در سیدی معلم استاد امین میفرمایند: « نیاز ما در دل دیگران است و نیاز دیگران در دل ما است. »
میخواهیم بدانیم که معلمی چگونه کاری است و اگر جایگاهی دارد این جایگاه به چه دلیل است؟
نقطه شروع و ابتدا که با داستان آدم و حوا آغاز گردید و خداوند به عنوانِ نمونه یک جفت را آفرید و خداوند از آنها پرسید آیا من پروردگار شما هستم؟ و آنها این مطلبِ پروردگار را تأیید میکنند به جزء شیطان که در برابر خالق، عصیان میکند و از اَمر پروردگار سرپیچی میکند و این کار باعث شد تا از درگاه خداوند رانده شود و خداوند هم فرمودند: « برو تو از مهلت یافتگان هستی. »
به آدم و حوا میگوید که شما در بهشت هستید و بهشت همان تمثیل شو شود است و هر چیزی با اِراده انسان خلق میشود و آن خواستههای معقول مَدنظر است؛ البته خواستههای انسان در بهشت اجرا میشود و به انسان گوشزد میکند که در این بهشت از تمام نعمتها استفاده نمایند اِلی یک درخت که همان شجره خبیثه است. در تمثیل به معنی درخت انگور است. در مقابل این فرمانِ خداوند، شیطان بار دیگر عصیان میکند که اگر از این درخت استفاده نمایید وضعتان از این هم بهتر خواهد شد. در مسئله اعتیاد هم با این مورد برخورد میکنیم که یک فرد در ابتدای مصرفِ موادمخدر همین حالت را دارد و شرایط آن بهتر از قبل میشود و این از نسبتهای شیطان است و انسان نقض فرمان میکند و به درجه پایین انسانیت سقوط میکند و در زمین جای میگیرد تا در این جایگاه بیاموزد و آزمایش شود.
نقض فرمان، نقطه آغاز ورود به تاریکیها و سقوط هر انسانی است. تاریکی؛ یعنی نیروهایی که در اختیار انسان است آن نیروها تحت اَمر انسان نیستند و انسانی که بیشتر در تاریکی باشد نیروهای تحتِ اَمر بیشتری از حوزه اختیار آن خارج شده است؛ بنابراین شرط خارج شدن از تاریکی فرمانبرداری است. اگر میخواهیم فرمانبرداری کنیم، باید از چه کسی فرمانبرداری کنیم؟ این کار سلسله مراتب دارد و باید مراعات شود. شخصی که تاریکی را تجربه کرده است و از آن تاریکی خارج شده باشد تجربه فرمانبرداری را دارد، به درجهای از فرماندهی رسیده است. در فرآیند خارج شدن از تاریکی نیروهایی به کمک انسان میآیند و آن نیروها تفکر، عشق، ایمان و ... است.
کسی که در حال خدمت است سیستم الهی او را حمایت میکند و در کنگره جایگاه راهنما از حمایت و پشتوانه سیستم برخوردار است. بخشی از وجود راهنما روشنایی است و بخش دیگر آن هنوز تاریکی هست؛ اما آن بخشی که در روشنایی است، رهجو هنوز در تاریکی است و راهنما آن بخش از تاریکی رهجو را میبیند و چون پیمانی بین راهنما و رهجو بسته میشود که رهجو تحت الامر است یعنی در یک حمایت تحت الحفظ قرار دارد ولی قابل رؤیت نیست؛ یعنی رهجو میخواهد حرکت کند؛ ولی تاریکی درون رهجو میخواهد او را برگرداند و در واقع رهجو عصیان میکند در این موقع راهنما در کنار رهجو قرار میگیرد و در مواقعی نیروی تاریکی را متوقف میکند و شرایط عبور از این گذرگاه را برای رهجو فراهم میکند.
این قضیه در داستانِ بنیاسرائیل است که قومِ فرعون به دنبال بنیاسرائیل وقتی به دریا رسیدند شروع به شیطانی کردن کردند که موسی عصا را بزند و موقع رد شدن قوم موسی سپاهی از جانب خداوند به صورت آتش در مقابل قوم فرعون قرار گرفت تا اینکه حضرت موسی و یارانش توانستند از این مرحله رد شوند و عبور کنند و قوم فرعون در وسط راه دریا غرق شدند چون دریا بسته شد و راهی که برای قوم حضرت موسی باز شد به امر پروردگار دوباره بسته شد. حال این اتفاق بین راهنما و رهجو میافتد و اگر رهجو فرمان برداری نکند، پیوندِ بین راهنما و رهجو قطع میشود و رهجو با نیروی منفی میماند.
کار راهنما سخت است باید برخودخواهی، منیت و قدرتطلبی خود غلبه نماید و تاریکی از پشت به او فشار میآورد و تاریکی رهجو هم از طرف دیگر وجود دارد که راهنما را از مسیر آن منحرف سازد و اگر راهنما پیروی نماید هر دو با یکدیگر سقوط میکنند. حواس راهنما باید جمع باشد و اگر رهجو از تاریکی عبور کند خود به فرمان عقل نزدیکتر میشود و دانایی او به دانایی مؤثر تبدیل میشود.
در کلام الله آمده است از تو در مورد روح سؤال میکنند و تو بگو روح در اَمر مربی « پروردگار » من است. کارِ روح چیست؟ روح فقط در انسان وجود دارد و نشانه روح در انسان این است که انسان علم یاد میگیرد؛ بنابراین انسان میآموزد و خداوند به کمکِ علمِ خود، جهان را اداره میکند و در انسان نیز این فرآیند به کمک روح انجام میگیرد؛ یعنی اگر انسان بخواهد فرمانروای وجودِ خویش باشد باید علم داشته باشد و این علم به وسیله روح انجام میشود. با وجود روح ماهیت هر چیزی مشخص میگردد.
در اعتیاد هم همینگونه است، جادوی مواد همین خاصیت را دارد؛ یعنی مصرفکننده موادمخدر بد و خوب را تشخیص نمیدهد و حسهای آنها بسته میشود و کسانی که در درمان اعتیاد خوب سفر نمیکنند صورت مسئله اعتیاد برای آنها مشخص نشده است.
برداشت من از سیدی این است انسان توسط رَب ارتقاء پیدا میکند و این رَب به معنی مربی، استاد، معلم و ربالعالمین که پروردگار تمام جهانیان است و روح توسط رَب و مربی ارتقاء پیدا میکند و انسان باید فرمانبردار باشد و اگر فرمانبردار نباشد به موعود نخواهد رسید.
منبع: سیدی معلم (استاد امین)
رابط خبری: همسفر نازنین مرزبان خبری
نویسنده : راهنما همسفر امالبنین (لژیون هفدهم)
ویرایش: راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
ارسال مطلب: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
89