English Version
This Site Is Available In English

مسئله مالی بسیار مهم است

مسئله مالی بسیار مهم است

سلام دوستان آیدا هستم یک همسفر:
لژیون سردار، تنها بخشی از کنگره بود که من توانستم در آن آموزش‌هایی که دریافت نمودم را جامه عمل بپوشانم و این موضوع چند علت دارد؛ دلیل نخست این است که مسئله مالی، بسیار مهم است؛ زیرا اگر پول نباشد، انسان نمی‌تواند حتی یک گام بردارد و من این موضوع را با گوشت، پوست و استخوان خود تجربه کرده‌‌ام.
دومین علت، آموزش‌ها و تجربه‌ای است که در این ۳ سال حضور در لژیون سردار کسب کرده‌ام و همه‌ آن‌ها در قلب و جان من نفوذ کرده است. 
سوم این‌که برکات بسیاری را نیز دیده‌ام؛ وضع مالی ما بهتر شده، رزق و روزی ما افزایش یافته و بسیاری از مواقع، اتفاقاتی که برای من و عزیزانم افتاده، ختم به خیر شده است؛ شاید خدا به دلیل رحمی که ما بر بندگان او داشتیم، به ما رحم کرد. چنانچه اعضای لژیون سردار از بخشش؛ مال، انرژی و حال‌ خوش‌ دریافت نمی‌‌کردند و یا  نتیجه خیر و برکت آن را در زندگی خود و عزیزان ‌خود نمی‌دیدند؛ محال بود که هر سال عضو شوند و یا مبالغی بیشتر بپردازند. همچنین کنگره، آقای مهندس، خانواده، استادان، شاگردان ایشان و خدمتگزاران کنگره، آن‌قدر به گردن ما حق دارند که اگر تا آخر عمر، همه‌ مال و اموال خود را وقف کنگره کنیم و در آن خدمت مادی، معنوی، علمی و عملی انجام دهیم، همچنان قادر به جبران نیستیم؛ ما باید برای جبران خسارت‌، پرداخت زکات نعمت و خوشبختی‌ خود، در کنگره بمانیم و تا آن جایی که می‌توانیم برای انسان‌های دردمند و در ر‌اه‌مانده که در تاریکی اعتیاد، اضافه وزن و انواع بیماری‌ها هستند، کاری انجام دهیم تا آن‌ها نیز حالشان خوب شود و این زنجیره عشق، بزرگ و بزرگ‌تر شود؛ زیرا خوشبختی و عاقبت به خیری ما و عزیزان ما به شادی همه انسان‌های کره زمین گره خورده است. هرگاه پیام لژیون سردار را می‌شنوم؛ بغض گلوی ‌مرا می‌گیرد و بسیار برایم دلنشین است؛ زیرا حقیقت زندگی من و بسیاری از انسان‌های دردمند دیگر است‌. چه بسیار زندگی‌هایی که باید نابود و خاکستر می‌شد و پسران و دختران جوانی که در حال پرپر و خاکستر شدن بودند؛ اما در کنگره۶۰ درمان شدند و به سامان رسیدند. به راستی‌ انسان به ‌فکر فرو می‌رود که اگر کنگره‌۶۰، لژیون سردار و خدمت مالی نبود، آیا من و همسرم که حاصل یک ازدواج کنگره‌ای هستیم، زنده بودیم؟ بدون شک همه افرادی که از دارایی ‌خود بخشیدند و خدمت مالی انجام دادند؛ در سلامتی و حال خوش امروز ما سهیم هستند. من نیز سعی می‌کنم در حد توان خدمت مالی انجام ‌دهم، به امید این که جوانان دیگر مانند من و همسرم به رهایی، سلامتی و درمان، عشق، خوشبختی و حال خوش برسند.

