سلام دوستان رقیه هستم همسفر علی
راهنما یعنی؛ نشاندهنده مسیر تاریکی به نور، غم به شادی، نفرت به عشق
راهنما یعنی؛ نمایانگر راه رسیدن به آرامش، نمایانگر راه بهشت و نجات از جهنم درون، جهنمی که سالها وجودم را تسخیر کرده بود. خدا را هزاران بار شکر که با کنگره آشنا شدم.
روز اولی که وارد کنگره شدم، همانند مادری بودم که فرزندش را در فضای شلوغی گم کرده بود و به دنبال کمک میگشت، گنگ و نامفهوم در ازدحام جمعیت دنبال کسی بودم که کمکم کند، ناگهان فرشته سفید پوش با شال سبز به من خوش آمد گفت که با چهره مهربان جلب توجه میکرد. او کسی جزء خانم زهرا راهنمای تازهواردین نبود.
از من پرسید که شما جلسه اول هست که اینجا آمدهاید؟ گفت که بسیار جای خوبی روزی شما شده است به شرط اینکه ادامه دهید، گفتم به روی چشم.
احساس غریبی میکردم؛ ولی با نوشیدن چای کنگره احساس کردم، خودمانی شدیم و حس خوب دریافت کردم، او به من امید داد و دلگرمم کرد. بعد سوالی از من پرسید که احساس کردم به خاطر رنگ پریده و حال خراب من بوده است. پرسید، آیا شما اهل قلیان یا سیگار هستید؟
در پاسخ او جواب دادم، خیر فقط حالم خراب است و به همین دلیل رنگم پریده است. خانم زهرا به من امید داد و گفت که نگران نباشید، حالتان هم خوب میشود و توضیح داد که این سوال مختص به همه افراد تازهوارد کنگره میباشد، سه هفته به عنوان مهمان بیاید و من ناخوداگاه هفته سوم مجذوب کنگره شدم.
هفته دوم در شلوغی پایان جلسه یک چهره آرام و صدای خاصی من را به عقب کشاند.
در جلسه سوم خانم زهرا من را راهنمایی کرد تا با احساس خودم راهنما انتخاب کنم که ناگهان همان چهره خاص را با لباسی سفید و شالی نارنجی در لژیون نهم دیدم که بدون شک همان چهره صبور و مهربان خانم ثریا عزیز بود. لژیون نهم را انتخاب کردم و با خوشآمد گویی دوستان کنار راهنما عزیزم نشستم و او با راهنماییهایشان به من آرامش و دلگرمی داد. او نور امید در زندگی تاریک من شد و به من یاد داد در کارهای مسافرم مداخله نکنم، صبور بودن را به من یاد داد تا به حال خوش برسم.
نویسنده: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر ثریا (لژیون نهم)
رابط خبری و عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر ثریا (لژیون نهم)
ویراستار: همسفر زهرا نگهبان سایت
ارسال: همسفر بهاره رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
243