همسفر زهرا
در ابتدا هفته راهنما را به تمام راهنماهای عزیز بهویژه راهنمای مهربان خودم همسفر نجمه تبریک عرض میکنم، نمیدانم، چگونه میتوانم از زحمات شما سپاسگزاری کنم که در شأن شما راهنمای محترم باشد؛ در این هفته که یک روز به نام راهنما نامگذاری شده برگشتم، به دو سال قبل روزی که پا به مکانی ناشناخته به نام کنگره گذاشتم و هیچ نمیدانستم، چه مکان مقدس و امنی است و من میتوانم، روزی به حال خوش برسم و از افکار منفی که بزرگترین دشمن زندگی من در تمام این سالها بود، دور بمانم و امروز که فکر میکنم، اینها را مدیون آموزشهای آقای مهندس و بعد راهنمای دلسوز خودم که بدون هیچگونه خستگی و با عشق به من ارائه دادند، هستم؛ چند ماه اول با خود فکر میکردم، چهچیزی باعث میشود که یک نفر از وقت خود بگذارد، برای خوب شدن حال دیگران آنهم به صورت رایگان، بعدها فهمیدم پشت این تلاش بی وقفه چیزی جز عشق و بخشندگی نیست و من هم سعی کردم، در زندگیام کاربردی کنم؛ خدا را شکر با بخشندگی و عشق ورزیدن به دیگران حال بهتری دارم، از ته قلبم برای همه راهنما و همچنین راهنمای خوب خودم آرزوی سلامتی و زندگی سراسر آرامش را از خدای بزرگ خواستارم؛ امیدوارم روزی بتوانم، بخشی از زحمات راهنمای عزیزم را جبران نماییم.
همسفر راضیه
راهنما ای عاشقترین انسان، فرشته زیبای زندگیام، رفیق روزهای خستگیام، ای که نگاه زیبای تو جادو میکند، ای که قلب مهربان تو عاشقانه میتپد، روزت هزاران هزار مرتبه بر من مبارک که همچون تویی را دارم؛ با تداعی تصویر زیبای تو در ذهن با خود فکر میکنم که یکی از بزرگترین شگفتیهایی که در زندگیام تجربه کردم، ورود به بهشت زمینی کنگره۶۰، چرخش زندگیام در مدار دیگری و داشتن روزی بهنام روز راهنما است، افراد زیادی از برخورداری از چنین روز و جشنی محروماند و من باید قدردان چنین موهبتی باشم، دقیقاً مانند کسانی که پدر و مادر ندارند و میگویند، خوشا بهحال تو که از این نعمت بهرهمند هستی؛ من راهنمای بسیار بزرگی چون آقای مهندس دژاکام را دارم که به وجود نازنین او میبالم و عاشقانه او را میستایم و در درجه بعدی راهنمای با عشقم خانم نجمه عزیز دل را دارم؛ خداوند حافظ این دو عزیز باشد و سایه آنها را بر سر من مستدام بدارد و ما از حضور آنها در کنار خود سالهای سال لذت ببریم و ناظر موفقیتهای روزافزون آقای مهندس و تمامی خدمتگزاران کنگره۶۰، باشیم؛ خداوندا هزاران بار، شکر، شکر، شکر.
همسفر مریم
اولین روز که وارد کنگره شدم بهعنوان تازه وارد آمدم و با روی خوش از من استقبال شد، با خودم فکر کردم اینجا تنها جایی بود که با وجود اینکه فهمیدند که من خانواده یک آدم مصرف کننده هستم، با مهربانی با من رفتار شد و کسی به چشم دیگری من را نگاه نکرد، بعد یک همسفر خوش برخورد و مهربان با من صحبت کرد که فهمیدم همان راهنمای تازه واردین است، رفتار ایشان باعث شد تا من جذب کنگره شوم و نام من شد همسفر و بعد از سه جلسه با انتخاب خودم راهنمای با عشقم را انتخاب کردم، اینبار هم همانطور با همان روی خوش، مهر و عطوفت برخورد شد و شروع کردم به آموزش دیدن متوجه شدم که همه اینها از آموزشهای آموزگاری بزرگ بهنام مهندس حسین دژاکام است؛ بزرگترین راهنمای من در زندگی و تمام مسیر راه مانند پدری مهربان در کنار ما هستند، از لطف ایشان بوده که الان من با راهنمایی دلسوز بهنام همسفر نجمه مسیر راه خود را پیدا کردم تمام حس آرامش را از وجود شما دارم، نجمه عزیزم این روز را به شما تبریک میگویم؛ آقای مهندس دژاکام هفته راهنما را به شما و به همه راهنمایان کنگره۶۰، تبریک میگویم.