سلام دوستان سهیلا هستم یک همسفر:
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزار هستم که اجازه ورود به لژیون سردار را به من داد تا لذت بخشش را در زمانی که بسیار به آن نیاز داشتم، بچشم. سال گذشته بدون آگاهی، علم و تنها با شور و هیجان تصمیم گرفتم وارد لژیون سردار شوم؛ در آن زمان قصد من این بود که ببخشم تا خداوند مال و ثروت بیشتری به من بدهد. زمانی که برای پرداخت اقساط تعهد دادم؛ حتی نتوانستم نیمی از آن‌ها را پرداخت کنم؛ زیرا درکی از این جایگاه نداشتم. امسال تا روز گلریزان فقط قصد من حمایت مالی بود؛ به دلیل اینکه از نظر اقتصادی، مشکلات بسیاری داشتم و زمانی که می‌خواستم برای لژیون سردار ثبت نام کنم؛ افکار منفی و بازدارنده به به سراغ من آمده بودند و در ذهن با خود می‌گفتم: پس فرزندانت، اجاره‌خانه، قسط و بدهی‌ها و ... را چه می‌کنی؟ این افکار ترسی در وجود من ایجاد کرده بودند که چگونه این مشکلات را حل کنم؛ اما در روز گلریزان با مشارکت یکی از همسفران، حسی در من به وجود آمد و گویی منقلب شدم، ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد و همان لحظه تصمیم قطعی و قلبی خود را برای عضویت در لژیون سردار گرفتم. در آن روز تنها دارایی من یک جفت گوشواره بود و برای جلوگیری از ورود افکار منفی، آن را داخل پاکت گذاشته و با خودم گفتم: دیگر هزینه عضویت خود را پرداخت کردی.
زمانی که خانواده و اطرافیان این موضوع را فهمیدند، مرا سرزنش کردند و گفتند: تو خود به این پول نیاز داشتی چرا این کار را انجام دادی؛ اما من از اعماق وجود خوشحال بودم و می‌دانستم بهترین کار را انجام داده‌ام. از آن لحظه تا به امروز، گره‌های بسیاری در زندگی من باز شدند که من دلیل همه آن‌ها را بخشش کوچک خود می‌دانم. بزرگ‌ترین آموزشی که من در لژیون سردار گرفتم، بخشیدن و درک بخشش بود. امیداورم در سال‌های آینده، چنان پخته، بزرگ و بخشنده شوم تا بتوانم دنوری و پهلوانی را نیز تجربه کنم، حس خوب آن را دریافت کرده و طعم واقعی ثروتمندی که ثروت معنوی است نه ثروت مادی را بچشم. به یاری خداوندی که بخشنده و مهربان است.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر:
خدا را شکر می‌کنم که مسیر زندگی من را به گونه‌ای تغییر داد تا بتوانم وارد کنگره60 بشوم. از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان بابت فراهم نمودن بستری سراسر عشق، محبت، گذشت و بخشش بسیار تشکر می‌کنم. به طور قطع؛ اگر روزی آقای مهندس از خود، فرزندان، کار، ثروت و دارایی خود نمی‌گذشتند؛ من و امثال من، این حال خوش را تجربه نمی‌کردیم. با قرار گرفتن در لژیون سردار متوجه شدم که اگر الگویی درست باشد، باید بتواند با اعمال و رفتار خود در دیگران تأثیر بگذارد. الگوی درست باعث می‌شود افراد پس از رسیدن به حال خوش، عمل خیر را ادامه دهند. آقای مهندس به عنوان یک الگوی درست، ابتدا روی خود کار کردند و سپس فلسفه بخشش را به همه ما آموزش دادند و ما نیز باید این راه را ادامه دهیم. من در کنگره آموختم که همه چیز را برای خود نخواهم و در واقع، آموزش کلامی و عملی بود که روی من تأثیر داشت. زمانی که مشاهده کردم مسافرم برای زندگی مشترک و اهداف آن سفر کرد و توانست مواد مخدر را کنار بگذارد، من نیز احساس کردم که می‌توانم تأثیرگذار باشم و ثمره‌ای داشته باشم، از این رو تصمیم گرفتم همه چیز را برای خود نخواهم و وارد لژیون سردار شوم. با حضور در لژیون سردار، سعی کردم در حد توان خود ببخشم تا چراغ این مسیر روشن بماند و دیگر انسان‌ها در این مسیر قرار گرفته و استفاده لازم را ببرند. امیدوارم الگویی باشم برای نسل‌های بعدی تا آن‌ها نیز بتوانند در حد توان خود ببخشند و کمک کنند.
اگر این مسیر ادامه پیدا نکند؛ الگوهای خود را از دست می‌دهیم و اگر آن‌ها را از دست بدهیم، نیروی منفی بر ما غلبه می‌کند و به آنچه که می‌خواهد می‌رسد و زندگی روز به روز سخت می‌شود.
با حضور در لژیون سردار، حس و حال بسیار خوبی دارم؛ همان‌گونه که در آموزش‌ها می‌آموزیم حساب ما با عشق است؛ یقین دارم در لژیون سردار، حساب ما با شخص دیگری است؛ به همین دلیل دنبال برگشت نیستم و امیدوارم این تغییر در همه افراد اتفاق بیفتد.

نویسندگان: اعضای لژیون اول، چهارم و هشتم
تنظیم و ارسال: همسفر سعیده (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .