English Version
This Site Is Available In English

جایگاه ارزشمند و والای راهنما

جایگاه ارزشمند و والای راهنما

جلسه چهاردهم از دوره دوم سری کارگاه‌های آموزشی همسفران نمایندگی صبا به استادی راهنما تازه‌واردین همسفر ناهید و نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر نسرین  با دستور جلسه «هفته راهنما » روز شنبه ۳۰ بهمن ماه، سال ۱۴۰۳ راس ساعت 16 برگزار شد.

 

 

سخنان استاد:

دستور جلسه، هفته راهنما است؛ در ابتدا این هفته را خدمت آقای مهندس و خانواده محترم‌ ایشان که عشق، محبت و راه درست زندگی کردن را به من آموزش دادند و به همه راهنمایان کنگره ۶۰ به خصوص راهنمایان شعبه صبا که جز پیشگامان این شعبه هستند تبریک عرض می‌کنم. می‌گویند؛ اگر دردی را حس کردی یعنی زنده‌ای؛ ولی اگر درد دیگران را حس کردی یعنی انسانی،که این جمله مصداق بارز درمورد راهنمایان کنگره۶۰ است.

علوم انسانی سخت‌ترین علوم است؛ چون با انسان و تغییر او سروکار دارد. من ناهید بعد از سال‌ها زندگی کردن با یک‌سری باورها، اعتقادات و فرهنگ آمدم این‌جا و‌ می‌خواهم‌ تغییر کنم حال چه کسی قرار است من را در این تغییر، همراهی کند؟ قطعا راهنما، پس راهنما بودن خیلی کار سختی است. راهنما باید الگو بدون نقصی باشد، در کتاب۶۰ درجه اشاره می‌کند که به عنوان یک قالب باید محکم و مقاوم باشد؛ چرا؟ به‌خاطر این‌ که رهجو قرار است به راهنما اعتماد کند و قدم‌هایش را محکم بردارد.

رهجو خودش را در راهنما می‌بیند. در واقع این ارتباط، یک ارتباط متقابل است و رهجو تکه‌های پازلی را می‌ماند که برای کامل کردن راهنما است. وقتی راهنما مشکلی از رهجو حل می‌کند، در واقع گره ای از وجود خودش را باز می‌کند. کار راهنما واقعا خیلی سخت است، راهنماها فراز ونشیب‌های بسیار زیادی را پشت سر گذاشتند تا به این جایگاه رسیده‌اند؛ تاریکی‌های زیادی رو تجربه کرده‌اند، با تلاش و کوشش، در سرما و گرما آمده‌اند و آموزش گرفته‌اند، حالا دریافتی ها را در قالب عشق، بدون هیچ منت و چشم داشتی و رایگان به ما آموزش می‌دهند.

واقعا چه چیزی می‌تواند باعث شود که راهنما کیلومترها راه را طی کند از وقت خود، از خواسته‌اش بزند، بیاید به انسانی کمک کند که بتواند او را از تاریکی خارج کند. راهنما آن مفهوم و معنای حرکت را درک کرده حالا وظیفه من رهجو در قبال او چیست؟ این‌که قدردان این جایگاه باشم، شاکر خداوند و راهنما باشم، گوش به فرمان باشم، سی‌دی‌هایم را بنویسم، حرمت و قوانین کنگره را حفظ کنم و فرمانبردار خوبی باشم. 
ما در کنگره خیلی خوب قدردانی را یاد گرفتیم و سعی می‌کنیم همیشه قدردان راهنما باشیم. به قول استاد سردار، ما به این حیات قدم نهادیم که آموزش بگیریم و خدمت کنیم و این دو نبض زندگی است و اگر نباشد زندگی خیلی بی‌معنی می‌شود، این نشان دهنده این است که من انسان در زندگی نیاز به راهنما دارم راهنمایی که راه را نشان دهد و به صراط مستقیم من را هدایت کند تا بتوانم با حال خوش و سلامت به سر منزل مقصود برسم.

استادی فرمودند: می‌دانید جایگاه راهنما چرا آن‌قدر ارزشمند و والا است؟ ما نمی‌دانیم فقط خدا می‌داند شاید راهنما، خدمت شالش را از بعدهای‌ قبل با خودش آورده است؛ حتی ممکن است از هزاران سال قبل برای این جایگاه انتخاب شده باشد؛ آن‌قدر این جایگاه والا است؛ ولی مطمئنم راهنما خدمت این جایگاه خود را به بعد‌های دیگر می‌برد؛ پس خیلی ارزش دارد، در ظاهر این یک شال سبک است؛ ولی وقتی به گردن من راهنما می‌افتد خیلی مسئولیت سنگینی دارد و من راهنما خیلی باید مراقب باشم که قدر این جایگاه را بدانم و بتوانم واقعا حق این شال را به جا بیاورم، با اعمال درست، با قرار گرفتن در صراط مستقیم، با عمل سالم و سعی کنم عشق، محبت، ایمان، آگاهی و عقل را سرلوحه مسائل قرار دهم.

در این دنیای آغوش‌های قلابی، رسیدی از قبیله پیامبران
مرا با عشق،محبت،نگاه، سکوت، مهربانی و صبر در آغوش کشیدی، من با قلبی شکسته، دردمند و رنجور، خودم را درآغوش تو رها کردم و پیمانی بسته شد
دستم را گرفتی و همراهم شدی، در این مسیر و دل دردمندم را تسکین بخشیدی
کسی که از هر آشنایی برای من آشناتری، به چشمانم درست دیدن ،به گوش‌هایم زیبا شنیدن، به قلبم عشق ورزیدن را یادآور شدی
تو را سپاس 

هفته‌ات مبارک

 



 

 

عکاس: همسفر نسیم رهجو راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)

تایپ‌: همسفر ندا رهجو راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)

ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجو راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .