English Version
This Site Is Available In English

نقش راهنما در مسیر رهایی از اعتیاد

نقش راهنما در مسیر رهایی از اعتیاد

به نام خدایی که عشق، محبت و ایمان را آفرید.
وقتی به گذشته خود فکر می‌کنم و بیهودگی‌های زندگی‌ام را مرور می‌کنم، به یاد روزهایی می‌افتم که در اوج تاریکی بودم. حال من بسیار خراب بود؛ شب و روز برایم بی‌معنا شده بود. هر شب بیدار می‌ماندم و از خداوند می‌پرسیدم چرا به من کمک نمی‌کند تا از این وضعیت رها شوم. غرق در ناامیدی و ترس بودم، اعتمادبه‌نفسم را از دست داده بودم و دچار فراموشی شده بودم، تا حدی که تشخیص افراد برایم سخت شده بود. هزاران بار از خداوند خواستم که کسی را برای کمک و یاری‌ام بفرستد.
و انگار خداوند صدایم را شنید…
یک روز، فرد بزرگواری که روحش شاد و یادش گرامی، آقای جلیل مرادی را سر راهم قرار داد. ایشان مرا با کنگره ۶۰ آشنا کرد. با ورود به کنگره، روزنه‌ی کوچکی از نور در وجودم احساس کردم؛ گویی راه برایم نمایان شده بود. بعد از گذراندن سه جلسه، باید بر اساس قوانین کنگره، با حس خود راهنما انتخاب می‌کردم و راهنمای عزیزم، آقای محمد بهزادی را برگزیدم. انگار خداوند واقعاً صدای مرا شنیده بود و این بزرگوار را برای کمک و راهنمایی‌ام فرستاده بود تا مسیر درست زندگی کردن را به من نشان دهد.
حالم بسیار خراب بود و از نظر روحی و روانی پریشان‌احوال بودم. اما راهنمای عزیزم با صبوری و دلسوزی، در تمام سختی‌ها و بحران‌ها کنارم ایستادند. هرگاه با مشکلی مواجه می‌شدم، صحبت‌های ایشان مانند آب بر روی آتش، آرامش‌بخش روح و روانم بود.
پس از پشت سر گذاشتن تمام سختی‌ها، سرانجام روز رهایی من فرا رسید؛ روزی که از شدت خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدم، چرا که می‌دانستم از این پس می‌توانم مانند دیگران، زندگی‌ای بی‌دغدغه داشته باشم. در ۱۷ مردادماه ۱۴۰۳، به محضر جناب آقای مهندس دژاکام برای رهایی رفتیم. آن روز، هوای تهران به قدری گرم بود که تعطیل رسمی اعلام کرده بودند، اما با وجود گرمای طاقت‌فرسا، راهنمای عزیزم و راهنمای همسفرم چنان با عشق و محبت در کنارم بودند که گرما برایشان هیچ اهمیتی نداشت.
از زحمات این دو راهنمای بزرگوار صمیمانه قدردانی می‌کنم که من و همسفرم را در مسیر صراط مستقیم یاری کردند.
به این باور رسیده‌ام که تمام راهنمایان در کنگره ۶۰، از روی عشق، محبت و ایمان خدمت می‌کنند. آن‌ها بدون هیچ چشم‌داشتی، تمام تلاش خود را برای احیا و درمان انسان‌های نیازمند به کار می‌گیرند.
به مناسبت هفته راهنما، این روز را به محضر جناب مهندس دژاکام و تمامی راهنمایان کنگره ۶۰، به‌ویژه راهنمایان شعبه صائب تبریزی تبریک عرض می‌کنم.
و در آخر، از راهنمای عزیزم، آقای محمد سپاسگزارم و از صمیم قلب می‌گویم: راهنمای مهربان من، واژه‌ی "سپاس" در برابر فداکاری‌های شما، ذره‌ای بیش نیست. تنها دارایی من برای شما، دعای خیری است که بدرقه‌ی راهتان می‌کنم. ان‌شاءالله همیشه پایدار باشید، در زندگی موفق و در آرامش باشید و تمام مشکلات برایتان، همچون آب خوردن، حل شود.

 

نویسنده: مسافر سالار لژیون ششم

خدمتگزار سایت: همسفر مهران

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .