مرزبان همسفر زهره:
هفته راهنما را در ابتدا به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تبریک عرض میکنم.
نمی دانم چگونه بگویم از صبوری، از فداکاری، از انسانیت، از عشق و محبتی که تو به من هدیه دادی. جامعه، خانواده، معلم و نه از هیچ کس دیگری نتوانستم این هنر را فرا بگیرم، نمیدانم چگونه باید جبران کنم عشق و محبت بی قید و شرط تو را. تا پایان سفری پر از فراز و نشیب در جادههای یخبندان مرا همراهی کردی، خانم معصومه عزیزم نمیدانم چه بگویم از روزی، که با آغوش باز مرا بغل گرفتی و با تمام وجود غم و دردم را حس کردی و با وجود گرمت انرژی خود را به من منتقل کردی، تا من بتوانم قوی و بااراده پای در این جاده بنهم. چراغی شدی و مرا به سرزمین نور، عشق، امید و ایمان هدایت کردی. خانم معصومه عزیزم نمیدانم با چه زبانی از روزهایی بگویم، که در جهل و نادانی بودم و در کنارم همچون شمعی سوختی تا من ساخته شوم. به من آموختی چگونه زندگی کنم، تو آمدی و با آمدنت روح تازهای در جان من دمید، تو جواب همه دعاهایی هستی، که من در پیشگاه خداوند عرضه داشتم و او در ازلی پاسخ آنها، فرشتهای چون تو را در سر راه من قرار داد، تا به آنچه در دل دارم برسم.
راهنمای عزیزم وجود تو هدیه گرانبهایی بود، از جانب خداوند برای من دلشکسته و خسته، که به قلب من نور و روشنایی بخشید. بابت این هدیه از خداوند سپاسگزارم و دست راهنمای خود را میبوسم و دعا میکنم، که همیشه سرافراز و سربلند و پایدار باشید. من هر آنچه اکنون دارم، از آموزشهای ناب شماست، امیدوارم روزی برسد که بتوانم با خدمت کردن در جهت پیشرفت نمایندگی قدم بردارم. هفته راهنما را به تمام راهنمایان کنگره۶۰ تبریک عرض میکنم، بهویژه راهنمای خوب خودم خانم معصومه عزیز، با تمام وجود دوستت دارم ای مهربان راهنمای من
همسفر مهناز:
تو از جنس نوری تو را میشناسم
شمیم حضوری تو را میشناسم
تو از جنس باران، تو از جنس دریا
تو عشقی تو شوری تو را میشناسم.
مهر ایزدی بر فراز دستانم بدرقهی استادی، که راه و رسم زیستن را به من آموخت.
امروز در هفتهای که با نام شما مزین شده بهانه ایست، تا بوسهای نثار دستانتان کنم، تبریک و شادباش خود را تقدیم حضور گرمتان میکنم.
راهنمای عزیزم همسفر معصومه، وجود شما آینه تمامنمایی است، که نشاندهنده خودِ واقعی من است. این شما بودید، که در تمام ناملایمات و لحظات سخت زندگیام در کنارم بودید. از شما آموختم، که شکستها و مشکلات بخش جدانشدنی زندگیست. هربار که در مقابل مشکلات به زانو در میآمدم، با کمک شما دوباره بلند میشدم و این درسها به من قدرت داد، تا با چالشهای آینده قویتر برخورد کنم. حمایتها و تشویقهای شما به من انگیزه حرکت داد. شما با تلاش و پشتکار به من نشان دادید، که هیچ چیز غیرممکن نیست. از صمیم قلب از شما سپاسگزارم و امیدوارم که برکات این خدمتهای عاشقانه در زندگیتان جاری باشد.
هفته مقدس راهنما بر استاد عزیزم مبارک.
همسفر حمیده:
به نام خالق آرامش
قبل از هرصحبتی خدا را شاکرم بابت قرار گرفتنم دراین مسیر زیبا هفته راهنما را اول به استاد و اولین راهنمای کنگره۶۰ آقای مهندس دژاکام و اولین راهنمای بخش همسفران خانم آنی بزرگوار و به تمام راهنمایان شال نارنجی و راهنمایان تازه واردین عزیز تبریک میگویم.
شما هستید که کلامتان الهی است تا بر عمق وجودمان حک شود و ساخته و هدایت شویم. شما همان نوری هستید که به زندگی پر از تاریکی و ناآرام ما جاری شدید، تا راه بر ما نمایان شود و قطعاََ عشق به مخلوق و عقل و ایمانی که آقای مهندس میفرمایند، در وجود شما قراردارد که من همسفر را با نگاه مهربان و مشتاقانه، از حالت ممات به حرکت وا بدارید و احیایمان کنید، و ما بتوانیم در این بُعد از دنیا بهحال خوش برسیم.
من بر دستان پرمهر و قلب پاک و مهربانتان بوسه میزنم. تنها دارایی من دعای خیری است که بدرقه راهتان میکنم. همیشه پایدار و برقرار باشید. از همسفر معصومه راهنمای عزیز و بزرگوارم بابت وجود پربرکتشان بر زندگیم سپاسگزارم.
نويسندگان: مرزبان همسفر زهره، همسفر مهناز، همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیوندوم)
ویراستاری: مرزبان خبری همسفر زهرا
ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیرجند
- تعداد بازدید از این مطلب :
78