راهنما یعنی نمایان کننده راه

دهمین جلسه از دوره پانزدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی مسافر احمد و استادی ایجنت مسافر یاسر و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه "هفته راهنما " سه شنبه 30 بهمن ماه 1403 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
عشق را توصیفی نیست، عشق به بدن نیست، عشق به لمس نیست، عشق به سخن نیست، عشق به قرارداد نیست که حدی برای او قائل بشویم، عشق را با هیچ چیزی نمی‌توان قیاس نمود، عشق گذشتن، گذشتن، رفتن، رفتن، بازگشتن، کامل شدن، پیوستن به او که از او هستیم، یعنی همان قدرت مطلقی که به صور مختلف در چرخه‌های متواری با ماست، اما وقتی به او می‌رسیم که کامل شده باشیم یعنی خود او شده باشیم، بودن یعنی سپاس از هستی یعنی از قدرت مطلق یعنی وادی عشق و محبت.

خداوند را شکر و سپاس به خاطر اینکه امروز توانستم در جشن راهنما و در جایگاه استادی حضور پیدا کنم، این جشن زیبا را به جناب مهندس، بزرگ راهنمای کنگره ۶۰ و تمامی راهنمایان به خصوص نمایندگی هاتف تبریک عرض می‌کنم، راهنمایی چیزی جز عشق نیست، برای اینکه زحمات یک راهنما را درک کنیم باید به گذشته خود رجوع کنیم که با چه حال بدی به کنگره آمدیم و الان چگونه هستیم، من همه روش‌های ترک اعتیاد را تجربه کرده و  شکست خورده بودم و با کوله باری از ناامیدی وارد کنگره شدم، اما آغوش گرم راهنما باعث شد که در کنگره بمانم، کسی که حرفش حق باشد به دل می‌نشیند، زمانی که در کنگره پیش راهنما مشکلاتم را بیان کردم جواب‌هایی به من می‌داد که قانع می‌شدم، راهنما یعنی کسی که راه را نمایان می‌کند و رهجو یعنی کسی که جوینده راه است.
راهنما اعتیاد را با گوشت، پوست و استخوان خود لمس کرده است و هر فرمانی که به رهجو می‌دهد نیز خودش برای درمان تجربه کرده است، ما در جهان بینی سه مولفه داریم به اسم علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین راهنما نه تنها برای خودش، بلکه برای رهجو حق الیقین است کسی علم دارد و به واسطه آن علم نفع می‌برد، ولی راهنمایان در کنگره ۶۰ چیزی جز عشق و محبت نیستند، وقتی که برای بیماری دکتر می‌رویم باید ویزیت پرداخت کنیم، حتی وقت زیادی هم برای ما نمی‌گذارند، ولی راهنما خودش تمام وقت و مجانی در اختیار رهجو است و تمام توان خود را می‌گذارد تا رهجو به درمان و رهایی برسد.

راهنما پیمان می‌بندد که طبق معرفت، عمل سالم و عدالت رفتار کند و حامی دردمندان باشد نه سرور آنها، بنابراین پیمان استوار است، یک سفر اولی نیز با راهنمای خود پیمان می‌بندد، اما آیا بر پیمان خود باقی می‌ماند؟ خدمت در کنگره ۶۰ کفش آهنی می‌خواهد و باید هفت خان رستم را رد کنیم تا بتوانیم در جایگاه راهنمایی خدمت کنیم، برای راهنما بودن باید صبر ایوب، مهر و تفکر رسول خدا و عدالت علی و شجاعت حسین را داشته باشیم، اگرنه نمی‌توانیم در جایگاه راهنمایی خدمت کنیم، امیدوارم بتوانیم قدردان و سپاسگزار این عزیزان باشیم.
در کنگره به سه روش سپاسگزاری می‌کنیم، روش اول با حس، همانطور که با حس راهنما را انتخاب کردیم و قلباً دوستش داریم و با آن یکی شده‌ایم و فرمانبردار بوده‌ایم، روش دوم به کلام و زبان از راهنما سپاسگزاری می‌کنیم، روش سوم عملاً که امروز با پاکت و دلنوشته از راهنمای خود قدردانی می‌کنیم، امیدوارم هر اندازه که آموزش‌های کنگره را آموخته ایم بتوانیم امروز آن آموزش ها را اجرایی کنیم.

تایپ: مسافر احمد لژیون نهم

ویراستار: مسافر وحید لژیون سوم

ارسال: مسافر علیرضا لژیون یکم

عکاس: مسافر سجاد لژیون هشتم