشت /
این خدا بود که از روز ازل بر دل تو /
آیه روشنی از عاطفه و عشق گذاشت /
تو همان ساده‌دل سبز و نجیبی که خدا /
در دل پاکت صدف آینه کاشت»/
فرا رسیدن هفته راهنما را به بزرگ مرد کنگره‌۶۰، آقای مهندس عزیز، خانواده محترم ایشان و به تمامی راهنمایان گران‌قدر تبریک عرض می‌کنم، به خصوص راهنمای عزیز خودم که نمی‌دانم با چه زبانی قدردان زحمات بی‌دریغ ایشان باشم.
راهنمای مهربانم، از شما به خاطر همه صبوری‌ها و دلسوزی‌هایی که در حق من روا داشتید، سپاسگزارم.
روزی که وارد کنگره شدم، ناامیدی وجودم را فرا گرفته بود، هیچ امیدی به زندگی نداشتم؛ وقتی که کنار شما راهنمای با عشق خود قرار گرفتم، دنیای تازه‌ایی را به من هدیه نمودید، چراغی در دست داشتید و من را به سرزمین عشق هدایت کردید؛ سخنان شما آن‌قدر دلنشین بود که تمام ناخوشی‌ها از یادم رفتند، آن موقع متوجه شدم که با حرکت، راه نمایان می‌شود، راهنمای عزیزم وجود بیکرانت را سپاس، با آموزش‌های نابی که دریافت نمودم، نگاه من به زندگی تغییر کرد و توانستم قدم به قدم جلو رفته و به مقصد برسم؛ مقصدی که پر از نور، عشق و محبت بود.
راهنمای عزیزم دوستت دارم.

همسفر فخری
 
«ای که الفبای زندگی را از سرچشمه نگاهت آموختم، روزت مبارک»
قبل از هر سخنی هفته راهنما را به جناب مهندس بنیانگذار کنگره‌۶۰ و تمام راهنمایان تبریک عرض می‌کنم، به خصوص راهنمای خودم خانم فاطمه عزیز که زحمت‌های زیادی برای بنده و دیگر همسفرها کشیده‌اند؛ حرف‌ها و کمک‌های ایشان بود که باعث شد، از تاریکی‌ها خارج شوم و به سمت روشنایی‌ها حرکت نمایم، شما این راه سخت را برای من هموار کردید راهنمای عزیزم.
من و خانواده‌ام خیلی خوشحال هستیم که خداوند شما را بر سر راه ما قرار داد تا راه درست زندگی کردن را به ما آموزش دهید؛ من از خدای خود متشکرم که کنگره را در مسیر زندگی من و مسافرم قرار داد، بنده تا آخر عمر دست‌بوس شما هستم.

نویسندگان: همسفر مریم ،‌ همسفر الهه،‌ همسف زینب،‌ همسفر شقایق، همسفر تکتم،‌ همسفرآتنا،‌ همسفر کبری،‌ همسفر زینب،‌ همسفر فخری،‌ رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پانزدهم)
ویرایش: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم)  همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر شفیعه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .