سلام دوستان، محسن هستم، یک همسفر.
ضمن تبریک هفتهی زیبای راهنما به راهنمای کنگرهی ۶۰
باید ماند و پایداری کرد.
باید الفبای دانشگاه کنگره را آموخت.
باید نوشت.
باید تفکر کرد.
باید درمان شد.
باید نگاهها را تغییر داد
باید دانست آرام بود.
باید زندگی در کنار یک مصرفکننده را آموخت.
باید تغییرات را در خود ایجاد کرد.
باید در شناسایی ارزشهای انسانی و ضد ارزشها کوشا بود.
باید مسیر آموزش را به خوبی طی کرد.
و بایدهای بسیار دیگر... اما چگونه؟ خیلی سخت است به تنهایی این مسیر را طی کردن. برای منی که سرگردانی را هر روز مزه میکردم. با ورودم به کنگره دیدم کسی هست که با دردم آشناست، او مرا بهتر از خودم درک میکند و میشناسد، از خودم نسبت به خودم عاشقتر است، آنچنان با من ارتباط دارد گویی که سالهاست مرا میشناسد و حس مشترک داریم.
این راهنماست که چراغ روشن در مسیر تاریکیها را در دست دارد و منِ رهجو را هدایت میکند.
نویسنده: محسن لژیون سوم، راهنما همسفر محمد
ویراستاری و بارگذاری: خدمتگزاران سایت همسفران آقا، شعبه پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
46