به مناسبت «هفته راهنما» مصاحبهای با راهنمایان تازهواردین همسفر زهره و مسافر عباسعلی ترتیب دادیم، از آنها ممنونیم که وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادند و ما را در این گفتوگو همراهی کردند.
همسفر زهره و مسافرشان عباسعلی با آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند به مدت ۱۳ ماه با متد DST و داروی OT با راهنمایی مسافر رضا و همسفر مریم سفر کردند، رشته ورزشی همسفر دارت و رشته ورزشی مسافر باستانی است و هماکنون ۲ سال و۳ ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس از بند اعتیاد آزاد و رها هستند. همسفر زهره به لطف خداوند و آموزشهای کنگره۶۰ در حال طی کردن جایگاههای خدمتی راهنمای تازهواردین میباشد.
لطفاً بفرمایید: اولین تفکر و دلیل شما برای کمک راهنما شدن چه چیزی بود؟
همسفر زهره: من قبل از ورود به کنگره این خواسته درونم بود که به خانوادههایی که مصرفکننده دارند کمک کنم و هیچ وقت در تصورم نبود که در کنار یک مصرفکننده قرار بگیرم و بخواهم با چنین فردی زیر یک سقف زندگی کنم، زمانیکه با این مسئله روبهرو شدم، بیشتر موقعیت را درک کردم و بعد از حضور در کنگره این خواسته کمکرسانی در من پر رنگتر شد و دلیل دیگر راهنماییهای مؤثر راهنمای عزیزم خانم مریم بود که در این راه مشوق من بودند.
مسافر عباسعلی: جهت ماندگار ماندن در کنگره و خدمت به همنوعان خودم و آموزش بیشتر جهان بینی و حال خوش.
وقتی از دستان پر مهر آقای مهندس شال کمک راهنمایی را دریافت کردید چه حسی در درون شما ایجاد شد؟
همسفر زهره: واقعاً حس وصفناپذیری بود هم خنده بود، هم گریه، هم شوق بود و هم ترس؛ چراکه در آن زمان فکر میکردم آیا من میتوانم از پس این خدمت و وظیفهای که بر دوش من گذاشته شده بربیایم یا نه؟
مسافر عباسعلی: حس آن موقع قابل گفتن نیست مثل بوی گل که تعریفی ندارد، انشالله هر کسی که خواسته راهنما شدن دارد در این جایگاه قرار گیرد و حس و حالش را دریافت کند.
بزرگترین درسی که از جایگاه خدمت راهنمایی به دست آوردید چه چیزی بوده است؟
همسفر زهره: در وهلهی اول حواسم به اعمال خودم باشد، به خاطر اینکه راهنمایان به عنوان الگو در تمامی شعب هستند و هر آنچه آموزش دیدم به عمل تبدیل کنم و سپس آموزش دهم؛ چراکه هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند و برای من زهره هم صحبتی با یک تازهوارد یک درس و آموزش است تا بتوانم تاریکیهای درونم را بیشتر بشناسم و روی آنها بیشتر کار کنم.
مسافر عباسعلی: این که هر چه بیشتر آموزش میبینم نیاز بیشتری به آموزش دیدن دارم.
رهجویان چگونه باید از راهنما و رب خود قدردانی کرده و پاسخگوی زحمات بیمنتشان باشند؟
همسفر زهره: به نظر من راهنمایان هیچ موقع هیچ انتظاری جزء اینکه یک رهجو فرمانبردار باشد و برای رشد و ارتقاء خودش تلاش و حرکت کند ندارند و همین امر باعث میگردد یک رهجو موتورش روشن شود و بخواهد در امر خدمت در کنگره پیش قدم باشد و این خود بهترین قدردانی برای راهنما است.
مسافر عباسعلی: رهجو همین که روی برنامه باشد و فرمانبردار راهنما، قوانین و حرمتهای کنگره باشد و قدردان و سپاسگزار کنگره۶۰ باشد و خدمت کند بزرگترین پاسخ به زحمات راهنما محسوب میشود.
در پایان برای کسانی که دوست دارند راهنما شوند و خواستهاش را دارند چه توصیهای دارید؟
همسفر زهره: این را بدانند که هر بذری که میخواهند بکارند، باید بستر برای رشد فراهم باشد و تا روزی که آن بذر رشد کند و به بار بنشیند، اول تغییر، تبدیل و سپس ترخیص را در خود عملی کنند و بدانند نوبت باران محفوظ است.
مسافر عباسعلی: در همان ابتدای سفر در راه بدست آوردن اطلاعات و آگاهی قدمهایشان را محکم بردارند، خواسته راهنما شدن را در ذهن خود تصور کنند و در این راستا حرکت و تلاش کنند.
کلام آخر :
همسفر زهره: خداوند را بسیار تا بسیار شاکر و سپاسگزار هستم که در این مکان مقدس قرار گرفتم تا آموزش ببینم و قدردان آن نعمتی که امروز در اختیار من هست باشم و فراموش نکنم که کجا بودم و اکنون کجا قرار دارم.
مسافر عباسعلی: همهی حال خوب و آرامش را که در خانواده، جامعه و حتی محیط کارم دارم را مدیون آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم، امیدوارم که بتوانم در این راه ثابت قدم باشم و تا میتوانم در راستای اهداف کنگره مفید واقع شوم.
تهیه مصاحبه: تیم مصاحبه کننده (همسفران فریبا، فرح، ریحانه)
تنظیم و ارسال: همسفر نفس رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی امامقلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
284