English Version
This Site Is Available In English

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی

جلسه چهارم از دوره سی و هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رودکی با استادی مسافر فرشاد،  نگهبانی مسافر علیرضا، و دبیری مسافر داوود  با دستور «جشن هفته راهنما» روز چهارشنبه  یکم اسپند ماه ۱۴۰۳ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

چکیده گفتار استاد:
سلام دوستان فرشاد هستم یک مسافر
من هم به نوبه خودم این هفته پرشگون و زیبا را به استاد راهنمای کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام، دیده بانان کنگره ۶۰ و تمام راهنماهای کنگره ۶۰ تبریک و شادباش عرض می‌کنم.
پس از مراتب ادب و قدردانی می‌خواهم همه ما بدانیم که چرا این دستور جلسه جزو دستور جلسات در کنگره ۶۰ قرار داده شده است؟!
ما در کنگره چهار جشن همسفر، گلریزان، مرزبان و ایجنت و راهنما داریم که در این دستور جلسات مراتب سپاسگزاری و قدردانی خود را از این عزیزان که حکم مربی را برای ما دارند انجام می‌دهیم. اکنون می‌پردازم به این موضوع که چرا این چهار جشن به صورت دستور جلسه در دستور کار ما قرار گرفته است؟!
نیاز به یادآوری است که می‌خواهم من تنها برداشت خودم را از این موضوع  بیان کنم.
من فرشاد از آنجایی که یک مصرف کننده بودم، قدردان نعمت‌های خداوند که به من ارزانی داشته شده بود، نبودم. مادر خوب، پدر خوب، مربی‌های خوب، همسر خوب... همه این‌ها نعمت‌هایی بود که هستی در اختیار من قرار داد اما من هرگز قدر آنها را ندانستم. و به واسطه همین جهان‌بینی پایین یک زندگی تک بعدی داشتم وخودم را در دنیای اعتیاد محدود کرده بودم که تنها جلوی پای خودم را می‌دیدم.
هدف از بودن این دستور جلسات این است که همه ما سپاسگزاری و نحوه قدردانی را بیاموزیم. برخی زمان‌ها قدردانی به مرحله شناخت می‌رسد. اما قدردانی راستین در مرحله کردار است.  یک سفر اولی، میوه و مهم‌ترین گزینه در کنگره ۶۰ است. به صورتی که ریشه این درخت جناب مهندس، یده‌بانان تنه اصلی آن، مرزبان‌ها و راهنماها شاخه‌های آن،  تازه واردین شکوفه و سفر اولی‌ها میوه آن به حساب می‌آید. بنابراین تمام ساختار کنگره ۶۰ تلاش می‌کند تا یک تازه وارد به رهایی برسد.
به قول استاد امین؛ راهنما، در حال سفر با یک سفر اولی است و همواره تحت فشار نیروهای منفی قرار دارد چون خودش نیز تاریکی‌هایی دارد و این تاریکی‌ها او را مورد آزار قرار می‌دهند. حال بهترین و ناب‌ترین قدردانی برای یک سفر اولی این است که دست به دست راهنمایش بدهد و از گذرگاه‌های سخت و عقبه‌ها عبور کند تا بتواند به همراه راهنمایش به قله‌های موفقیت برسد و در آخر خدمت مهندس برود و همان فکه رقبه یا رهایی صورت گیرد.

زندگی من  در گذشته، مانند یک خواب برایم بود و هیچ تجربه یا خاطره ویژه‌ای از آن دوران ندارم و شاید در دوران مصرفم کمی معنای زندگی و مزه آن را چشیده باشم اما دوران طلایی زندگی من می‌شود ورودم به کنگره و زمانی که درمان برایم روی داد.
حال مهم اینجاست که من چگونه می‌خواهم از این همه لطف قدردانی نمایم!؟
همه این قدردانی‌ها باید به صورت زبانی، کرداری، قلبی و اهدای پاکت و دلنوشته صورت بگیرد تا بدین وسیله همه ما قدردان نعمت‌ها باشیم.

نگارش، ویرایش؛  مسافر حسن
عکس و صدا:  مسافر بابک
تهیه؛  مرزبان خبری، مسافر امید
ارسال مطب؛  مسافر عباس
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .