همسفر فرزانه و مسافر محمد از طریق یکی از آشنایان خود که اکنون ایشان راهنما هستند با کنگره آشنا شدند. با آنتی ایکس تریاک و شیره به مدت ده ماه و بیست و یک روز به روش DST و داروی OT با کمک راهنمایان محترم، مسافر علی و همسفر مینا سفر کردند. در حال حاضر ده سال و دو ماه و دو روز است که از بند اعتیاد آزاد و رها هستند. در ادامه، سفر نیکوتین را به مدت ده ماه و بیست روز با راهنمایی مسافر علی شروع کردند و در حال حاضر دو سال و یازده ماه و نیم است که از بند نیکوتین نیز آزاد و رها شدهاند. رشته ورزشی هر دو عزیز والیبال است.
طبق سیدی رب و مربی (زمانی که مربی آموزش میدهد و کسی را از تاریکی میرهاند، درواقع خود را نجات داده است و بدهی خود را به خالق پرداخت کرده است). لطفاً نظر خود را راجع به این موضوع بفرمائید؟
استاد امین در سیدی رب و مربی میفرمایند: «راهنما بهواسطة سفر اول، از نیمی از تاریکی خارج شده است و بخش دیگر راهنما تاریکی است». یک راهنما وقتی در جایگاه راهنمایی قرار میگیرد با رهجوی خود، هم حس میشود تا به این طریق، تاریکیهای دیگر خود را در کنار حل تاریکی رهجو، حل نماید. ضدارزشها قوی هستند و از طریق مختلف وارد میشوند. راهنما باید خدمت کند و وارد حاشیه نشود و هدف خود را تعیین کند که برای چه موضوعی به کنگره میآید و درست حرکت کند.
لطفاً تجربه خود را راجع به این جمله از سیدی معلم که میگوید: «برای رسیدن به فرماندهی باید فرمانبردار بود و دلیل ورود به تاریکی نقض فرمان است». بیان بفرمایید؟
در سیدی شرک استاد امین میفرمایند: «دانایی؛ باعث میشود تا عقل اشتباه نکند». گوشبهفرمان عقل بودن، ما را از ورود به تاریکیها نجات میدهد. تاریکیها؛ باعث نقض فرمان میشود و فرد از فرماندهیکردن بر جسم و روان خود نیز محروم میگردد. استاد سردار میفرمایند: «هدف از خلقت، آموزش و خدمتکردن است». خدمت صادقانه و خالصانه و فرمانبرداری؛ باعث میشود که نهتنها وارد تاریکی نشویم؛ بلکه به فرماندهی نیز برسیم.
به استناد سیدی (جایگاه راهنما) به نظر شما چرا در طول زندگی نمیتوانیم بهخوبی از دانش اساتید و معلمان خود، بهرهمند شویم؟
عدم یادگیری، بستگی به عمق تاریکیهای انسان دارد. ما ممکن است داخل لژیون حضور داشته باشیم؛ ولی اگر حواس ما جای دیگر باشد، باعث رشد اضلاع مثلث جهالت (ترس، منیت و ناامیدی) شده و این موضوع مانع یادگیری ما میشود و اما بایستی یک جا جرقهای بخورد تا بتوانیم از تاریکیها عبور کنیم و به روشنایی وسیع برسیم.
باتوجهبه اینکه در جایگاه راهنمای تازهواردین درحالخدمت هستید، پیشرفت یا سقوط یک راهنما را در چه چیز میبینید؟
اگر راهنما فراموش نکند که برای چه کاری به کنگره میآید و هدف او کمک به دردمندان و رسیدن به کمال باشد، صعود میکند؛ ولی اگر وارد حاشیه و مسائل منفی شود؛ باعث سقوط راهنما میشود.
باتوجهبه اینکه شما دو دوره در بخش نشریات و نیز یک دوره بهعنوان خزانهدار لژیون سردار در بخش مالی خدمت نمودهاید، لطفاً تجربه خود را در اختیار افرادی که به دلیل مشغله فراوان از خدمتکردن در کنگره گریز دارند، بیان کنید؟
خیلی خوشحال هستم که میتوانم؛ بهعنوان عضو کوچکی از کنگره۶۰ خدمتی هر چند ناچیز داشته باشم. کسی که بهخاطر ترس از عدم توانایی انجام کاری و یا به دلیل شاغل بودن، خدمتی را انجام نمیدهد، باید در دل ترس وارد شود. به نظر من با برنامهریزی درست و دقیق میتوان هم در کنگره خدمت کرد و هم به فعالیتهای شخصی، خانوادگی، شغلی و اجتماعی خود رسیدگی کرد.
چهقدر نقش راهنما را در رسیدن به آرامش و خروج از تاریکیهای زندگی خود مؤثر میدانید؟
نقش راهنما در زندگی من، تأثیر بسزایی دارد. قبل از ورود خود به کنگره، بهواسطة ناآگاهی نمیتوانستم، مشکلات خود را حل کنم؛ ولی اکنون با آموزش گرفتن از سیدیهایی که در لژیون کار میشود، راهحل مشکلات خود را بهراحتی پیدا میکنم.
کلام پایانی
از اینکه بنده را برای انجام این مصاحبه انتخاب کردید، بسیار سپاسگزارم. هفته راهنما را خدمت بزرگ راهنمای کنگره۶۰ جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تبریک عرض میکنم و همچنین بابت این بستر آموزشی که فراهم نمودند و فرصت خدمتکردن به مخلوقین را به ما دادند، ممنون و سپاسگزارم. امیدوارم قدردان داشتههای خود باشیم و بدانیم که در نداشتهها حکمتی وجود دارد. این هفته را خدمت همه راهنمایان کنگره۶۰ تبریک و خداقوت عرض میکنم و امیدوارم برکات این خدمات در زندگی آنها جاری و روزافزون باشد.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
65