همسفرزیبا رهجوی لژیون دهم پیرامون دستور جلسه 《هفته راهنما》چنین نوشت:
به نام قدرت مطلق الله به نام خدایی که دوست داشتن را آفرید. لحظهها را ثانیه ثانیه میشمردم و پس از هر ثانیه بیهودگیهای زندگیام را ورق میزدم، نه تنها شبهایم؛ بلکه روزهایم نیز تاریک بود، نه امیدی به زندگی داشتم نه دستی که دستان سرد و لرزانم را گرم کند، نفسهای آخرم را میکشیدم، فرشتهای پیدا شد چراغی در دست گرفت و مرا به سرزمین نور و عشق هدایت کرد، آمدی و بی هیچ چشم داشتی با من پیمان بستی که در تمام لحظات سخت در کنارم همچون کوه بایستی تا بیاموزی اندیشیدن را، راه و رسم زندگی کردن را، امید را، آب حیات را جرعه جرعه در پیمانه زندگیام ریختی تا خزان زندگیام به بهار تبدیل شود، مانند یک معلم نمونه و عاشق، الفبای زندگی به من آموختی تا چگونه زندگی کنم و با صدای پر مهر در گوشم زمزمه کردی، عشق را، گذشت را، صبر و مهربانی را، استاد عزیزم فرشته نجاتم خانم افسانه، سخنانت آنقدر دلنشین هستند که تمام ناخوشیهایم از یاد رفتند، حتی نگاه شما با من حرف زد، مرا وادار به تغییر کرد و ناامیدی و سکون را تبدیل به دنیایی از امید و حرکت نمود. هزاران بار این سوال را پرسیده بودم خدایا چرا کسی نیست که راه و رسم زندگی کردن را به من بیاموزد؟ میگفتم من از یاد خدا رفتم، گویی خداوند حرف دلم را شنید و فرشتهای همچون شما را سر راهم قرار داد برای نجات از ظلمت و تاریکی راهنمایی فرستاد، تنها دارایی من این بود دعای خیر بدرقه راهتان کنم تا پایدار باشید تا بمانید برای من و برای هزاران انسان دیگر مانند من، آرامش امروزم، حال خوشم، سلامتی جسم و روحم، همه و همه را مدیون تلاشهای بیوقفه و ایثار و از خود گذشتگی شما هستم، خانم افسانه عزیزم خیلی دوستت دارم و این هفته عزیز را از اعماق قلبم به همهی راهنماهای عزیز و آقای مهندس عزیز و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم.
رابط خبری: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون دهم)
ویرایش و تنظیم مطلب: نگهبان سایت همسفر نگین
ارسال مطلب: دبیر سایت همسفر اعظم
- تعداد بازدید از این مطلب :
57