English Version
This Site Is Available In English

رسیدن به حال خوش در کنار راهنما

رسیدن به حال خوش در کنار راهنما

هفته راهنما را به راهنمای بزرگ کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس و سرکار خانم آنی و خانواده بزرگ ایشان و همچنین به راهنمای عزیز خودم همسفر طاهره تبریک می‌گویم؛ دوست دارم در مورد راهنما دلی صحبت کنم و از راهنمای عزیزم بگویم: راهنما شخص بزرگی است که مانند مادرم به ایشان نگاه می‌کنم کسی که می‌توانی راحت بدون این‌که مورد قضاوت قرار بگیری حرف دلت را به او بزنی؛ راهی که ما شروع کرده‌ایم او در گذشته آن را طی کرده و سختی‌های زیادی را تجربه کرده است همچنین مانند شمعی فروزان است که خود می‌سوزد اما دیگران را روشن می‌کند.

وقتی من همسفر به کنگره آمدم حال بسیار خرابی داشتم، راهنما به من مشاوره داد تا مسیر درست را انتخاب کنم؛ وقتی دل‌تنگ می‌شوم و از مسافرم ناراحت هستم ایشان به من انرژی مثبت می‌دهد؛ یک تازه‌وارد زمانی که وارد کنگره و لژیون می‌شود تخریب زیادی دارد بنابراین قطعاً از زندگی شاکی و گله‌مند است و ممکن است گریه و زاری سر دهد و ناله کند این راهنما است که با حرف‌های قشنگ و دل‌نشین او را آرام می‌کند. ایشان انرژی مثبت به رهجو می‌دهد و به او خاطرنشان می‌کند که ناامید نباش زندگی همیشه این‌گونه نیست، زندگی تو نیز مانند بقیه عزیزان خوب می‌شود و تو فقط بیا و گوش به حرف راهنما و کنگره باش ان‌شاءالله به‌تدریج می‌بینی که حال و احوال و زندگی تو نیز خوب می‌شود. او با توجه به همه مشکلات زندگی، بیماری خود و خانواده بازهم در انجام خدمت کوتاهی نمی‌کند حتی اگر یک نفر در لژیون باشد ایشان به‌موقع در لژیون حاضر می‌شود تا من همسفر و تازه‌واردین به رهایی و حال خوش برسیم به همین دلیل راهنمای عزیزم را دوست دارم.


قبل از این‌که لژیون خانم طاهره را انتخاب کنم همیشه زمانی که مشارکت می‌کرد واقعاً از ایشان انرژی می‌گرفتم، به همین دلیل با خود گفتم باید لژیون خانم طاهره را انتخاب کنم واقعاً نمی‌دانم با چه زبانی از راهنمای خودم، جناب مهندس و خانم آنی تشکر کنم. خدا را شاهد می‌گیرم که از جان‌ودل می‌گویم که هیچ‌وقت من همسفر نمی‌توانم زحمات ایشان را جبران کنم. زمانی که وارد کنگره می‌شوم اگر حالم گرفته باشد با حضورم در کنگره حالم خیلی خوب می‌شود، به اعتقاد من راهنما حتی از خواهر و مادر هم به من نزدیک‌تر است به دلیل این‌که در مورد اعتیاد مسافرم نمی‌توانستم با کسی صحبت کنم و قبل از ورودم به کنگره فقط گریه می‌کردم و خودم را اذیت می‌کردم بنابراین خدا را هزاران مرتبه شکر می‌کنم که جناب مهندس این مکان را به من همسفر هدیه داد تا بتوانم راهنمایی داشته باشم که راه را به من نشان بدهد و هر زمان مشکل داشته باشم بتوانم حرف دلم را بزنم.

گاهی اوقات حال دلم را با قبل از ورود به کنگره مقایسه می‌کنم؛ قبل از کنگره همیشه مسافرم را نفرین می‌کردم ولی با آموزش‌ها یاد گرفتم که باید او را دوست داشته باشم و برای او دعا کنم به دلیل این‌که این مسافرم بود که باعث شد من به کنگره بیایم. خداوند؛ جناب مهندس، خانم آنی و راهنمای عزیزم را سر راهم قرار داد تا آموزش بگیرم و آن‌ها را در زندگی خود کاربردی کنم تا بتوانم به حال خوش و زندگی همراه با آرامش برسم بنابراین ابتدا از خداوند و بعد از جناب مهندس و راهنمای عزیزم تشکر و سپاسگزاری می‌کنم. امیدوارم خیروبرکت این خدمات به عزیزان و زندگی‌تان برگردد؛ باکمال تشکر از راهنمایم همسفر طاهره.

نگارش: همسفر فردوس رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
ویرایش: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر رها دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .