English Version
This Site Is Available In English

هفته پر از عشق و محبت

هفته پر از عشق و محبت

جلسه چهاردهم از دوره چهل‌و‌یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره60 نمایندگی ستارخان به استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر اعظم، نگهبانی همسفر فرح و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «هفته راهنما» روز سه‌شنبه 30 بهمن‌ماه 1403 ساعت 16:00 آغاز به‌کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را برای این لحظه، جایگاه و وجود تک‌تک شما عزیزان که با نگاهتان به من انرژی می‌دهید شکر می‌کنم. هفته راهنماست؛ هفته پر از عشق و محبت. امیدوارم امروز بتوانیم در کنار هم یک جلسه پر از خیر و برکتی داشته باشیم. دانستن هر موضوعی مستلزم آن است که تعریف درست و واضحی از آن واژه داشته باشیم. وقتی واژه راهنما به گوش ما می‌خورد، می‌دانیم راهنما کسی است که راه را بلد است. شما وقتی که به یک مکان دیدنی می‌روید؛ قطعا یک‌نفر آنجا هست که یک‌سری اطلاعات و آگاهی از آن‌جا دارد و سعی می‌کند که توضیحاتی را در آن زمینه در اختیار شما قرار بدهد.

ما در کنگره واژه راهنما را این‌طور تعریف می‌کنیم: کسی که قبلاً تاریکی‌ها را تجربه کرده و به‌واسطه آموزش از آن تاریکی‌ها خارج شده است. خود من وقتی واژه راهنما را داخل کنگره می‌شنوم، تنها چیزی که در ذهنم تداعی می‌شود شال نارنجی رنگ است. از آنجایی که هیچ کدام از کارهای آقای مهندس بدون تفکر نیست؛ بنابراین رنگ نارنجی ترکیبی از رنگ قرمز و زرد است. یک رنگ گرم و رنگی که هیجان و حال خوبی را به بیننده می‌دهد.

ما در کنگره راهنمایان دیگری هم داریم، برای مثال: راهنمای تازه‌واردین، راهنمای ویلیام و راهنمای تغذیه‌سالم که قرار است آقای مهندس برای راهنمای تغذیه‌سالم هم یک شال در نظر بگیرند و دیگر شال‌ها که هر کدام از این خدمتگزاران با شال‌های رنگی مخصوص به خودشان در حال خدمت هستند.

دو نوع راهنما در کنگره داریم: راهنمای مسافر و راهنمای همسفر. از آنجایی که هر کدام از این راهنمایان مقصد و هدفشان یکی است و بسیار تلاش می‌کنند که به حال خوب برسند؛ ولی هیچ‌کدام از آن‌ها اجازه ندارند که در کار هم دخالت کنند؛ یعنی راهنمای مسافر هیچ حقی ندارد که در کار همسفر و یا راهنمای همسفر و بالعکس دخالتی داشته باشد؛ حتی راهنمای درمان DST  اجازه ندارد که در مورد راهنمای ویلیام یا راهنمای تازه‌واردین دخالت یا راهنمایی داشته باشد؛ چون هر کدام از این راهنمایان در حیطه خودشان آموزش دیده‌اند و آقای مهندس قطعاً چیزی می‌دانستند که در هر شاخه، یک فرد مجزایی را قرار دادند.

نکته کلیدی که راهنمایان کنگره‌60 دارند، این نیست که درمان شدند؛ بلکه همه آن‌ها خواستار درمان کردن هستند و این جایگاه را داوطلبانه انتخاب می‌کنند. کنگره در انتخاب راهنمایان خود خیلی سخت‌گیرانه عمل می‌کند. راهنما شدن هیچ ربطی به هوش و سواد ندارد؛ بلکه به میزان تلاش و خواست فرد است که چه‌قدر خواستار این باشد که برای خدمت به بندگان دردمندش تلاش کند. آقای مهندس علم کنگره را آوردند و راهنماها به آن علم عمل می‌کنند. وقتی راهنما در لژیون قرار می‌گیرد، شاید من رهجو تصور کنم که آن راهنما حال خوش دارد و فکر کنم تمام آن سختی‌ها را گذرانده و دیگر الآن هیچ سختی و مشکلی در زندگی شخصی خودش ندارد؛ در صورتی که راهنما داخل همان جامعه‌ای زندگی می‌کند که من رهجو زندگی می‌کنم با همان سختی‌ها و مشکلات خاص خودش. تنها فرقی که من با راهنما دارم این است که او یاد گرفته وقتی وارد کنگره می‌شود، چه‌طوری آن افکار و مشکلاتش را پشت در بگذارد و با حال خوب وارد لژیون شود؛ به‌خاطر همین است که راهنما وقتی پانزده تا رهجو دارد به‌ تنهایی می‌تواند روی تک‌تک رهجوهایش اثر مثبت داشته باشد؛ ولی آن پانزده نفر نمی‌توانند تأثیر منفی را روی راهنما داشته باشند.

یک خصیصه‌ای که راهنمایان کنگره60 سعی می‌کنند آن‌ را خیلی رشد بدهند، عشق، محبت و گذشت است. گذشتن از خودشان، خانواده و از همه مهم‌تر زمانشان؛ چیزی‌که برای تک‌تک ما باارزش است. یک هفته فرصت داریم که از همه این عزیزان به بهترین شکل ممکن قدر‌دانی کنیم و من خودم همین‌جا بر خودم واجب می‌دانم که از راهنمای جایگاه خدمتی خودم ایجنت همسفر مریم عزیز تشکر و قدردانی کنم و همین‌جا پاکتم را تقدیم حضورشان می‌کنم.

 برگزاری‌انتخابات‌نگهبان:

تقدیر از راهنمایان:

 

 

ویرایش و تایپ: همسفر سپیده رهجوی راهنما همسفر مونا (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر مشکناز رهجوی راهنما همسفر مونا (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
مرزبان کشیک: همسفر مریم
نمایندگی همسفران ستارخان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .