رنگها در زندگی ما معجزه میکنند.
هر رنگی حسی ایجاد میکند، انرژی را فعال مینماید و اثر خاصی در روح و جسم ما دارد.
سفید، نورانیست تمیز است، بوی عید میدهد. صورتی، شبیه دختر ملیح و بازیگوش است، بزرگ که شد میشود، قرمز؛ پر شور و هیجان، میشود گل، عشق، میشود گوشواره گیلاس. زرد، مثل خورشید زندگی بخش است. آبی عاقل است، مینشیند یک گوشه و فکر میکند. آرام میرود تا ته پختگی تا سورمهای.
سبز، صبر است برای یک جوونه ضعیف تا درخت کهن سالی شود. بنفش، مثل خلصه عارف است. نقرهای آواز میخواند ولی غم دارد.
اما نارنجی؛ نارنجی پر از حرف تازه است، پر از امید پر از نشاط، مثل حال بچهای که سوار تاب میشود، سبک بال و شاد و سرزنده، خنکای باد را حس میکند. نارنجی پر از حمایت، پر از امنیت است و حال و هوای دورهمی در زمستان زیر کرسی را دارد.
بوی خوشی دارد مثل دستانی که بوی نارنگی گرفته باشد. بوی خاطره انگیزی که همیشه زنده است. نارنجی میل به زندگی ست، حرکتی است مثل گل آفتابگردانی که سمت نور میچرخد.
راهنما:اگر مرا فرصت خدمت داده شد، برای تو بود. اگر سراسر وجودم پر عشق شد، برای تو بود. اگر تو نبودی، من کجا بودم؟ فراموش شده، بیرنگ، بیاثر بودم. اگر رها هستم از خشم و کینهها، برای این بود که راهنمای تو شدم. راهنما بودن یعنی؛ انجام دهی آنچه تا کنون شنیدی و آموختی و این انجامها جز برای تو میسر نبود.
در یک کلام بگویم اگر تو نبودی من گم بودم. اگر تو سفیدی، قرمزی، آبی یا سبز، من با نور و شور و زندگی و صبر و عرفان تو، حرف تازه و امید شدم. اگر من نارنجیام، از رنگ رنگ رنگین کمان شما هستم. اگر آفتابگردان شدم، از نور شما شدم. روزنههایم، لحظههایم با نور عشق و کوشش شما، پر شد.
رهجو: پیوند عجیبی است بین من و تو که نه در باور کسی میگنجد و نه کسی بوی عطرش را بوییده، فقط و فقط من میدانم و تو و خدایم که من و تو را برای هم آفریده. سپاس از بودنت که بودنم را معنایی دیگر داد.
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
66