سلام، با تبریک هفته راهنما به رسم کنگره، خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان مریم هستم، یک همسفر.
مسافر من با ۲۰ سال تخریب با آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۰ ماه و ۵ روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی استاد محترم آقای کامران و خانم باران عزیز سفر کردیم. در حال حاضر مسافرم ۲ سال و ۲۰ روز است که به دستان پر مهر آقای مهندس حسین دژاکام، آزاد و رها هستند و خودم نزدیک ۵ سال است که رها هستم. ورزش در کنگره، مسافرم والیبال و خودم دارت.

چه مدت از تشکیل لژیون شما میگذرد و احساستان را در جایگاه راهنمایی بفرمایید؟
در ابتدا هفته راهنما را خدمت استاد و راهنمای تمام اعضای کنگره، جناب آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان و تمامی راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم، امیدوارم که همیشه روزگار بر وفق مرادشان باشد.
امروز به لطف خداوند و آقای مهندس حسین دژاکام ۲ سال و ۱۱ ماه از تشکیل لژیونم میگذرد. از آقای مهندس که به من اجازه خدمت دادند تشکر میکنم.
رسیدن به راهنمایی و توصیف آن؛ قطعا برای کسانی که این جایگاه را لمس کردهاند، نوعی تجدید خاطره است؛ اما کسانی که در این جایگاه قرار نگرفتهاند، باید در این جایگاه قرار بگیرند تا متوجه بیان احساسات شوند.در واقع حسی که من از این موهبت دارم، این است که آیا فرد مفیدی هستم؟ آیا توانستهام بین حرف و عملم فرسنگها مسافت نباشد؟ واقعا مسئولیت بزرگی است و همین احساس مسئولیت باعث میشود که هر روز محکمتر قدم بردارم. به قول خانم مرجان عزیز، ما همه خدمتگزاران خداییم، آن گونه که او میپسندد، خدمت کنیم. به نظر من هیچ جایی بر روی کرهی زمین، حال خوش داخل لژیون را ندارد، انگار در بیزمانی هستی، حسی که سرشار از احترام و آموزش است.
مهمترین دلیل شما برای شرکت در آزمون راهنمایی چه بوده است؟
در جزوه راهنما و راهنمایی به این نکته اشاره شده است که راهنمایی؛ یعنی آموزش دیدن خود راهنما و راهنمایی بخشی از پروسه درمان و دوره تکمیلی جهت انسان شدن است. همچنین راهنمایی در کنگره، پرداخت زکات رهایی است و یکی از راههای پرداخت این بدهی، خدمت در جایگاه راهنمایی است.
از چه زمانی حس کردید که با سختیهایی که راهنما بودن دارد، میتوانید یک راهنما شوید؟
زمانی که وارد کنگره شدم، بعد از اینکه متوجه این موضوع شدم که پا به چه مکان ارزشمندی نهادهام؛ پی بردم که ماندن و ادامه دادن در این مکان، باعث نجات زندگی و رشد من خواهد شد. در کنگره ۶۰ با افرادی آشنا شدم که از خودشان، وقت و زندگیشان میگذشتند تا من به حال خوش برسم؛ وقتی با آنها صحبت میکردم و جویای این اتفاق میشدم، جوابشان فقط آموزشهای کنگره و اجرا کردن آن بر پایهی عشق و محبت بود و اینکه دیگران کاشتند ما خوردیم، ما بکاریم تا دیگران بخورند.
در چند جمله کمی از سختیهای راهنما بودن را برایمان شرح دهید.
سختترین سوال همین است که راهنمایی هم سخت است و هم سهل، هم تلخ است و هم شیرین؛ فقط ناراحتی در این مسیر این است که رهجویی قدر جایگاه و نعمتی که نصیب او شده است را نداند و برای تغییر جایگاه خود، هیچ تلاشی نکند. ما انسان هستیم و با جماعتی طرف هستیم که اکثرا مشکلاتی در زندگی خود دارند؛ اگر زیاد بخواهیم، غرق در مشکلاتشان شویم، راندمانی برای اداره لژیون نخواهیم داشت و من در سال اول لژیون داری، این را تجربه کردم که باید تعادل حفظ شود.
شما به عنوان راهنما چه انتظاراتی از رهجوی خود دارید؟
من انتظاری از کسی ندارم؛ حتی رهجوها؛ ولی دوست دارم که آنها خود و زندگیشان را با آموزشهای کنگره پیوند بزنند و بدانند تنها راه رسیدن به آرامش، خدمت به بندگان خدا است؛ چون خداوند فرصت خدمت کردن به بندگانش را به هر کسی نمیدهد.
زیباترین تعریف از نگاه شما درباره واژه راهنما چیست؟
کسانیکه به حل مشکل دیگران اقدام میکنند؛ قطعا مشکلات خودشان نیز برطرف خواهد شد. کسانیکه بذر نیکو میکارند، محصول نیکو نیز برداشت میکنند. کسانی که دیگران را به صبر، محبت و عمل سالم توصیه میکنند، نزد پروردگار پاداش عظیمی دارند.

کلام آخر...
از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان بسیار سپاسگزارم. از راهنمایان محترم خانم باران، خانم شیرین و خانم نسرین عزیز نهایت قدردانی را دارم و از عزیزانی که در قسمت سایت کنگره ۶۰ فعالیت میکنند، بسیار سپاسگزارم. امیدوارم خداوند به شما سلامتی و طول عمر عنایت کند.
عکاس: مرزبان خبری، همسفر سمیه
مصاحبه کننده، ویراستار و ارسال: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر فرزانه، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
340