همه انها را که از نام بردی خوب هستند و همه سلام می رسانند خسته و دل تنگ نباش وقتی، وقتش رسید. ان گاه اتفاق انجام میپذیرد". در ابتدای سی دی بحث تقدیر است. زندگی ما بر ۳ محور است؛ جبر و اختیار و فرمان الهی. تقدیر را گفتیم: نامه پیشین است. مانند این که شما یک چک مینویسید برای ۶ ماه دیگه می دانید که ۶ ماه دیگه باید پاس شود؛ اگر یادتان هم برود؛ بازم هم باید پاس شود. تقدیر یعنی گندم کاشتهاید صبر کنید ۸ ماه دیگه برداشت کنید اگر حنظل کاشتهاید همان را برداشت میکنید، نباید هر چیزی را که در زندگی ما اتفاق میافتد بگوییم تقدیر ما این است؛ باید تلاش و کوشش کنیم و بقیه ماجرا با مانیست، فرمان الهی است. تقدیر به عهده ما است ولی الان ما یادمان نمی اید و در ارشیو ما است. ما به گوش کسی زدیم یادمان نمی اید و به گوش ما زده خواهد شد. اگر چیزی که در تقدیر ما است باید بدانیم که زمان ان باید فرا برسد؛ چرا من ازدواج نکردم؟ زمان ان نرسیدهاست. صبر کنیم فرمان الهی برسد و انجام میشود.
همه ما از اغاز خلقت در خلق دیگری در گردش هستیم و تبدیلها انجام میشود. از اغاز خلقت تا قیامت برسد باز جهان دیگری اغاز میشود. این چرخشها تبدیل را انجام میدهد. و این چرخشها همان حیات وبره بردن از حیات است. در جهان تبدیل تغییر و ترخیص انجام میشود مرتب این عملها انجام میشود. پایه خلقت از تبدیل شدن است. هیچ چیزی در جهان از بین نمیرود چون جهان خلقت انرژی هایش را لازم دارد. مهم ترین مسئله حیات خود حیات است. تا تبدیل انجام نگیرد اتفاقی نمیافتد. انگور اگر بخواد به شراب تبدیل شود باید ذره ذره تبدیل انجام شود؛ برای تبدیل شدن تغییرات باید انجام شود. هر تبدیلی شرایط مورد نظر و زمان خاص خودش را دارد. مثلا برای درمان اعتیاد ده ماه وقت لازم است، برای بدنیا امدن جنین نه ماه برای گندم هشت ماه و هر کدام شرایط خودشان را دارند.
از اول عالم همه علما و پیامبران برنامه شان برای تغییرات و تبدیل انسان به انسانهای صالح است. هر چیزی که بخواهد تبدیل در ان انجام شود نیاز به پارمتر هایی دارد و باید مراحل ان طی شود. مثلا شخصی امروز مصرف کننده است و می خواد درمان شود یک شبه این اتفاق انجام نمیشود. زمان، هدف، نیاز، دانش، جزو پارامترهای تبدیل است و ما باید تابع انها باشیم تا انجام گیرد. یکی از پارامترهای مهم در تبدیل شدن محبت است؛ که باعث میشود تبدیل خوب انجام شد. پایه محبت معرفت است نمیشود یک شبه یک نفر را دوست داشت. نمیشود بگوییم ما همه ر دوست داریم و کسی که به ما ظلم کردهاست را میبخشیم و انتقام نمیگیریم. دست ما نیست که با دو تا شعر یک شبه تغییر کنیم. باید دانش ان را بدست بیاوریم، معرفت ان را پیدا کنیم که چرا باید دوست داشتهباشم.
کسی که به اینها دست پیدا کند نمیخواهد به درختان اسیب بزند. داروی سرطان را نمیفروشد به جای ان اب مقطر به بیمار تزریق کند. اگر دانش مثبت باشد همراه ان محبت است و اگر دانش منفی باشد تنفر ایجاد میشود. مثل کسی که بمب اتم می سازد کسی که ویروس برای نابودی مردم تولید میکند. دانش مثبت میشود؛ الهی. ان جا که بین انسانها محبت باشد سازنده میشود معلمی که به شاگردانش با محبت تدریس میکند؛ راهنمایی که در کنگره با محبت به رهجوی خود برخورد میکند و رهجوی ان میتواند به رهایی برسد. اساس کنگره ۶۰ محبت است. و گزینه دیگری وجود ندارد. هر دین و مذهبی وشغلی که دارید با محبت با شما برخورد میشود. پایه و اساس همه چیز محبت است. و پایه محبت شناخت و اگاهی. امواج الهی مانند الهام وتقوا مثل امواج عشق است.
نیروی الهی همه را به هم نزدیک میکند و کره زمین با این امواج همه را کنار هم قرار دادهاست. وقتی محبت باشد ارتباط وجود دارد. زبان و دید ما یکی میشود. اگر کسی را ببینیم نیاز به کمک ما دارد کمکش میکنیم. این محبت است که باعث میشود دلمان تنگ شود برای هم. این نوشتههای من مال ۲۲ سال پیش است کسی دور بر من نبود و الان میبینم که چه قدر جمعیت کنگره ۶۰ زیاد شدهاست. جهانی که در بیرون است از جهان درون ما خیلی کوچکتر است و جهان هستی به این بزرگی مثل گویی است کوچک. کاری که ما با شما کردیم ادرس خودتان را به خودتان دادیم. وقتی انسان خودش را بشناسد خیلی تاثیر گذار برای ادامه مسیر زندگی است. و باعث میشود از یک انسان به هم ریخته تبدیل به یک انسان قوی و نیرومند شود در بعد تکامل مونث و مذکر بودن نقشی ندارد و اصل تکامل در خلقت است.
نویسنده: همسفر نجوا (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر ساناز، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
28