دستهایی که کمک میکنند، مقدستر از لبهایی هستند که دعا میکنند.
من اعتقاد دارم همه راهنمایان کنگره۶۰ مهربانترین، با عشقترین و بهترین انسانهای روی اين کره زمین هستند چراکه از وقت، جان و زندگی خود بدون هیچ چشمداشتی میبخشند، خدا را شکر میکنم که به من اجازه دادند به کنگره بیایم و با این فرشتههای زیبا و مهربان آشنا شوم.
اینقدر راهنمایان بزرگوار و خوب هستند که در هر صورت آموزشهای خود را از ما دریغ نمیکنند. من به هیچ شکل نمیتوانم خدمتهای بزرگ راهنماهای خود را جبران کنم انشاءالله در ادامه بتوانم رهجوی خوبی برای آنها باشم.
من وقتی وارد کنگره۶۰ شدم با دنیایی از ابهام، حال بد، ناامید از اینکه چگونه باید به این زندگی ادامه بدهم، بودم و فقط به بهانه خوب شدن مسافرم آمده بودم.
اولین جلسه همسفر صبا راهنمای تازهواردین به من مشاوره دادند؛ اما مقاومت میکردم که من نیازی به آمدن ندارم و تنها برای مسافرم به این مکان آمدم؛ ولی ایشان با محبت و مهارتی که داشتند طوری با من صحبت کردند که مطمئن شدم تنها جایی که میتواند به ما کمک کند کنگره است البته هنوز هم روی این مسئله پافشاری میکردم که من نیازی به کنگره ندارم.
تا موعد تعیین راهنما رسید، چند تا راهنما انتخاب کردم که لژیون آنها پر و بسته شده بود، راهنما همسفر زهرا را ندیده بودم همینطور که داشتم به اطرافم نگاه میکردم تا لژیون انتخاب کنم، نگاه پر از عشق همسفر زهرا را دیدم اینقدر پر از عشق و محبت بود که تا به حال تجربه نکرده بودم. من مادر خوب و مهربانی دارم؛ اما هیچ وقت نتوانستند برای مشکلاتی که من داشتم کمک و راهنمایی کنند فقط برای من دعا میکردند؛ اما حالا احساس میکردم مادری دارم که در کنار عشق و محبت برای مشکلات من راه حلی دارد و میتواند به من کمک کند.
ذرهذره تغییرات در من به وجود آمد و این را خودم بهتر از هر کسی احساس میکردم، مشکلات من شاید تغییراتی نکرده بودند؛ ولی من خود متحول شده بودم و میتوانستم با آرامش، صبر و با تلاش خود از مشکلات گذر کنم.
راهنمای من چند ماه اخیر به دلیلی نتوانستند به کنگره بیایند و همسفر نجمه محبت کردند، اجازه دادند که من به لژیون ایشان بروم و از آموزشهای خیلی خوبشان بهرهمند شوم که مطمئنم باید این اتفاق میافتاد؛ زیرا من به این آموزشها نیاز داشتم، حس میکنم مادرم من را به خالهام سپرده است، خالهای که مثل مادر مهربان، مواظب من است حتی بیشتر از مادر برای شما زحمت میکشد؛ ولی شما منتظری مادرت برگردد. خیلی از همسفر نجمه ممنونم انشاءالله خیر این کار بزرگشان به زندگیشان برگردد.
در ادامه متوجه شدم لژیونی به نام جونز وجود دارد که برای اضافه وزن است، من هم وارد این لژیون شدم تا وزن خود را کاهش دهم. راهنمای این لژیون همسفر سمیه هستند که صبحهای جمعه ساعت ۷ در پارک تشکیل میشود؛ حال اگر بیرون کنگره حتی شهریه خیلی بالایی هم بپردازی، کسی حاضر نیست در سرمای زیر صفر و در این ساعت یا گرمای شدید تابستون بیاید و به من آموزش بدهد و این همان عشق و محبتی است که به جز کنگره۶۰ هیج جایی نمیتوانید پیدا کنید.
روش صحیح درست غذا خوردن و زندگی کردن را به من که چند سال به دلیل درگیری با اعتیاد مسافرم و مشکلاتی که داشتیم و به آن فکر نمیکردم آموزش دادند، به اینکه به فکر ورزش کردن باشم و چه کارهایی باید انجام دهم که در کنار مشکلات، سلامتی خودمان را هم بتوانیم حفظ کنیم و این را مدیون همسفر سمیه هستم، انشاءالله به بهترین شکل در زندگی ایشان جبران شود. دست هر سه راهنمای خود را میبوسم و از صمیم قلب دوستشان دارم.
تهیه گزارش و تایپ: همسفر طاهره رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون جونز)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون جونز)
ویراستاری، تنظیم و ارسال: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی امیر_ اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
68