همسفر زهرا
بهنام ایزدمنان که محبت دوست داشتن را آفرید؛
نه تنها شبها بلکه روزها نیز در تاریکی بودم، مانند ماهی بیرون از آب دل میزدم، تا یکی من را داخل آب بیندازد، گرمای نگاه تو چنان بدن سردم را گرم کرد، انگار تازه متولد شدهام، با آمدن تو دنیای تازهای به من هدیه دادی، گاهی مانند مادری دلسوز و گاهی خواهری مهربان به مشکلات من گوش میدهی؛ راهنما یعنی نشاندهنده مسیر تاریکی به نور، غم به شادی و نفرت به عشق، نمایانگر راه و نجات از جهنمی که سالها وجود من را گرفته بود، گویا خداوند صدایم را شنید و برای نجات من از تاریکیها شما را فرستاد،
سلامت جسم و روحم، آرامش شب و روزم همه بهخاطر تلاش و ایثار شما است، تشکر واژه کمی است، تنها دارایی من برای شما دعای خیر است که بدرقه راهتان کنم تا پایدار باشید، این روز بر شما مبارک باد!
همسفر نرگس
راهنما تجلی عشق در پهنه هستی است، وقتی ناآرامی آرامت میکند، ناامیدی با جادوی کلام امید میدهد، در تاریکی جهل و ضدارزشها غوطهور هستی، دستان پرمهر او را به سوی تو دراز میکند و نجاتبخش میشود؛ با وجود او زندگی چهره دیگر خود را به تو نشان میدهد؛ چهرهای که زیبا است، یادآوری میکند که همهچيز در تفکر من است؛ چشمهای خود را باید بشویم، زندگی و مشکلات را جور دیگری ببینم؛ در یک کلام راهنما سراسر عشق و محبت بلاعوض است و قلبش به وسعت اقیانوسها است، نجمه عزیزم این هفته زیبا را به شما و تمام راهنماهای کنگره۶۰، تبریک میگویم و با تمام وجود بر دستان پرمهر شما بوسه میزنم.
همسفر ملیحه
چه بگویم در وصف تو که قدردان محبتهای بی دریغ تو باشم، که ذره ذره وجود تو سرشار از عشق و محبت است، از خدمت خالصانه تو، از عشق بلاعوض، از نگاه پرمهر و لبخند پر از آرامش، راهنمای با عشق و محبت من هرچه از تو بگویم، باز هم کم است، چون تو سرشار از عشق، محبت و امیدی، کسی که من را ساخت تا خود را بشناسم، به ارزش وجودی خود پی ببرم، تو بودی که باعث شدی از ضدارزشها فاصله بگیرم و از همه مهمتر کسی که باعث شد، اکنون آرامش داشته باشم تو هستی؛ عاشقانه دوستت دارم و تا آخرين لحظه عمر مدیون تو هستم، هفته راهنما باعث میشود که من به خود بنگرم که کجا بودهام و اکنون کجا هستم و به چه دانایی و آگاهی رسیدهام، از اولین راهنمای کنگره۶۰، از آقای مهندس و از استاد سردار راهنمای چراغ خاموش آقای مهندس بسیار تا بسیار سپاسگزارم؛ این هفته بزرگ را به تمام راهنماهای کنگره۶۰، و راهنمای باعشق خودم تبریک میگویم و دستان پرمهر او را میبوسم.
.jpg)
نویسندگان: همسفر زهرا، همسفر راضیه، همسفر مریم، همسفر زهرا، همسفر نرگس، همسفرملیحه، رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر شفیعه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
92