مقاله
خداوند را سپاسگزارم که این توفیق را نصیب من کرد تا خدمت کنم
موضوع راهنما در کنگره ۶۰ یکی از پر اهمیتترین موضوعها است و باید تمام مدتی که در کنگره حضور داریم برای خود راهنمایی انتخاب کنیم که در این مسیر پر و پیچ وخم راه را برای تو روشن کند چون به تنهایی قادر نخواهی بود از این حجم از مشکلات و ظلمات و تاریکیها عبور کنی برای باز شدن بهتر موضوع باید بدانیم اصلاً راهنما کیست چه وظایف و ویژگیهایی دارد چگونه به این جایگاه رسیده و چه رابطهای بین راهنما و رهجو برقرار است
راهنما کسی است که در بدو ورود به کنگره بهعنوان مسافر یا همسفر وارد شده و پس از گذراندن سفر اول و رسیدن به رهایی وارد سفر دوم شده و به تعادل جسمی و روانی رسیده و پس از آموزشهای لازم و تخصصی در زمینه اعتیاد و جهانبینی و عبور از فیلترهای گوناگون و راههای پر فراز و نشیب به این جایگاه رسیده تا بتواند راه را برای رهجو نمایان سازد و یک صاحب نظر و متخصص در زمینه اعتیاد هستند چون به دانایی رسیدهاند و میتوانند به دیگران هم انتقال دهند انتقال اطلاعات دانش آگاهی و تجربیات راهنما باید صادق باشد با مهربانی و عطوفت برخورد کند البته تعادل برقرار کند با شاگردش و در صورت بیتوجهی شاگرد برخورد هم بکند راهنما الگوست باید بینقص باشد قوانین را خودش رعایت کند باید دوست داشته باشد که شاگردش به رهایی برسد رهجو در دست راهنما امانت است در پرتو امکانات و مقررات کنگره رهجو تربیت کند و حدفاصل را رعایت کند اشتباهات را بازخواست کند و توجه داشته باشد رهجو سیدیها را بنویسد انسانی که آموزش میدهد خود نیز آموزش میبیند انسانی که برای حل مشکل دیگران تلاش میکند مشکل خود نیز حل خواهد شد و انسانی که بذر نیکو بکارد محصول نیکو برداشت خواهد کرد از مهمترین ویژگی راهنما خدمت خالصانه و بدون مزد و بدون چشم داشتی است که این خود از معجزات کنگره ۶۰ هست که افرادی را پرورش میدهد که اساس کارشان عشق ایمان و محبت بلاعوض است
خداوند لیاقت خدمت به بندگان را به هرکسی نمیدهد آنها شاید در صور آشکار و ظاهر مزدی دریافت نکنند اما در صور پنهان بزرگترین مزد و پاداش را دریافت میکنند نتیجه تلاش و خدمتشان به خودشان برمیگردد و آن سعادت و خوشبختی و نزدیک شدن به فرمان عقل است در کلام الله در سوره بلد اشاره کرده است که اگر کسی یک نفر را احیا کند مانند این است که هزاران نفر را زنده نموده است راهنما در کنگره ۶۰ طلایه دار عشق محبت ایمان و اسوهٔ صبر استقامت بردباری و مظهر و نمادی از معرفت عمل سالم و عدالت است در حقیقت راهنما ذرهای از وجود قدرت مطلق را در وجود خود دارد راهنما در اینجا یک کار بلد و استادی زبردست است و مدیر مدبر رهبر مددجو روانشناس و پزشک… نیست وقتی یک فرد درگیر بیماری اعتیاد میشود غرق در تاریکیها و ناامیدیها میشود وقتی در کنگره به رهایی و درمان میرسد خود را ملزم به جبران این عمل بزرگ میداند و عزم خود را جزم میکند تا در لذت رهایی افراد بیمار نقش داشته باشد و این جز با پیوند محبت و عشق میسر نیست عشق قویترین موتور محرک و قویترین انگیزهای است که انسان را به حرکت وامیدارد
عشق و ایمان مانند زنجیری است مقاوم و شکست ناپذیر که میان راهنما و رهجو برقرار است رهجو باید به راهنمای خود اعتقاد و اطمینان قلبی داشته باشد و بداند با فرمانداری کامل از او میتواند به تعادل و رهایی برسد مطیع و گوشبهفرمان راهنما باشد سر کلاس حضورداشته باشد بدون اجازه صحبت نکند در چارچوب کنگره و قوانین کنگره صحبت کند تسلیم مطلق راهنما باشد راهنما و رهجو دوست و رفیق نیستند زیرا در رابطه دوستانه جایی برای آموزش حرف شنوی و احترام در حد استاد وجود ندارد ارتباط آنها خیلی بالاتر و والاتر از دوستی است راهنمایی به دوش کشیدن و مواظبت لحظه به لحظه از رهجو نیست بلکه رهجو باید با توان و نیروی خود حرکت کند فردی پیگیر باشد به سراغ راهنما برود و سؤال کند و مشکلات خود را مطرح کند و جویندهٔ راه باشد و با مواظبت از خود و حرکت در مسیر صحیح از آموزشهای راهنما برای قدم در زندگی جدید تلاش کند همانطور که در کلام الله نیز اشاره کرده انسانها نسبت به رب و آموزگار خویش ناسپاس هستند مگر کسانی که در مسیر مستقیم و عمل سالم قرار داشته باشند
شاید قبل از کنگره به واسطهٔ دنیای تاریکی که تجربه کردهایم اصلاً به عمق واژه سپاسگزاری توجه نکردهایم و این قدردانی و سپاسگزاری در دستور جلسات کنگره قرار گرفته تا ما یاد بگیریم که حقیقتاً تمام لحظات کنگره یعنی یاد گرفتن و آموزش دیدنراهنما زندگی بخش است و امید را در دل تک تک انسانهایی که در ظلمات و تاریکی هستند زنده میکند راهنما یعنی بخشش برای حال خوش برای زندگی بهتر راهنما یعنی الگو و چراغ راه زندگی کس که تکیه گاه است و میتوانی به آن تکیه کنی وزندگی خود را به او بسپاری کسی که امین است و مورد ستایش راهنما یعنی عاشق واقعی و اگر امروز من از مربی و راهنمای خود سپاسگزار نباشم چطور میتوانم شاکر و سپاسگزار خداوند باشم این سپاسگزاری باید قلبی زبانی و عملی باشد و در این هفته این فرصت را برای من رهجو فراهم شده تا قدردان زحمات و ازخودگذشتگیهای راهنمای خود باشم در آخر این هفته پرشگون را خدمت استاد کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام و استاد امین و سرکار خانم آنی بزرگ و خانم آنی کماندار و راهنمای بی نظیرم خانم مهتاب عزیزم و تمامی راهنمایان و کمک راهنمایان خصوصاً راهنمایان شعبه خمین مبارکباد و تهنیت میگویم
نویسنده همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر مهتاب(لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: مرزبان خبری همسفر ملیحه
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
91